مجله نماوا، نیما بهدادی مهر

افشین هاشمی مرغزار طی سال‌ها فعالیت در عرصه تئاتر، سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی، بی‌ادعا و بدون حاشیه تنها روی کار هنری خود متمرکز بوده است. او در وهله اول بازیگری بوده که استانداردها را رعایت کرده و بدون آنکه به چشم بیاید نقش‌آفرینی به‌قاعده و درستی را از خود برجای گذاشته است. ایفای نقش در فیلم «خیلی دور، خیلی نزدیک» ساخته رضا میرکریمی تنها یکی از نمونه‌های موفق او در عرصه بازیگری بوده است.

درعین‌حال وقتی افشین هاشمی تلاش می‌کند تا کارگردانی در سینما را نیز تجربه کند دست به اقدامی شجاعانه می‌زند. با انتخاب شهر کویری کرمان و استفاده از لوکیشن بکر آن تلاش دارد تا فرهنگی از زیست عاشقانه و همدلانه را در دل نگرشی بازیگوشانه به مؤلفه‌های صنعت هتلداری، گردشگری و بوم‌گردی نمایش دهد.

او در عرصه نگارش متن‌های طنازانه و برآمده از واقعیت‌های زیست اجتماعی نیز به چنان هماهنگی درخشانی با مونا فرجاد در سلسله کلیپ‌های تک‌گویی‌های زنانه بر اساس حروف الفبا می‌رسد که نام خود را بیش‌ازپیش مطرح می‌سازد.

در نهایت باید این نکته را در خاطر داشت که همنشینی و همکاری او با فرهیختگانی چون حمید امجد، محمد عمرانی و محمد رحمانیان در کنار رسیدن به درکی مشترک با محسن قرایی سبب شده تا جنس نگرش او به سه عرصه بازیگری، کارگردانی و فیلمنامه‌نویسی برآمده از خلاقیت، نواندیشی و جسارت باشد.

این روزها که سریال شبکه مخفی زنان با سوژه‌ای بکر در سایت فیلم نماوا در حال پخش است می‌توان درنگی کوتاه بر کارنامه او داشت و موفقیت وی در ارائه تصویری شوخ از خود در عین داشتن جدیتی چارچوب‌مند را ستود.

سریال شبکه مخفی زنان

راوی همدلی‌ها

هاشمی در عرصه کارگردانی سینما با فیلم «خسته نباشید» در یادها نشسته است به‌گونه‌ای که مخاطبان، تصویر بازیگری او را به کناری می‌نهند و روایت شوخ‌طبعانه و جسورانه‌اش از خلق یک کمدی رمانتیک را که متضاد با جریان غالب چنین روایت‌هایی است کاملاً می‌پذیرند. کارگردانی مشترک او با قرایی در این فیلم سبب شد تا او از این هم‌اندیشی و همگامی با یک فیلمنامه‌نویس و کارگردان متفاوت‌اندیش بیشترین بهره را برای محکم کردن جای پای خود در عرصه کارگردانی ببرد. او در دیگر تجربه‌های کارگردانی‌اش در سینما همچنان به این مدل فکری یعنی روایت همدلی پایبند می‌ماند و می‌تواند تا در گذر موقت و «خداحافظ دختر شیرازی» نیز همچنان الگوی گفت‌وگو برای رسیدن به اشتراک و هم ادراکی را لحاظ کند.

این کارگردان در «پسران دریا» نیز به قاعده‌های کلاسیک ساخت فیلم برای رده سنی کودک و نوجوان پایبند است و به عاطفه مخاطبان چنگی درست می‌زند و روایت سرگشتگی و خیال‌پردازی کودکانی در مجاورت دریاهای شمال و جنوب را به قصه‌های پریان پیوند می‌دهد.

هاشمی در «شبکه مخفی زنان» نیز همچنان به آن نسخه همدلی و هم ادراکی باور دارد و در ارجاعی شکوهمندانه به دهه ابتدایی قرن چهارده شمسی، تلاش‌های گروهی از زنان نواندیش و متجدد برای استیفای حقوق خود را دست‌مایه‌ای برای تولید یک کمدی تاریخی با مایه‌هایی از ریویو بیوگرافی شخصیت‌های تعیین‌کننده ایران در آن برهه زمانی قرار می‌دهد.

رعایت استاندارد بازیگری

هاشمی در عرصه بازیگری بی‌آنکه خودنمایی داشته باشد یا بخواهد دوربین را مقهور حضور خود کند، کار خود را در یک استاندارد مشخص به انجام می‌رساند. از دید او هر نقش یا کاراکتر باید در همان مرز دراماتیکی که برایش تعریف شده قدم بزند و حرکت‌های فرامرزی حاصلی جز باورناپذیری نقش‌ها نخواهد داشت.

براین ‌اساس هاشمی تلاش داشته تا در مجموعه‌ای از بازی‌های خود بازتابی از سادگی‌ها و بی‌آلایشی‌های موجود در جامعه را به شمایلی غالب از نقش‌های خود بدل کند و راوی درستی از واقعیت‌های جاری در روابط اجتماعی باشد.

از این منظر اگر لازم است او از تصویر غالبی از نقش‌آفرینی‌هایش خارج شود و به‌جای سادگی‌ها و لطافت‌ها و مظلومیت‌های شخصیت‌ها، بازتابنده مکر و دسیسه نیز باشد کار خودش را در همان استانداردهای درست از بازیگری انجام می‌دهد؛ بدین معنا که او میان صداقت ملموس، بی‌ریایی، دست‌وپاچلفتی بودن و ذات درست قهرمان غمخوار قلاویز در فیلم «آزمایشگاه» تا تصویر مجید در فیلم «برف» به‌عنوان پسر بزرگ و فرصت‌طلب خانواده‌ای که در آستانه ازدواج دختر با بحران تخلیه خانه مواجه شده‌اند مرزی درست از ادراک نقش را می‌پیماید.

همین مرزشناسی در بازیگری به افشین هاشمی کمک کرده تا نمایه‌ای درست از شکاف فکری شخصیت‌ها، سردرگمی‌ها، تلاش‌ها و دغدغه‌های هر یک را نشان مخاطبان دهد و بتواند به هم‌آوایی با بینندگان کارهایش برسد.

تماشای سریال شبکه مخفی زنان در نماوا