مجله نماوا، نیما بهدادی مهر

ناصر نیواکبری یکی از بدیع‌ترین شمایل‌های کاریکاتوری خلق شده از سوی پیمان قاسمخانی است. نوعی بلاهت دراماتیک در کنار خود باهوش پنداری و زیرک نمایی سبب شده تا این شخصیت به فرصتی مهم برای بازنمایی اصل روان شناختی بازگشت به اصل بدل شود.

به واقع ناصر نیواکبری در ابتدای سریال در شمایلی از یک بدمن خرده پای کلاسیک رونمایی می‌شود و مجموعه‌ای از خرده رفتارهای دلال مآبانه را از خود نمایه می‌کند که شمایلش را در تطبیق با کهن الگوی هرمس قرار می‌دهد. فردی که ویژگی‌های این کهن الگو را داراست پکیجی از رفتارهای ضدشهروندی و ضدهنجاری بروز می‌دهد که همزیستی و همجواری‌اش با انگاره‌های زیست مدنی مشکل می‌سازد.

از این زاویه، ناصر نیواکبری یک کاریکاتور هوشمندانه از وضعیت غیراستاندارد زیستن در برخی جوامع بشری است و به واقع فرای ملیت او باید این شخصیت را نمایه‌ای از یک الگوی جهانی و خود معرف از شخصیت‌های ضدقهرمان دانست.

از سوی دیگر آنچه ناصر نیواکبری را به مثابه ضد قهرمانی دوست داشتنی جلوه‌گر می‌سازد همان بلاهت و صمیمیتی است که در رفتار و گفتار خود بروز می‌دهد. برای ناصر تجربه زیستن نه صرفا برآمده از تعلقات مدنی که برتافته از تمنیات آنی و درونی یک انسان به دور از دایره ارزش‌ها و اخلاق گرایی‌های تحمیلی تعریف شده است و به واقع چنین نگرش و برداشتی از زندگی سبب شده تا ناصر از هر آنچه در زمین آموخته است به مانند یک نقشه راه در مریخ استفاده کند.

ناصر برای مریخ وندها به یک غریبه آشنا بدل می‌شود؛ فردی که در هر جمعی که می‌رود شعبده‌ای برای جلب نظر دارد و رفتارهای زمینی او به مانند یک سبک زیستی ماهرانه بازتعریف می‌شود. به واقع ناصر نیواکبری یک ناجی برای سبک زندگی بی‌روح و ماشینی جاری در مریخ است. او سوت بلبلی می‌زند، با دستانش بشکن می‌اندازد، غذاهای زمینی می‌پزد، رفتارهای لمپنی و گفتارهای عامیانه زمینی را همچون یک مهارت برای مریخ وندها جا می‌اندازد و همه قواعد را در سطحی‌ترین شکل و آسان‌ترین شیوه اجرا می‌کند.

از زاویه دید سریال «روزی روزگاری مریخ»، ناصر نیواکبری یک مجدد و اصلاح‌گر زیستی در نظر می‌آید و از سوی مخاطبان یک هنجارشکن دوست داشتنی و درست در تلاقی برخورد این دو برداشت از این شخصیت است که سریال می‌تواند به مجموعه‌ای از سکانس‌های نوستالژیک درباره زندگی و مزه های آن بدل شود.

در یک برداشت جمع و جور ناصر نیواکبری همان منادی زیستن با خاطره هاست و راوی نوستالژی‌هایی است که در تاریخ زیستن بشر جاری و ساری است. به مانند همان دیالوگی که همواره می‌گفت و اشاره می‌کرد که تاریخ، خود من هستم.

به واقع ناصر نیواکبری یک مورخ کلاسیک نیز به نظر می‌رسد که تاریخ را به همانگونه که خودش تصور دارد روایت می‌کند. بی‌روتوش اخلاقیات و بدون سانسور و این همان چیزی است که شخصیت او را متمایز می‌سازد. او کاریکاتوری است برای یادآوری اصالت نوستالژی و شمایلی است برای در یاد ماندن.

تماشای «روزی روزگاری مریخ» در نماوا