مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

در سپتامبر ۲۰۱۸، تِمبی لاک هنوز درگیر به پایان رساندن کتاب خاطرات خود بود که درنهایت با نام «از اول» منتشر شد، کتابی احساسی درباره عشق افسانه‌ای و مصیبت ویرانگر از دست دادن همسرش، روزاریو «سارو» گولو. یک روز خواهرش، آتیکا لاک که در آن زمان یکی از تهیه‌کنندگان اجرایی و نویسندگان سریال «آتش‌سوزی‌های کوچک در همه‌جا» بود، به او زنگ زد.

تمبی که در این مصاحبه کنار خواهرش نشسته است، می‌گوید: «آتیکا گفت: “عصبانی نشو، اما من پیشنهاد داده‌ام از روی کتاب تو یک سریال ساخته شود.” من گفتم: “چی؟” چون در آن زمان واقعاً در حد یک دست‌نویس بود.»

تمبی هرگز تصور نمی‌کرد داستان او با هدایت خواهرش به یک مجموعه تلویزیونی تبدیل شود، اما هیجان آتیکا به‌عنوان «بزرگ‌ترین طرفدار تمبی لاک» تمام‌نشدنی بود. حالا «از اول» در مدار توجه لورن نویستاتر، مدیر اجرایی شرکت تولید هِلو سانشاین متعلق به ریس ویترسپون قرار داشت که «آتش‌سوزی‌های کوچک در همه‌جا» را نیز تولید کرده بود.

زویی سالدانیا

تمبی می‌گوید: «به اشتراک گذاشتن اتفاقاتی که از سر گذرانده بودم، من را در موقعیتی بسیار آسیب‌پذیر قرار می‌داد، اما من خاطراتم را از صمیم قلبم نوشته بودم و این که بپذیرم مبنای یک برنامه تلویزیونی شود یک حرکت دلی دیگر بود.»

او ادامه می‌دهد: «به خودم گفتم: “مگر چند بار در زندگی پیش می‌آید کسی با پیشنهادی شبیه این با من تماس بگیرد؟” پس گفتم: “می‌دانی چیست؟ آتیکا ما را از بالای صخره هل داد. باید ببینیم می‌توانیم بال درآوریم و پرواز کنیم؟”»

به‌این‌ترتیب دو خواهر کار را شروع کردند. کمتر از یک هفته بعد، تمبی و آتیکا در دفتر هلو سانشاین بودند تا درباره «از اول» صحبت کنند. تنها چند ماه پس از انتشار کتاب خاطرات تمبی در آوریل ۲۰۲۰، زویی سالدانیا، سوپراستار مارول برای بازی در نقش آماشه «ایمی» ویلر، نسخه‌ داستانی تمبی در یک اقتباس تلویزیونی امضا کرد. قرار شد خواهران لاک با هم در مقام سازنده، پروژه را پیش ببرند و آتیکا در عین حال گرداننده سریال باشد.

نتیجه این همکاری سریال از اول (From Scratch) است که اکتبر ۲۰۲۲ از نتفلیکس پخش شد و خیلی مورد استقبال تماشاگران و منتقدان قرار گرفت. این مجموعه تلویزیونی ماجرای آشنایی ایمی، زن جوان آمریکایی – که در سال ۲۰۰۰ از دانشکده حقوق مرخصی گرفت تا شش هفته در فلورانس، ایتالیا در رشته هنر تحصیل کند – با لینو اورتولانو (ائوجنیو ماستراندرِآ)، یک سرآشپز بااستعداد ایتالیایی و رابطه عاشقانه پرفراز و نشیب آن‌ها تا سال‌ها بعد را دنبال می‌کند. خواهران لاک‌ خود را «میزبان» دنیایی می‌دانند که با علاقه در یک برنامه تلویزیونی از نو خلق کرده‌اند – اشک و همه‌چیز.

زویی سالدانیا و ائوجنیو ماستراندرِآ

تماشاگران در هشت اپیزود شاهد عاشق شدن ایمی و لینو در کوچه‌پس‌کوچه‌های رمانتیک فلورانس، نقل مکان به لس آنجلس و مواجهه با بحران‌هایی – از همه مهم‌تر ابتلای لینو به یک بیماری نادر – هستند که پایه‌های حتی محکم‌ترین روابط را متزلزل می‌کند. جزئیات سفر این دو تا حد زیادی مشابه اتفاقاتی است که در زندگی واقعی برای تمبی و همسرش افتاد، اما خواهران لاک‌ به‌سرعت به این نکته اشاره می‌کنند که سریال کپی موبه‌مو از زندگی آن‌ها نیست.

آتیکا می‌گوید: «حدود ۲۰ درصد کار کاملاً مبتنی بر واقعیت است.» تمبی اضافه می‌کند سریال تلفیقی از واقعیت و خیال است که در بخش‌هایی روی صفحه با هم تلاقی می‌کنند. او می‌گوید: «برخی از مکان‌های سریال ما – در حد قرار گرفتن اشیا در صحنه تصویربرداری و جاهایی که شخصیت‌ها می‌ایستند – دقیقاً آینه‌ چیزی است که درواقعیت اتفاق افتاد.»

لاک‌ها تائید می‌کنند برخوردهای جالب مانند دوچرخه‌ای که لینو برای ایمی جور می‌کند تا به قول خودش دیگر مجبور نباشد با اتوبوس به این طرف و آن طرف برود؛ غذاهای جادویی او در رستورانش در فلورانس و لحظه عاشقانه او و ایمی در باران، همگی در این دسته قرار می‌گیرند.

اما فقط این موارد نیست. تمبی فاش می‌کند دل‌خراش‌ترین صحنه سریال نیز واقعی است، همین‌طور مراسم جشن سنت آنا در سیسیل که ‌ایمی و دخترش ایدالیا (ایسلا کولبر) در پایان سریال در آن حضور دارند. این یک لحظه‌ غم‌انگیز، پر از حس تولد دوباره، پس از اندوه بی‌اندازه است.

زویی سالدانیا و ائوجنیو ماستراندرِآ

بخش‌ بزرگی از سریال نیز هرچند نه عین به‌عین، اما در کل به روح کتاب وفادار است. گاهی اوقات ضرورت روایی و خاطرات تلخ، دقیقاً با آنچه در مجموعه تلویزیونی اتفاق می‌افتد منطبق نیست. تمبی می‌گوید: «شاید یک لحظه کمی بعد اتفاق بیفتد یا شاید در اپیزود بعدی بیاید، اما ما می‌دانیم شخصیت‌ها باید این لحظه را به‌نوعی پشت سر بگذارند.»

بخش زیادی از خاطرات شخصی‌تر که تمبی امیدوار بود برای خودش نگه دارد، در این قالب قرار می‌گیرد. او توضیح می‌دهد: «من نمی‌خواستم همه‌چیز دقیقاً بازسازی اتفاقاتی باشد که درواقعیت افتاد. من به سارو پیشنهاد ازدواج دادم، اما نه در مکانی که شما در سریال می‌بینید.»

وقتی صحبت از سارو – و انتخاب ائوجنیو ماستراندرآ برای بازی در نقش او می‌شود – خواهران لاک احساساتی می‌شوند. وقتی آتیکا فیلم تست بازیگری هنرپیشه ایتالیایی را دید، از شباهت او به شوهرخواهر فقیدش شگفت‌زده شد – آن‌قدر که وقتی با تمبی تماس گرفت، تلاش کرد او را آماده کند و جلوتر اطلاع داد احتمالاً کسی را پیدا کرده که شباهت زیادی به سارو دارد. تمبی اذعان می‌کند: «وقتی فیلم ائوجنیو را دیدم، نفسم بند آمد. هم در نوع حرکاتش و هم ازنظر فیزیکی خیلی شبیه سارو بود. ژست‌های خاصی داشت که من را یاد او می‌انداخت.»

ائوجنیو ماستراندرِآ

بااین‌حال، ماستراندرآ در آزمون‌های گزینش بازیگران باید به یک ضرب‌آهنگ مشخص می‌رسید، ازجمله در جلسات روخوانی متن با سالدانیا تا به یک شیمی مناسب با او برسد و دیدارهای بسیار مهم با تمبی و زوئلا، دختر سارو که الهام‌بخش شخصیت ایدالیا در سریال بود. تمبی به یاد می‌آورد: «زوئلا بعد از دیدن ائوجنیو گفت: “باشه، آره. او همان چیزی است که فکر می‌کردم.”»

ماستراندرآ نیز برای بازی در نقشی که برای خانواده لاک طنین شخصی عمیقی داشت، بسیار احساس مسئولیت می‌کرد. او می‌گوید: «احساس می‌کردم وظیفه دارم این داستان را به‌درستی روی شانه‌هایم حمل کنم.»

به همان اندازه که خواهران لاک به‌طور شهودی به سمت ماستراندرآ گرایش پیدا کردند، او نیز که در رم متولد و بزرگ شد و یک بازیگر تئاتر آموزش‌دیده است، پیوندی جادویی با متن سریال برقرار کرد. او بعد از ارسال چهار یا پنج فیلم تست بازیگری از خود و در ادامه قطعی شدن حضورش در پروژه، به‌طور مکرر با تمبی در تماس بود تا درباره سارو سؤال‌هایی بپرسد.

بازیگر ۲۹ ساله می‌گوید: «این چیزی است که قبلاً به خواهران لاک‌ نگفتم، اما وقتی متن را خواندم احساس کردم با آن ارتباط برقرار می‌کنم.»

او رابطه‌ی آنی خود با لینو را تغزلی توصیف می‌کند و می‌گوید: «عجیب است چون یک حس است. مثل این که احساس سرما یا گرما یا گرسنگی را توصیف کنید. چیزی است که در بدن خود احساس می‌کنید. این حس به‌تدریج به چیزی ملموس تبدیل شد و من بخش زیادی از خودم را گذاشتم تا شخصیت لینو را آجر به آجر بسازم.»

تمبی لاک و آتیکا لاک

با داستانی چنین دلهره‌آور، جای تعجب ندارد در صحنه تصویربرداری، جایی که مرز واقعیت و جادوی هالیوود شروع به محو شدن کرد، فضای کاملاً احساسی حاکم شود – به‌خصوص زمانی که وضعیت سلامتی لینو در پایان سریال بدتر می‌شود. آتیکا می‌گوید: «من و خواهرم در هر شرایط هوای هم را داریم؛ بنابراین در بخش‌هایی از اپیزود هفت احساس کردم نیازی نیست تمبی سر صحنه باشد.»

برای زویی سالدانیا نیز بازی در سریال «از اول» کار ساده‌ای نبود. بازیگر ۴۴ ساله می‌گوید: «سر صحنه راحت نبودیم. ما با موضوعی خیلی حساس سر و کار داشتیم و رهبران ما کسانی بودند که خودشان چنین اتفاقاتی را تجربه کرده بودند.»

در صحنه تصویربرداری، ماستراندرآ برای سالدانیا جایگاهی مانند لینو برای ایمی داشت. بازیگر ایتالیایی به زبان اسپانیایی-آمریکایی دومینیکن (زبان اول سالدانیا) مسلط است و این دو روی صفحه خیلی راحت با هم ارتباط برقرار می‌کنند. سالدانیا می‌گوید: «او خیلی بخشنده است. طبیعتاً به دلیل حساس بودن موضوع، روزهای خیلی شادی سر صحنه نداشتیم، برعکس روزهای خیلی چالش‌برانگیزی گذراندنیم، اما ائوجنیو پشت دوربین خیلی خیلی بامزه بود.»

ماستراندرآ نیز از سالدانیا به‌عنوان «مارادونا» شریک صحنه خود و «یک هم‌تیمی بزرگ»‌ یاد می‌کند که کمک کرد از پس صحنه‌های دشوار سریال بخصوص صحنه‌های پایانی بربیاید.

سالدانیا گذر از احساسی‌ترین لحظه‌های «از اول» را مدیون دیگر هم‌بازی‌های خود در سریال شامل کیت دیوید، دانیل ددوایلر، کلیتا اسمیت و جودیت اسکات می‌داند. او می‌گوید: «واقعاً نمی‌دانم اگر آن‌ها نبودند چطور می‌توانستم این کار را انجام دهم. ما واقعاً مثل یک خانواده بودیم که با هم فضا را برای کار خواهران لاک مساعد کردیم و البته توانستیم کمی از آن لطف و فضا را برای خودمان نگه داریم، چون می‌دانستیم به آن نیاز داریم.»

درحالی‌که خواهران لاک‌ هنگام تولید سریالی بر مبنای اندوه واقعی خود، «لحظه‌های انسانی» را قابل درک می‌کردند، سالدانیا حمایت «بسیار سودمند» آن‌ها را تحسین می‌کند. او می‌گوید: «لحظه‌های احساسی خاصی بود که من یا به این دلیل که در بزرگسالی تجربه نکرده‌‌ام یا به این دلیل که در کودکی تجربه کردم، نمی‌توانستم خودم را در آن‌ها هدایت کنم و تمبی برای رسیدن به آنجا به همه ما کمک کرد.»

او به‌عنوان بازیگری که برای پایه‌ریزی شخصیت‌هایش به احساسات خود تکیه می‌کند – به تعبیر خود، «آن را مزه می‌کنم، می‌بینم، می‌شنوم، احساس می‌کنم و همیشه با قلبی باز» – با بخشی از خاطراتی که تمبی توصیف می‌کرد، به یک آرامش خاص رسید.

او می‌گوید: «تمبی با قرار دادن ما در یک لحظه، با به اشتراک گذاشتن جزئیات لباس‌هایی که می‌پوشیدیم، یا سرد بودن اتاق در زندگی واقعی یا چیزی که واقعاً برایش متمایز بود، به ما کمک کرد. آن لحظه‌ها ما را به جایی می‌برد که در حد توان برای تفسیر نقش‌های خود تلاش کنیم.»

درحالی‌که سالدانیا سابقه حضور در پروژه‌های مختلف را دارد، از موزیک ویدیو برای دریک تا فیلم‌های کودکانه انیمیشن، بیشتر به خاطر کارش به‌عنوان یک قهرمان اکشن در فیلم‌های «آواتار»، «انتقام‌جویان»، «نگهبانان کهکشان» و همین‌طور «پروژه آدام» شناخته می‌شود. ازاین‌جهت، سریال دل‌خراش «از اول» برای او یک پروژه متفاوت و اتفاقاً مورد استقبال است، نکته‌ای که ریس ویترسپون، تهیه‌کننده آن را تائید می‌کند.

ویترسپون می‌گوید: «چیزی که از همه بیشتر دوست داشتم این بود که زویی در اینجا نقش یک شخصیت معاصر را بازی می‌کند. ما قبلاً او را به‌دفعات در دنیاها و سیارات دیگر دیده‌ایم، اما این کار تا حد زیادی ریشه در دنیای امروز دارد تا حد زیادی مبتنی بر دوران مدرن با نگرش‌های مدرن است.»

زویی سالدانیا

حالا، بیش از دو سال از پایان تولید، سالدانیا همچنان به زنده کردن اندوه ایمی افتخار می‌کند. او می‌گوید: «من خیلی سخت روی این سریال کار کردم و واقعاً امیدوارم تماشاگران بتوانند با چیزهایی که ما به آن‌ها داده‌ایم ارتباط برقرار کنند – چه بارقه‌ای از رهایی باشد، یا تسکین، دید، آرامش، کنار آمدن یا شادی. برای من این چیزی است که واقعاً اهمیت دارد.»

به نظر می‌رسد قابل ارتباط بودن داستان «از اول» همان چیزی بود که خواهران لاک را ترغیب کرد تلخ‌ترین تجربیات خود را با میلیون‌ها غریبه به اشتراک بگذارند. آتیکا می‌گوید: «بخشی از کاری که ما انجام می‌دهیم این است که به مردم می‌گوییم مواجهه با مرگ همیشه چندان راحت نیست و این یک امتیاز است که به انتخاب خود تا پای مرگ پیش بروید. همه این را درک نمی‌کنند، اما گام برداشتن آگاهانه درحالی‌که عشق و حمایت خانواده را دارید، یک موهبت و امتیاز است.»

تمبی نیز اعتقاد دارد بحث درمورد از دست دادن عزیزان، درواقع پوششی برای بحث درباره راهی است که در زندگی انتخاب می‌کنیم. او می‌گوید: «امیدوارم تماشاگران با دیدن “از اول” از خودشان بپرسند: “می‌خواهم چه جور آدمی باشم؟ می‌خواهم چه جور زندگی عاشقانه‌ای داشته باشم؟”»

منبع: نتفلیکس

تماشای سریال از اول در نماوا