مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

بیست و پنج سال پس‌ازآن که «سیل هزاره» بخش‌های زیادی از مناطق وروتسواف و سیلزی سفلی در لهستان را زیر آب برد، سریالی درباره آن وقایع غم‌انگیز با استقبال تماشاگران مواجه شد. در آن حادثه هولناک که به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین بلایای طبیعی قرن بیستم این کشور از آن یاد می‌شود، حدود ۴۰ درصد شهر زیر آب رفت و خسارات فاجعه‌باری به سراسر مناطق آسیب‌دیده وارد شد.

اتفاقات مربوط به آن سیل در سریال طغیان آب (High Water) یادآوری می‌شود که ۵ اکتبر ۲۰۲۲ در شش اپیزود در نتفلیکس پخش شد و به‌سرعت در صدر فهرست ۱۰ سریال پربیننده نتفلیکس در لهستان قرار گرفت، ضمن این که در کشورهای دیگر نیز مورد توجه واقع شد.

«طغیان آب» به کارگردانی یان هولوبک و بارتومییی ایگناچیوک، نه‌فقط به دلیل یک درام جذاب بلکه به خاطر وفاداری به اتفاقات واقعی و سندیت آن در نشان دادن لهستان اواخر دهه ۱۹۹۰ مورد تحسین گسترده رسانه‌ها قرار گرفت.

آگنییشکا ژولوسکا

این سریال کوتاه نشان می‌دهد سیل سال ۱۹۹۷ چگونه همه‌چیز را در کام خود فرو برد، مردم چگونه شجاعانه برای دفاع از اموال خود مبارزه کردند و در عین حال نشان می‌دهد اگر مقامات رسمی آن زمان در رده‌های مختلف، با تأثیرگذاری بیشتر همکاری می‌کردند، جلوگیری از وقوع فاجعه امکان‌پذیر بود.

عامل سیل بارندگی فوق‌العاده شدید در اوایل ژوئیه آن سال بود. در فاصله چهارم تا هشتم ژوئیه ۱۹۹۷، مناطق بین برنو، کاتوویتسه و وروتسواف شاهد باران بی‌سابقه‌ای بودند. در اثر جاری شدن میزان زیادی آب از رودخانه‌های کوهستانی به سمت رود اودِر (رودخانه‌ای در اروپای مرکزی که از جمهوری چک سرچشمه می‌گیرد و به‌سوی غرب لهستان روانه می‌شود)، سطح آب به‌سرعت بالا رفت، به‌طوری‌که نه مخازن نگه‌دارنده و نه سیل‌بندها در برابر موج عظیم تاب نیاوردند.

وقتی موج به شهر وروتسواف در جنوب غربی کشور (و بزرگ‌ترین شهر در منطقه تاریخی سیلزی) رسید، سطح آب دو برابر حد عادی خود شد. در ششم ژوئیه هشدار سیل صادر شد، اما در آن مقطع مناطق اوپوله، کووزکو، نیسا، راچیبوش و وروتسواف به‌طور مشخص تحت تأثیر قرار گرفته بودند.

موج در ۱۲ ژوئیه به وروتسواف برخورد کرد و تقریباً ۴۰ درصد شهر را زیر آب برد؛ اموال را تخریب کرد، آپارتمان‌ها، فروشگاه‌ها و دفاتر را در خود فرو برد و تقریباً شهر را به‌طور کامل فلج کرد. خیلی از مردم در خانه‌های خود محبوس شدند و برای تأمین آب و غذا به سازمان‌های امدادی نیاز پیدا کردند.

نتیجه یک سانحه فاجعه‌بار بود. حداقل ۵۶ نفر درنتیجه مستقیم سیل جان خود را از دست دادند. ۲۶۰۰ شهر و روستا زیر آب رفتند که از این تعداد ۱۳۵۰ شهر تقریباً به‌طور کامل در آب فرو رفتند. سیل به حدود ۷۰۰ هزار خانه و ۸۰۰ مدرسه آسیب وارد کرد و حدود چهار هزار پل تخریب شد. خسارات ناشی از حادثه در سراسر مناطق سیل‌زده چیزی حدود ۱۲ میلیارد زلوتی لهستان برآورد شده است. میزان خسارت به حدی بود که این مصیبت را «سیل هزاره» نامیدند.

توماش شوخارت

سریال لهستانی «طغیان آب» ماجرای شخصیت‌های اصلی خود را از ۲۵ مه ۱۹۹۷ دنبال می‌کند، زمانی که مقامات سیلزی سفلی در حال رایزنی و گفت‌وگو درمورد سفر آتی پاپ ژان پل دوم به منطقه هستند. تنها فکر و ذکر آن‌ها مسیر حرکت پاپ است و به یک فکس که در آن نسبت به احتمال وقوع سیل در وروتسواف هشدار داده شده است، خیلی ‌اهمیت نمی‌دهند. آن‌ها می‌گویند: «سیل دیگر چیست؟ بعدش هم الان ما با خشکسالی مواجه هستیم.»

یکی از مهم‌ترین نکات پیرنگ سریال، طرح مقامات وروتسواف برای منفجر کردن سیل‌بندهای روستاهای اطراف است که شهر را از تخریب محافظت می‌کند، اما منجر به آب‌گرفتگی شهرها و روستاهای کوچک‌تر می‌شود.

سازندگان سریال تمایل دارند اشاره کنند «طغیان آب» یک مستند نیست. بااین‌حال خیلی‌ها صحت اتفاقات سریال را می‌ستایند، برای نمونه صحنه‌هایی از محلی‌ها که از خانه‌های خود بیرون می‌آیند تا کمک کنند و به‌ویژه زمانی که از یک اتوبوس برای انتقال بیماران از بیمارستان به محل امن استفاده می‌شود. صحنه‌ای دیگری تخلیه حیوانات باغ‌وحش شهر را نشان می‌دهد که درواقع در اوپوله اتفاق افتاد، درحالی‌که یک لحظه کمدی زمانی است که گروهی موش‌ وحشت‌زده روی یک صفحه چوبی شناور می‌شوند.

به‌وضوح تلاش زیادی شده است تا حال و هوای وروتسواف سال ۱۹۹۷ ثبت شود – خیابان‌هایی که زیر آب نرفته‌اند مملو از ماشین‌های اف‌اس‌او پولونس و فیات چینکوئه‌چنتو هستند و آهنگ‌های پرطرفدار آن دوران از رادیو پخش می‌شود. مردان لباس‌هایی به تن دارند که به نظر می‌رسد برای آن‌ها خیلی بزرگ است و مدل موی زنان کاملاً یادآور سالی است که داستان در آن اتفاق می‌افتد. ضمن این که تصاویر تلویزیونی آرشیوی با صحنه‌های فیلم تلفیق شده است، به‌عنوان مثال تصاویر گرفته‌شده از یک بالگرد، عمق آب‌گرفتگی را به تماشاگر نشان می‌دهد.

به نظر می‌آید ۲۵ سال زمان زیادی برای روایت آن اتفاقات در قالب یک سریال است. تهیه‌کنندگان پروژه می‌گویند سریال عالی «چرنوبیل» برای آن‌ها الهام‌بخش بود، چرا که نشان داد چگونه می‌توان داستانی با موضوع یک فاجعه را به شیوه‌ جذاب و به‌گونه‌ای روایت کرد که ترکیبی از حقایق، فضای دوره و یک درام جذاب باشد. دلیل دوم این است که حالا با پیشرفت تکنولوژی، امکان بازسازی یک شهر فرورفته در آب به شیوه‌ موثق و باورپذیر فراهم آمده است.

عمق فاجعه کاملاً ملموس است

«طغیان آب» شاید فقط شش اپیزود باشد، اما همین تعداد به‌قدری کافی است که نه‌فقط داستان فاجعه بلکه داستان شخصیت‌های پشت سر آن را نیز روایت کند. سریال واقعاً می‌کوشد کارهای زیادی انجام دهد و در همه آن‌ها تا حدی موفق است. یک گروه بازیگری عالی شخصیت‌ها را زنده می‌کنند.

یاشمینا تِرِمِر، کارشناس آب‌شناسی (با بازی آگنییِشکا ژولِوسکا) شخصیت اصلی داستان است که پس از سال‌ها به وروتسواف بازمی‌گردد تا به مدیریت بحران کمک کند. او با یاکوب مارچاک (توماش شوخارت)، دوست قدیمی خود و یکی از مقامات رسمی شهر همکاری می‌کند. این دو باید با خطر مواجهه شوند و هم‌زمان با بی‌کفایتی سایر مسئولان و همچنین گذشته خود کنار بیایند.

سریال درحالی‌که تمام جزئیات سیل مصیبت‌بار را در اختیار ما قرار می‌دهد یک قوس نیز برای دو شخصیت اصلی خود ایجاد می‌کند. علاوه بر این شخصیت‌های فرعی متعدد می‌سازد تا تماشاگر نگاه دقیق‌تری به چگونگی تأثیر فاجعه بر زندگی مردم عادی داشته باشد. دراین‌بین نه‌فقط ساکنان شهر اصلی که حادثه در آن روی داده است، بلکه مردم مناطق اطراف نیز قربانی می‌شوند. گروه بزرگ بازیگری سریال واقعاً به درک تماشاگر از عظمت تراژدی و تأثیر آن بر زندگی هزاران نفر کمک می‌کنند.

کاسپر بایون، نویسنده متن «طغیان آب» خوب می‌داند داستان را چگونه به شیوه‌ای بسیار کارآمد ساختاربندی کند. سریال در اصل به دو قسمت تقسیم شده است. ما در اپیزودهای اول نحوه پیشروی سیل را دنبال می‌کنیم و در نیمه دوم بر شکل برخورد شخصیت‌ها با فاجعه و زندگی‌های شخصی‌شان متمرکز می‌شویم. همه‌چیز با یک نقطه اوج به پایان می‌رسد، جایی که در آن قوس‌ شخصیت‌ها و سیل با هم تلفیق می‌شود و به یک آشفتگی بزرگ می‌رسد که واقعاً بیانگر بزرگی چیزی است که مردم در ژوئیه ۱۹۹۷ با آن مواجه شدند.

گذشته از این اپیزودها بسیار خوب کارگردانی شده‌اند. از همان چند دقیقه اول اپیزود افتتاحیه، حال و هوای صحنه‌ها و ضرب‌آهنگ به خلق حس اضطرار کمک می‌کند. واقعاً می‌توانید احساس کنید قرار است اتفاق بدی بیفتد، حتی در شرایطی که هنوز نمی‌توانید آن را ببینید؛ و بعد زمانی که دیگر نمی‌توان تراژدی را نادیده گرفت، به لحاظ فنی با چیزی روبرو می‌شوید که عمق فاجعه را کاملاً برای شما ملموس می‌کند. البته که در لحظه‌هایی از برخی جلوه‌های دیجیتال استفاده می‌شود، اما آن‌ها بیشتر برای افزودن چیزی به کار می‌روند که از قبل موجود است.

ژولوسکا در نقش یاشمینا عالی ظاهر می‌شود، یک متخصص که در کار خود بسیار خبره است، اما با مشکلات بسیار دشواری نیز دست و پنجه نرم می‌کند. داشتن شخصیت‌های به‌هم‌ریخته به‌عنوان پروتاگونیست‌های داستان همیشه جالب است. افرادی که اشتباه می‌کنند، اما همچنان می‌کوشند زندگی‌های خود را بهتر کنند و حتی زمانی که کمترین احتمال را برای موفقیت را دارند همه تلاش خود را می‌کنند، در مقایسه با آدم‌های بی‌نقص، بیشتر قابل درک هستند. این خیلی بهتر از دیدن شخصیت‌های بی‌نقص است که واقعاً مجبور نیستند برای چیزی کار کنند، چون همه‌چیز برای آن‌ها فراهم است.

حتی زمانی که ضرب‌آهنگ عالی است، ممکن است نیمه‌های سریال برای برخی از تماشاگران کمی کش‌دار به نظر برسد که البته طبیعی است. پرده دوم اکثر داستان‌ها خود را در این گودال می‌بیند، چون سازندگان واقعاً نمی‌دانند روند توسعه داستان را چگونه جذاب نگه دارند. اتفاقاتی می‌افتد، اما واقعاً احساس نمی‌شود تأثیر زیادی دارند. در اینجا تأثیر ترکیبی است، چرا که توسعه بیشتر در لایه سیاسی سریال انجام می‌شود تا در سطح انسانی.

بااین‌‌حال «طغیان آب» ثابت می‌کند یک مجموعه تلویزیونی کوتاه بسیار جالب و بسیار خوش‌ساخت است. سریال در ابتدا می‌کوشد تماشاگران بین‌المللی خود را در جریان یک تراژدی قرار دهد که خارج از لهستان کمتر کسی از آن اطلاع دارد و با حس منحصربه‌فرد بودن به کار خود پایان می‌دهد. به لطف نویسندگی و کارگردانی بی‌کم و کاست و نقش‌آفرینی‌های عالی، «طغیان آب» به سریالی تبدیل می‌شود که تماشای آن ضروری است. شما با یک‌ چشم به هم زدن می‌توانید کل فصل را ببینید.

زنی شجاع در یک سیستم قدیمی

از نگاه آگنییشکا ژولوسکا، بازیگر ۳۶ ساله لهستانی که در یک دهه اخیر یکی از چهره‌های شاخص سینما و تلویزیون این کشور بوده است، «یاشمینا ترمر قطعاً یک زن بسیار شجاع است.»

او می‌گوید: «انگار یاشمینا از دنیای امروز به دهه ۱۹۹۰ منتقل شده است. او یک زن جوان جسور است که با سیستم قدیمی کلنجار می‌رود – با یک دنیای مردانه و مردانی که توضیح می‌دهند کار چگونه باید انجام شود و تأکید می‌کنند همیشه حق با آن‌هاست. من روش تصمیم‌گیری یاشمینا را خیلی دوست دارم، او بسیار فعال است. هیچ‌چیز جلودارش نیست – اشتباه می‌کند، زمین می‌خورد، اما محکم و باثبات به راه خود ادامه می‌دهد و عقب‌نشینی نمی‌کند. تصور می‌کنم این چیزی است که می‌توان به بیننده داد – یک قهرمان زن که شما از او قدرت می‌گیرید.»

یاشمینا یک شخصیت نامتعارف است که مشکلات را به روش کاملاً نامتعارف حل می‌کند. او اجازه نمی‌دهد چیزی سد راهش شود. ما این رویکرد را نه‌فقط در اتفاقات مختلف بلکه در رابطه او با یاکوب مارچاک می‌بینیم.

ژولوسکا در توصیف رابطه دو شخصیت اصلی سریال می‌گوید: «یاشمینا و مارچاک رابطه کاملاً مشخصی دارند – به‌اصطلاح “منافع مشترک” دارند. آن‌ها از قبل همدیگر را می‌شناسند، اما خطر سیل است که بار دیگر مسیرشان را یکی می‌کند. این به‌نوبه خود فرصتی است تا این دو با برخی مسائل پیچیده روبه‌رو شوند و آن‌ را حل کنند. می‌توان این‌طور گفت مارچاک به‌نوعی به یاشمینا کمک می‌کند بزرگ شود. کل این شرایط باعث می‌شود یاشمینا با چیزهایی روبرو شود که قبلاً از آن‌ فرار می‌کرد. او باید از خودش بپرسد برای مارچاک چه نقشی دارد و این “منافع مشترک” برای او چه معنایی دارد؟»

پس از پخش «طغیان آب» از نتفلیکس خیلی از مردم لهستان در رسانه‌های اجتماعی به خاطرات خود از آن سیل ویرانگر اشاره کردند و توضیح دادند در آن زمان چه کردند و چگونه به همدیگر کمک کردند.

ژولوسکا درباره این مسئله و این که خودش چگونه ژوئیه ۱۹۹۷ را به یاد می‌آورد، می‌گوید: «من خیلی خوشحالم “طغیان آب” فقط یک سریال نیست، فقط یک سرگرمی نیست. تولیدی نیست که از یک پلتفرم پخش شود، کسی ببیند و لحظه‌ای بعد اثری از آن باقی نماند. “طغیان آب” به اتفاقی می‌پردازد که یادآور احساسات و خاطرات زیادی است.»

او ادامه می‌دهد: «این سریال رویارویی زیبای یک دنیای خلق‌شده با احساسات و تجربیات واقعی مربوط به سال ۱۹۹۷ است که مردم در سراسر لهستان دارند. من تابستان آن سال در یک اردوی تابستانی بودم. تقریباً ۱۰ سال داشتم. ما در اردو بودیم که رودخانه طغیان کرد. ارتباط ما با خشکی قطع شده بود و در جزیره‌ای گرفتار شده بودیم که آب خروشان آن را احاطه کرده بود. از این مسئله خیلی هیجان‌زده بودیم. ما متأثر از درک کودکانه خود از دنیا متوجه جدی بودن وضعیت نبودیم.»

درنهایت، ژولوسکا دوست دارد تماشاگر پس از دیدن «طغیان آب» چه چیزی را به خاطر بسپارد؟ او می‌گوید: «اعتقاد دارم تصویر یک قهرمانی جمعی، خیزش اجتماعی و همبستگی در سریال ما به‌قدری تأثیرگذار است که می‌تواند مردم را امیدوار کند همکاری در یک جامعه معقول است. به نظر من این سریال روحیه خوب و پر از امید دارد. اگر تماشاگر با دیدن “طغیان آب” تحت تأثیر قرار گیرد و احساس قدرت کند به این معناست که احتمالاً ما وظیفه خود را انجام داده‌ایم.»

منبع: د فرست نیوز، فیکشن هورایزن، اِشویات سریالی

تماشای سریال طغیان آب در نماوا