مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

پیتر مورگان، خالق سریال تاج (The Crown) و راوی جامع‌نگر داستان ملکه الیزابت دوم دچار بحران سلطنتی شده است.

زمانی که این گفت‌وگو انجام می‌شد، فقط چند نفر نسخه نهایی فصل ششم و پایانی این مجموعه تلویزیونی را دیده‌ بودند، اما وبسایت یک روزنامه به‌نحوی – مشابه هر چیزی که به خانواده سلطنتی مربوط می‌شود – صحنه‌ای را به دست آورد که در آن شاهزاده چارلز با تصویری خیالی از دایانا پس از مرگش حرف می‌زند.

مطلبی با تیتر «شبح دایانا در فصل پایانی “تاج” ظاهر می‌شود» در دیلی میل منتشر شد و در آن به اپیزودی اشاره شد که چارلز (با بازی دومینیک وست) در کابین هواپیمای سلطنتی، با مهربانی با یک دایانا خیالی (الیزابت دبیکی)، درحالی‌که جنازه او را از پاریس تا لندن همراهی می‌کند حرف می‌زند. در ادامه اپیزود، دایانا بر ملکه الیزابت (ایملدا استنتون)، مادر چارلز نیز ظاهر می‌شود.

آن مطلب صبح روز بعد در نسخه چاپی دیلی میل نیز منتشر شد، همراه با مقاله‌ای از یک تاریخ‌نگار سلطنتی که سریال «تاج» را «بی‌رحم»، «مضحک» و «یک شوخی نامناسب» ‌خواند و مورگان را به خاطر «دور شدن از حقیقت» مورد انتقاد قرار داد.

صرفاً جهت اطلاع، قرار نبود ظهور پرنسس دایانا پس از مرگ فراطبیعی باشد. مورگان می‌گوید: «من هرگز این صحنه را به‌عنوان “شبح” دایانا به معنای سنتی آن تصور نکردم. منظور این بود او در ذهن کسانی که پشت سر گذاشت همچنان آشکارا زنده است. دایانا بی‌مانند بود و تصور می‌کنم این نکته من را ترغیب کرد یک راه منحصربه‌فرد برای بازنمایی او پیدا کنم. او به لحاظ روایی شایسته برخوردی ویژه بود.»

با توجه به هیاهوی سلطنتی، تعجبی ندارد که ۳۰ دقیقه پس از شروع گفت‌وگوی ما در لندن، مورگان بپرسد امکان دارد دیگر درمورد «تاج» حرف نزنیم. او ترجیح می‌دهد از زندگی، صنعت – هر چیز دیگری بگوید. وقتی می‌گویم تقریباً تمام پرسش‌های من به سریال مربوط می‌شود، مورگان آه بلندی می‌کشد. از او می‌خواهم اگر لازم می‌بیند کمی استراحت کند. او می‌گوید: «مسئله این نیست. این است… این است که واقعاً دوست ندارم درمورد آن صحبت کنم. فکر نمی‌کنم در بریتانیا بتوان مکالمه‌ای معقول درباره “تاج” داشت.»

پیتر مورگان – که ۶۰ ساله است – درمورد رها کردن سریالی که مسیر کاری‌اش را در یک دهه گذشته مشخص و او را به یکی از قدرتمندترین و محترم‌ترین گردانندگان سریال در تاریخ تلویزیون تبدیل کرد، احساسات تلخ و شیرینی دارد. وقتی فصل اول «تاج» در ۲۰۱۶ پخش شد، سریال بسیار دقیق و ماهرانه مورگان به‌عنوان گران‌ترین مجموعه تلویزیونی تاریخ تبلیغ شد. برابر با گزارش‌ها، لفت بنک پیکچرز، تهیه‌کننده پروژه تنها برای فصل اول بیش از ۱۰۰ میلیون دلار هزینه کرد. (نتفلیکس این رقم را تائید نکرد.) این یک قمار بزرگ برای نتفلیکس بود که در آن زمان، در حوزه تولید محتوا به نسبت تازه‌کار بود و بیشتر برای خریدهایی مانند دو سریال «آناتومی گری» و «بریکینگ بد» شناخته می‌شد.

خالد عبدالله، الیزابت دبیکی

ظاهر قضیه این بود که سرگذشت ۶۰ ساعتی یک بریتانیایی هشتاد و چند ساله – از یک نمایشنامه‌نویس متخصص درام‌های تاریخی – اسب مطمئنی نبود که بتوان روی آن شرط‌بندی کرد. ضمن این که ایده مورگان در حوزه تلویزیون نامتداول بود: ازآنجا‌که داستان «تاج» شش دهه را در برمی‌گرفت، او نیاز داشت با بالا رفتن سن شخصیت‌ها، هرچند فصل یک‌بار بازیگران مجموعه را تغییر دهد، اما قمار نتیجه داد و در ۲۰۲۱ برای نتفلیکس اولین جایزه امی بهترین سریال‌ درام را به همراه آورد و انگیزه استریمر را برای برنامه‌ریزی در حوزه تولیدات اختصاصی بیشتر کرد. «تاج» نشان داد نتفلیکس می‌تواند مانند بی‌بی‌سی فاخر و به اندازه اچ‌بی‌او بلندپرواز باشد. تد ساراندوس، رئیس نتفلیکس نوامبر سال گذشته در اولین نمایش پرزرق و برق فصل پنجم در لندن، «تاج» را «گل سرسبد» این استریمر توصیف کرد.

در حرکتی خلاف رویه، فصل پایانی «تاج» که مقطع بین سال‌های ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵ را در برمی‌گیرد به دو قسمت تقسیم شد: قسمت اول که ۱۶ نوامبر در قالب چهار اپیزود پخش شد، بیشتر به دایانا توجه دارد. قسمت دوم که شش اپیزود پایانی را شامل می‌شود ۱۴ دسامبر به نمایش درمی‌آید و بار دیگر بر الیزابت و شاهزاده چارلز تمرکز دارد و همچنین ازدواج چارلز با کامیلا پارکر بولز (الیویا ویلیامز) را نشان می‌دهد؛ و بله، ویلیام (با بازی روفوس کامپا در نیمه اول و اد مک‌وی در نیمه دوم) و هری (افلین ادواردز و لوتر فورد) قوس داستانی بزرگ‌تری دارند. در این قسمت ویلیام و هری نوجوان با مسئولیت‌های عمومی خود در برابر خانواده سلطنتی و مرگ دلخراش مادرشان کلنجار می‌روند.

اد مک‌وی

بلا باجاریا، مدیر ارشد تولید محتوای نتفلیکس مطمئن است پایان سریال تماشاگران را شگفت‌زده می‌کند. او می‌گوید: «پیتر کار شگفت‌انگیزی کرده است. او همه این داستان‌ها را به هم پیوند می‌زند و یک پایان احساسی قدرتمند برای ما به‌جا می‌گذارد. او واقعاً حس احترام به کل سلطنت ملکه را به شما منتقل می‌کند.»

پرنس اندرو که دوستی‌اش با جفری اپستاین، سرمایه‌دار و پدوفیلِ محکوم‌شده در اوایل قرن حاضر فاش شد، آشکارا در فصل آخر غایب است. مورگان اذعان می‌کند: «اصلاً به او نزدیک نشدم. من همیشه روی خط مستقیم جانشینی متمرکز بودم: الیزابت، چارلز، ویلیام. البته در فصل آخر کمی هری را دراماتیزه کرده‌ام، اما عمدتاً تنها به رابطه او با ویلیام مربوط می‌شود.»

از مورگان سؤال می‌کنم هنگام نوشتن متن فصل ششم، کتاب خاطرات جنجالی و جذاب هری را خواند؟ او می‌گوید: «یک کلمه از آن را نخوانده‌ام. نه این که علاقه‌ نداشته باشم، اما نمی‌خواستم صدای او بیش‌ازحد در افکارم نفوذ کند. خیلی با او همدردی می‌کنم، اما نمی‌خواستم کتابش را بخوانم.»

الیزابت دبیکی

هری که با نتفلیکس قرارداد بسته است، به‌طور غافلگیرکننده‌ای سریال را تائید می‌کند، حتی به شوخی گفته سریال را «راست‌آزمایی» کرده است. وقتی از مورگان درمورد این طرفدار غیر قابل انتظار سؤال می‌کنم، از پاسخ مستقیم طفره می‌رود و فقط می‌گوید: «از زبان خودش نشنیده‌ام. هیچ‌وقت هم در این مورد با او صحبت نکرده‌ام.» (ساراندوس نیز هرگز درباره سریال با هری حرف نزده است. او می‌گوید: «به دلایل مشخص، بحث درباره مضامین سریال بین خودمان می‌ماند.»

«تاج» اغلب به خاطر آنچه به تصویر می‌کشد با انتقاد مواجه بوده است، اما همان‌طور که مورگان اشاره می‌کند، خیلی‌ها به این موضوع توجهی ندارند که او چه چیزهایی را از قلم انداخته است – مواردی که با توجه به گستردگی اتفاقات که چهار نسل را در برمی‌گیرد بسیار زیاد است. او می‌گوید: «ما یک‌بار همه چیزهایی را که در “تاج” نگذاشته‌ایم روی کاغذ آوردیم. گمانه‌زنی درمورد پدری کردن، روابط عاشقانه، این موضوع، آن موضوع. باورنکردنی است.»

دومینیک وست، روفوس کامپا، افلین ادواردز

او اذعان می‌کند از واردکردن پرنسس دایانا به سریال می‌ترسید و حتی به این فکر می‌کرد کاملاً از او دوری کند. نیمه اول فصل ششم به وقایع منتهی به سانحه رانندگی سال ۱۹۹۷ در پاریس که باعث کشته شدن دایانا و دودی الفاید (خالد عبدالله)، دوست‌پسرش در آن زمان شد، می‌پردازد. حدس‌های بی‌پایانی زده می‌شد که آیا مورگان لحظه مرگ پرنسس را به تصویر می‌کشد یا خیر. مورگان درحالی‌که به نظر می‌رسد حتی فکر کردن به موضوع او را عمیقاً ناراحت کرده است، می‌گوید: «اوه خدای من، ما هرگز قرار نبود تصادف را نشان دهیم. هرگز.»

مورگان در سال‌های اول کار خود به‌عنوان فیلمنامه نویس تصور نمی‌کرد چند دهه‌ را صرف نوشتن درباره خانواده سلطنتی بریتانیا کند. او در لندن به دنیا آمد. پدرش یک یهودی آلمانی و مادرش یک کاتولیک لهستانی بود (پدرش از دست نازی‌ها فرار کرد و مادرش از شوروی گریخت). مورگان ۹ ساله بود که پدرش از دنیا رفت و ۱۲ ساله بود که مادرش او را به داونساید، یک مدرسه شبانه‌روزی نظامی در نزدیکی شهر باث در جنوب غربی انگلستان فرستاد. تحصیل در آن مدرسه باعث شد او از نزدیک با زمین‌داران و طبقات بالای اجتماع آشنا شود. پسران دیگر به خاطر میراث آلمانی‌ مورگان به او لقب «فریتز» داده بودند. او می‌گوید: «در آنجا کاملاً احساس می‌کردم “دیگری” هستم.»

اما او امروز تا حد زیادی بخشی از تشکیلات بریتانیاست و عموماً یکی از بهترین نویسندگان کشور محسوب می‌شود. او دو بار نامزد جایزه اسکار بهترین فیلمنامه شده است (برای «ملکه» در ۲۰۰۶ و «فراست/نیکسون» در ۲۰۰۸)، مجموعه‌ای قابل احترام از جوایز امی، گلدن گلوب و بفتا دارد و حتی در ۲۰۱۶ به خاطر خدمات خود در عرصه نمایش، نشان سلطنتی دریافت کرد که توسط چارلز که آن زمان هنوز شاهزاده بود در کاخ باکینگهام به او اهدا شد.

پیتر مورگان

مورگان شکل و شمایل کاملاً بریتانیایی دارد. او با موهای کوتاه قهوه‌ای و چشم‌های آبی روشن شبیه دنیل کریگ است – مقایسه‌ای که وقتی سال گذشته با کراوات مشکی همراه با جیلین اندرسون، شریک زندگی خود در مراسم اولین نمایش فصل پنجم «تاج» ظاهر شد، خیلی بیشتر به چشم آمد. بااین‌حال، بعضی وقت‌ها اظهارات متواضعانه‌اش تا حدی شخصیت متیو مک‌فادین در سریال «وراثت» را تداعی می‌کند.

سوزان مکی، تهیه‌کننده اجرایی «تاج» می‌گوید: «پیتر خیلی بامزه است. بعضی وقت‌ها مجبور می‌شدم از اتاق بیرون بروم، چون آن‌قدر از دست او خنده‌ام می‌گرفت که نمی‌توانستم جلوی خودم را بگیرم.»

مورگان در ۲۰۰۳ وقتی ۴۰ سال داشت با فیلم تلویزیونی «توافق» اولین موفقیت خود را در این حوزه تجربه کرد. مایکل شین در کار او نقش تونی بلر جوان و بلندپرواز را بازی می‌کند که برای رسیدن به ریاست حزب کارگر نقشه می‌کشد. شین می‌گوید: «فکر می‌کنم پیتر هوش سرشاری دارد و می‌داند ما شیفته چه چیزهایی هستیم.»

اد مک‌وی، مگ بلامی

اما کارِ بعد از «توافق» بود که مورگان را در مسیر «تاج» قرار داد: فیلم سینمایی «ملکه» که تأثیر مرگ دایانا بر خانواده سلطنتی را مورد توجه قرار می‌دهد. شین بار دیگر در نقش بلر ظاهر شد و هلن میرن نقش الیزابت را بازی کرد. هزینه تولید فیلم تنها ۱۵ میلیون دلار بود، اما به‌سرعت به یکی از داغ‌ترین تولیدات مستقل آن سال تبدیل شد، در دنیا به فروش چشمگیر ۱۲۳ میلیون دلار دست پیدا کرد و اسکار بهترین بازیگر زن را برای میرن به همراه داشت.

مورگان درگذر سال‌ها به داستان‌های تاریخی دورتر نیز پرداخته است – ازجمله نوشتن فیلمنامه «دختر دیگر بولین» در ۲۰۰۸ – با بازی ناتالی پورتمن در نقش آن بولین و اسکارلت جوهانسون در نقش خواهرش مری که با واکنش‌های انتقادی متفاوت مواجه شد. او در ۲۰۱۳ در نمایش «شرفیابی» در وست اند درباره دیدارهای هفتگی ملکه با نخست‌وزیر، بار دیگر با میرن در نقش ملکه الیزابت همکاری کرد.

در فیلم «ملکه»، شری همسر سوسیالیست بلر به علاقه بیش از حد هر یک از نخست‌وزیران حزب کارگر به ملکه اشاره می‌کند و می‌پرسد: «یعنی جنبه مادرانه دارد؟» من همین سؤال را از مورگان می‌پرسم. او می‌گوید: «بله، تا حدی همین‌‌طور است. مادر من دقیقاً همان سالی متولد شد که ملکه به دنیا آمد؛ بنابراین آن‌ها ویژگی‌های مشترک داشتند: خویشتن‌داری، شکایت نکردن، سرسختی، اما بدون این که دیگران را زیر سؤال ببرند.»

ایملدا استنتون، جاناتان پرایس

مورگان ابتدا «تاج» را به‌عنوان یک فیلم سینمایی درباره الیزابت ۲۵ ساله‌ که ‌تازه به سلطنت رسیده است، طراحی کرد. او می‌گوید خلاصه یک‌خطی فیلمنامه در اصل این بود: «او ملکه می‌شود و حدس بزنید چه اتفاقی می‌افتد؟ اولین نخست‌وزیر او وینستون چرچیل است. از این بدتر نمی‌شود!»

در همان حال که مورگان ایده خود را توسعه می‌داد، متوجه شد باید لحظه جلوس الیزابت را در فیلم بگنجاند. از آنجا، داستان همچنان گسترده شد. وقتی او به دفتر نتفلیکس در لس‌آنجلس رفت تا در کنار استیون دالدری، تهیه‌کننده اجرایی و کارگردان فصل اول، ایده سریال را طرح کند، خواستار یک قرارداد ۱۰ ساله شامل چند فصل با یک گروه بازیگری چرخشی شد.

ساراندوس درمورد اولین دیدار می‌گوید: «قطعاً فضای جلسه با او همراه بود. برای همه جالب بود که پیتر بعد از “ملکه” و بعد از “شرفیابی” همچنان اصرار دارد این داستان را ادامه بدهد و معتقد است هنوز چیزهایی ناگفته باقی مانده است.»

الیزابت دبیکی، روفوس کامپا، افلین ادواردز

مورگان اشاره می‌کند ایده اولیه او همچنین شامل بازگشت میرن در نقش الیزابت دوم بود، هرچند او به نتفلیکس هشدار داد شاید میرن قبول نکند. او «شرفیابی» را نیز در ابتدا رد کرده بود، اما بعد نظرش عوض شد. میرن می‌گوید درمورد تکرار نقش ملکه الیزابت در نمایش «خیلی مقاومت» کرد. او اضافه می‌کند: «تکرار یک نقش کار خطرناکی است. ممکن است به تنها چیزی تبدیل شود که روی سنگ قبر شما به آن اشاره می‌کنند.»

بااین‌حال، میرن به‌عنوان لطف به مورگان پذیرفت تا نهایی شدن متن نمایشنامه در جلسات دورخوانی «شرفیابی» شرکت کند. او می‌گوید: «در پایان آن جلسات به صندلی تکیه دادم و به پیتر مورگان، یکی از بهترین و پرکارترین نویسندگان انگلیسی‌زبان امروز و استیون دالدری، یکی از بهترین کارگردانان نگاه کردم و به خودم گفتم: “مگر دیوانه‌ای؟ البته که باید در این نمایش بازی کنی.”»

میرن در اجراهای «شرفیابی» در لندن و نیویورک روی صحنه رفت و برنده جایزه اولیویه همین‌طور جایزه تونی بهترین بازیگر زن شد، اما وقتی صحبت «تاج» شد، احساس کرد زمان آن رسیده است که بازیگر دیگری روی تخت سلطنت بنشیند.

او می‌گوید: «همان دلایل دفعه قبل بود. من با این ذهنیت به جلسات تمرین “شرفیابی” رفتم که تصمیم گرفته‌ام این کار را نکنم. برای من حرکت خوبی نیست، واقعاً به دلایل شخصی، خودخواهانه، احمقانه و مقتضیات بازیگری بود: من باید دائم داستان را تغییر دهم.» تصمیم میرن قطعی بود و مورگان برای فصل‌های پنجم و ششم استنتون را بجای او برای نقش الیزابت پا به سن گذاشته انتخاب کرد.

آیا سریال مورگان میراث خاندان سلطنتی بریتانیا را تغییر داده است؟ خود او حرفی نمی‌زند، اما ساراندوس اعتقاد دارد این اتفاق افتاده است. او می‌گوید: «فکر می‌کنم او تصویری انسانی از آن‌ها نشان داد. پیتر کاری کرد این افراد که از منظر تئوریک ملموس نیستند، قابل درک شوند.»

برای مورگان، سریال «تاج» یک «چالش خارق‌العاده» بوده است، مثل این که در ۱۰ سال ۶۰ فیلم نیمه‌بلند ساخته باشد و حالا اعتقاد دارد عصر تلویزیون سینمایی به پایان رسیده است. او می‌گوید: «این سریال‌ها اسب‌های تک‌شاخ هستند. فکر می‌کنم باید یادشان را گرامی بداریم، چون چیزی نادر و در حال مرگ است.»

درحالی‌که مورگان آینده‌ای بدون خاندان سلطنتی را در نظر می‌گیرد تا حدی شبیه پادشاهی به نظر می‌رسد که می‌خواهد تاج و تخت خود را واگذار کند. او می‌گوید: «اغلب به این فکر می‌کنم که دلم برای “تاج” تنگ می‌شود؟ خیلی چیزها هست که دلم برایشان تنگ نمی‌شود، اما یکی از چیزهایی که قطعاً دل‌تنگ آن خواهم شد نوشتن یک حماسه خانوادگی چندنسلی است، چون بهترین مضمون برای نوشتن است.»

او در پایان تعبیری به کار می‌برد که می‌تواند از زبان خود ملکه الیزابت بیان شود. «همه ما قربانی – و بازماندگان – خانواده‌های خود هستیم.»

منبع: ورایتی (کی. جی. یوسمن)

تماشای سریال تاج در نماوا