مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

سریال کمدیجناییمعمایی «ملکه‌های اسرار» (Queens of Mystery) که تاکنون دو فصل آن ساخته شده است با یک پیش‌فرض امیدوارکننده‌ شروع می‌شود که تماشاگر را از همان ابتدا مجذوب خود می‌کند.

سریال حول محور خانواده استون می‌چرخد. ماتیلدا استون (الیویا وینال)، دختر ۲۸ ساله پس از به پایان رساندن تحصیلات خود به وایلدمارش، دهکده زادگاهش برمی‌گردد تا به‌عنوان کارآگاه با اداره پلیس محلی همکاری کند. مادر ماتیلدا وقتی او سه ساله بود ناپدید شد و سه خاله‌اش، بث (سارا وودوارد)، کت (جولی گراهام) و جین (شووان ردموند) که هر سه خیلی کنجکاو و عاشق اسرار هستند ماتیلدا را بزرگ کردند. همه خاله‌ها نویسنده‌های موفق داستان‌های جنایی هستند. بث قصه‌های پلیسی به سبک قدیمی می‌نویسد که در آن‌ها یک روحانی، کارآگاه است. کت نویسنده و تصویرگر رمان‌های گرافیکی است و جین با یک کارآگاه اندرویدی رازهای جنایی و علمی تخیلی را در یک محیط فوق مدرن ترکیب می‌کند.

سریال ملکه‌های اسرار
شووان ردموند و سارا وودوارد

فصل اول این سریال بریتانیایی آوریل ۲۰۱۹ از ایکورن تی‌وی پخش شد و شامل سه اپیزود دو قسمتی است که در هر کدام یکی از خاله‌ها در مرکز داستان قرار دارد. در «قتل در تاریکی»، یک نویسنده‌ ناخوشایند و بی‌نزاکت برنده یک جایزه ادبی می‌شود، درحالی‌که کمتر کسی او را سزاوار آن می‌داند؛ در این دو قسمت بث مظنون اصلی قتل است و از خود دفاع نمی‌کند. در «مرگ توسط وینیل»، کت دوباره به اعضای گروه راک خود در دهه ۱۹۸۰ می‌پیوندد و درنهایت درمورد مرگ معشوق سابق خود تحقیق می‌کند. «دود و آینه‌ها» درباره یک اقتباس صحنه‌ای از یکی از رمان‌های جین است که از کنترل خارج می‌شود.

اگر املی یک پلیس بود، چه اتفاقی می‌افتاد؟

حال و هوای «ملکه‌های اسرار» به‌ویژه ازلحاظ استفاده از راوی (که نامزدی جایزه امی را برای جولیت استیونسون، راوی سریال به همراه داشت) و بخصوص اشاره دقیق به تاریخ‌ها، هنر پاپ آپ، تأکید بر اسرار خانوادگی، رابطه بین خواهرزاده و خاله‌ها، ارجاع به داستان‌های ناگفته از گذشته و کمدی تاریک تا حد زیادی یادآور سریال کمدی-درام «مردن و دفن شدن» است که از ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ از ای‌بی‌سی پخش می‌شد.

سریال ملکه‌های اسرار
الیویا وینال

این نکته‌ای است که جولین آنتانک، نویسنده و خالق «ملکه‌های اسرار» تائید می‌کند. او می‌گوید: «من از طرفداران پر و پا قرص فیلم فرانسوی “املی” هستم؛ ضمن این که به‌شدت تحت تأثیر سریال “مردن و دفن شدن” قرار گرفتم که خودش تا حد زیادی تحت تأثیر “املی” بود. نقطه شروع من برای نوشتن داستان این بود که اگر املی یک پلیس بود، چه اتفاقی می‌افتاد؟ من آن نوع عناصر شگفت و فانتزی را در آنجا دوست دارم و این مبنای کار ما بود.»

تفاوت «ملکه‌های اسرار» با «مردن و دفن شدن» در کاری است که خاله‌های ماتیلدا برای امرار معاش انجام می‌دهند – آن‌ها چون خودشان قصه‌های جنایی می‌نویسند، شم پلیسی دارند که معنایش این است هر بار ماتیلدا مسئولیت پرونده‌ای را به عهده می‌گیرد، به شیوه خودشان شروع به تحقیق می‌کنند. همراهی کردن با کارآگاه‌های آماتور که در مقابل پلیس قرار می‌گیرند آسان است، اما در «ملکه‌های اسرار» به نظر می‌رسد کت، بث و جین به‌خوبی از این مسئله سود می‌برند، نه به این معنا که سرنخ‌هایی را که پلیس به آن توجه ندارد پیدا نمی‌کنند، بلکه توجه ندارند کارهای آن‌ها چگونه می‌تواند به ماتیلدا آسیب برساند. او ناچار است همیشه از خاله‌ها بخواهد در کارش دخالت نکنند.

یک حرکت غیرعادی اما مهم

نکته اینجاست که وقتی تولید «ملکه‌های اسرار» مطرح شد، در ابتدا خاله‌ها در مرکز توجه بودند، ماتیلدا بعداً آمد. آنتانک درباره شکل‌گیری ایده سریال می‌گوید: «یک شب شام با یک بازیگر زن که بسیار هم شناخته‌شده بود بیرون رفتم. او ‌گفت وقتی به ۴۰ سالگی رسید پیشنهادهای کاری متوقف شد و بعدازآن همیشه به او نقش‌های کوتاه مثلاً نقش یک مادر یا مادربزرگ در پس‌زمینه داده می‌شد. آنجا بود که تصمیم گرفتم سریالی درباره سه زن بالای ۵۰ سال بنویسم که نقش‌های اصلی دارند، نه به این معنی که داستان متمرکز بر خودشان باشد، بلکه نقش‌های اصلی داشته باشند؛ پس کار را این‌طوری شروع کردم.»

سریال ملکه‌های اسرار
شووان ردموند، جولی گراهام، الیویا وینال و سارا وودوارد

این مسئله برای جولی گراهام بازیگر نقش کت، یکی از سه خاله‌ها نیز جالب بود. او می‌گوید: «اولین بار که متن را خواندم احساس کردم یک اتفاق غیرعادی افتاده است. کت، جین و بث، هر سه پنجاه و چند ساله هستند. نمی‌توانستم باور کنم. حتی گاهی اوقات می‌بینید یک بازیگر ۳۵ ساله برای بازی در نقش یک شخصیت مسن‌تر انتخاب می‌شود؛ بنابراین دیدن صحنه‌های درست از زنان در یک خانواده لذت‌بخش بود. این کاری غیرعادی، اما مهم در این لحظه است. ما سه خواهر را می‌بینیم که مساوات‌طلبانه با هم کار می‌کنند، هوای همدیگر را دارند، هوشمندانه معماها را حل می‌کنند و به هیچ‌کس اجازه نمی‌دهند به آن‌ها مزخرف بگوید.»

وینال با تائید صحبت‌های گراهام می‌گوید: «چیزی که من را به سمت این داستان کشاند، صادقانه بودن رفتار این زنان است. آن‌ها در عین حال که روابط متفاوت با هم دارند بسیار مرتبط هستند. هیچ‌کس برای جلب توجه رقابت نمی‌کند. این چیزی برای جشن گرفتن است، سه خاله و یک خواهرزاده. آن‌ها گاهی اوقات همدیگر را ناامید می‌کنند، ماتیلدا را در محل کارش خجالت‌زده می‌کنند، اما او آن‌ها را دوست دارد، درگیر قرارهای او می‌شوند و سر و صدا می‌کنند. فکر می‌کنند هر چه بیشتر باشد بهتر است. وقتی متن را خواندم جا خوردم. قبلاً هرگز نمونه این شخصیت‌ها را ندیده بودم. آن‌ها خیلی بیشتر از هر سریال دیگری تصویری انسانی دارند که دیدنش باعث خوشحالی است.»

سریال ملکه‌های اسرار
جولی گراهام، سارا وودوارد و شووان ردموند

به لطف حضور الیویا وینال در فصل اول «ملکه‌های اسرار»، ماتیلدا یک شخصیت دلچسب است، اما (برخلاف شرلوک هولمز) آن شخصیت اصلی نیست که شما انتظار دارید.

یک حالت فشاری-کششی بین ماتیلدا و خاله‌هایش وجود دارد. او احترام زیادی برای دانش آن‌ها قائل است، او با این سه نفر بزرگ شده است. هر کدام به شیوه خود به ماتیلدا یاد داده‌اند که چطور به دنیا نگاه کند.

وینال توضیح می‌دهد: «آن‌ها با دانش خود درباره قتل و چیزهای مرموز ذهن ماتیلدا گسترش داده‌اند، اما او در عین حال باید آموزش‌های پلیسی خود را دنبال کند و کاری را انجام دهد که رئیسش می‌خواهد. ماتیلدا وقتی با خاله‌هایش در قالب یک تیم کار می‌کند، گاهی از آموزه‌های آن‌ها استفاده می‌کند، اما همچنین باید این کار را به‌تنهایی انجام دهد، شیوه خود را در داستان تفسیر کند، مسیر خود را پیدا کند و بفهمد چه اتفاقی برای مادرش افتاد. این واقعیت که خاله‌هایش می‌توانند در حل بزرگ‌ترین راز به او کمک کنند، شروعی پویا برای کند و کاو است و ماتیلدا را امیدوار می‌کند.»

درنهایت، به نظر می‌رسد تلاش ماتیلدا برای پی بردن به راز ناپدید شدن مادرش و هم‌زمان به نتیجه رساندن پرونده‌های جنایی تلاشی برای بازگرداندن تعادل به جهان است. وینال می‌گوید: «این نکته کاملاً محوری هویت ماتیلدا و یک راز اصلی برای اوست، این که مادرش چه شد؟ هدف او از کارآگاه شدن پی بردن به این راز است. او یک کارآگاه خوب است، چون جوری تربیت شده که در همه‌چیز متوجه جزئیات باشد.»

یکی دیگر از کارهای متفاوت «ملکه‌های اسرار» در مقایسه با دیگر مجموعه‌‌های پلیسی این است که شما می‌توانید قبل از وقوع هر قتل با شخصیت‌ها وقت بگذرانید، بنابراین پرسش فقط این نیست که قاتل کیست؟ بلکه چه کسی قرار است کشته شود؟

سریال ملکه‌های اسرار
سارا وودوارد، جولی گراهام، شیوان ردموند و فلورانس هال

فصل دوم و سه راز متفاوت

با توجه به موفقیت فصل اول رسیدن سریال به فصل دوم منطقی بود و در فاصله نوامبر تا دسامبر ۲۰۲۱ بار دیگر سه اپیزود دو قسمتی پیش روی تماشاگران قرار گرفت. این بار نیز سه راز متفاوت بیان می‌شود. در «مبارزه با مرگ»، ماتیلدا در حال تحقیق درباره یک قتل در استراحتگاه سلامت روان وایلدمارش، متوجه می‌شود چند نفر به‌طور مشخص نیت سوء نسبت به هم دارند و مرگ دوم در استراحتگاه باعث می‌شود ماتیلدا فاجعه‌ای دلخراش را کشف کند.

در «هنر مدرن قتل»، در افتتاحیه یک گالری هنری جدید که کت آثار خود را در آن به نمایش گذاشته است، یک جسد پیدا می‌شود. صحبت‌های ماتیلدا با مظنونان تصویر زیبایی را نشان نمی‌دهد، اما پس قتل دوم در گالری، او متوجه می‌شود آن‌ها متفاوت با چیزی هستند که در ابتدا به نظر می‌رسید.

ماتیلدا در «کلاغ» با سر نخ‌هایی که یادآور ناپدید شدن مادرش است، درمورد چیزی که به نظر می‌رسد یک سرقت باشد تحقیق می‌کند و بعد خاله جین یک جسد پیدا می‌کند و پرونده به یک قتل تبدیل می‌شود، اما درحالی‌که ماتیلدا در جستجوی هویت قاتل است، افراد دیگری هستند که ترجیح می‌دهند ماتیلدا اسرار زیادی را فاش نکند.

سریال ملکه‌های اسرار
فلورانس هال

نکته مهم درمورد فصل دوم «ملکه‌های اسرار» خداحافظی وینالِ بلژیکی‌تبار با نقش ماتیلدا است. در این فصل فلورانس هال، بازیگر بریتانیایی که شباهت زیادی به وینال دارد، نقش کارآگاه جوان را بازی می‌کند و گراهام، وودوارد و ردموند نقش خاله‌ها را تکرار کرده‌اند.

وودوارد می‌گوید، تشخیص این تغییر خیلی آسان نیست. «احساس می‌کنم برخی از مردم با تماشای سریال متوجه نمی‌شوند چون این دو خیلی شبیه به هم هستند. فلورانس فوق‌العاده است و با لباس و مو و هر چیز دیگر کاملاً شبیه الیویا است.»

تماشای آنلاین سریال ملکه‌های اسرار در نماوا