مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

فصل اول سریال «به‌دام‌افتاده» (Trapped) که اولین بار اواخر سال ۲۰۱۵ از آر یو وی (رسانه ملی ایسلند) پخش شد، یکی از تحسین‌شده‌ترین سریال‌های جنایی دهه گذشته بود و ما را با یکی از بهترین همکاری‌های پلیسی در سال‌های اخیر و قلمرو جادویی و ماورایی ایسلند آشنا کرد.

خالق «به‌دام‌افتاده» بالتاسار کورماکور کارگردان ایسلندی است، سازنده تعدادی از مهیج‌ترین و جذاب‌ترین فیلم‌ها مانند «شهر شیشه‌ای»، «سوگند»، «اورست» و «قاچاق» و سریال عجیب و غریب اما جذاب «کاتلا» که با قالب بصری سرزنده‌ و خط داستانی نامتعارف خود قایق تولیدات تلویزیونی را به‌شدت تکان داد.

اولاویر داری اولافسون

دو فصل اول «به‌دام‌افتاده» تحسین و تماشاگران گسترده‌تری به همراه داشت و سریال با بازی اولاویر داری اولافسون در نقش آندری اولافسون، رئیس پلیس یک شهر دورافتاده در ایسلند، به‌سرعت به یکی از ارزشمندترین تولیدات تلویزیونی این کشور در چند سال اخیر تبدیل شد.

«به‌دام‌افتاده» بیشتر به دلیل استفاده چشمگیر از مناظر منحصربه‌فرد و متروک ایسلند که در روایت گنجانده شد، خود را از رقبا جدا کرد و تأثیر احساسی قصه‌پردازی را با کشاندن تماشاگر به یک چشم‌انداز غریب و ناشناخته تقویت کرد.

جدا از آن، هر دو فصل خطوط داستانی و پی‌رنگ ماهرانه‌ای دارند – فصل دوم کمی سریع‌تر و هیجان‌انگیزتر است – که ذهن بیننده را مجذوب می‌کند و وا‌می‌دارد روی دسیسه‌ها بیشتر سرمایه‌گذاری کند.

یکی دیگر از امتیازات سریال، برخورد موشکافانه و دقیق آن با شخصیت‌های اصلی است – بارزترین نمونه آن آندری، شخصیتی درمانده که همیشه با احساس گناه خود در حال مبارزه است، یک پروتاگونیست با نقاط ضعف که درمورد جرائم جدی در شهر کوچک سیکلوفیوذور در شمال ایسلند، جایی که ماهیگیری رایج‌ترین راه برای کسب درآمد مردم است، تحقیق می‌کند.

اولاویر داری اولافسون و ایلمور کریستیانستوتیر

بخش زیادی از تصویربرداری دو فصل اول در همین شهر انجام شد، اما در فصل سوم «به‌دام‌افتاده» که داستان آن دو سال پس از پایان فصل دوم رخ می‌دهد، لوکیشن‌های تصویربرداری به چند شهر در ایسلند ازجمله ریکیاویک و هافنارفیورذور تقسیم شدند.

وفصل سوم اکتبر تا دسامبر ۲۰۲۱ در هشت اپیزود از آر یو وی پخش شد. بعداً نتفلیکس حق پخش این فصل را خرید، نام آن را به «فریب‌خورده» (Entrapped) تغییر داد و با کم کردن تعداد اپیزودها از هشت به شش در سپتامبر ۲۰۲۲ به نمایش گذاشت.

بار دیگر حس محلی بسیار قوی و مؤثر است، یک محیط تیره و تار که شخصیت‌ها داستانشان را با توجه به احساسات درونی خود که آمیخته با غم و افسردگی است بازگو می‌کنند.

این بار آندری و همکارش، هینریکا (ایلمور کریستیانستوتیر) به نبردی در ارتفاعات دورافتاده کشیده می‌شوند، جایی که دو گروه رقیب به دلایل بسیار متفاوت بر سر قطعه‌های خاص از زمین با هم می‌جنگند. یک طرف ماجرا، فرقه‌ای صلح‌جو به نام «خانواده» به رهبری اودور (اییت اولافسون) است که در این مکان اردو زده، زمین را مقدس می‌بیند و می‌خواهد به خدایان مشرک خود نزدیک شود. طرف دیگر، یک گروه موتورسیکلت‌سوار به رهبری یک مرد جوان عصبانی به نام گونار (هارالدور استفانسون) است که آن‌ها نیز ادعای مالکیت «مکان مقدس» را دارند. هم‌زمان با این تنش‌ها یکی از اعضای فرقه «خانواده»، مردی جوان به نام ایوار (اویون لوترشون) به قتل می‌رسد.

به‌زودی معلوم می‌شود آندری که حالا دیگر رئیس پلیس شهر نیست و در واحد جرائم مالی فعالیت می‌کند، از قبل ایوار را می‌شناسد. این آشنایی به چند سال قبل بازمی‌گردد که ایوار در پرونده ناپدید شدن زنی جوان به نام لینا متهم اصلی بود و آندری برای به حرف آوردن او در طول بازجویی‌ها از شیوه‌های خشونت‌آمیز استفاده کرد. بعدها از ایوار رفع اتهام شد، اما نوع برخورد آندری با او مسیر زندگی‌اش را کاملاً عوض کرد. آندری که احساس گناه می‌کند با وجود بی‌اعتمادی مافوقش، تروستی (بیورن هلینور هارالدسون) در شمال به هینریکا، دستیار مورد اعتماد خود می‌پیوندد تا پرونده قتل را بررسی کند.

زمانی که کورماکور ایده این سریال را تصور کرد، می‌خواست «ترکیبی از نوآر نوردیک و آگاتا کریستی» باشد. او به‌ویژه به روایت یک قصه در یک شهر کوچک در ایسلند علاقه داشت، جایی که تعداد جمعیت آن‌قدر کم است که همه همدیگر را می‌شناسند. جوامع بسیار به هم نزدیک هستند و درنتیجه کسانی که تلاش می‌کنند رازی را کشف کنند، احساس خفگی می‌کنند. تاریخ شهر و مردم آن و ارتباط آن‌ها به کورماکور امکان می‌دهد شبکه‌ای از رازها و دروغ‌ها را خلق کند که کاملاً مناسب ژانر تریلر است.

درحالی‌که معمای قتل عنصر محرک پی‌رنگ است، کورماکور احساس می‌کرد شخصیت‌ها مهم‌ترین جنبه داستان هستند. او می‌خواست شخصیتی خلق کند که مخاطب دوست داشته باشد از او حمایت کند، اما کسی که جنبه تاریک خود و شیاطین خود را داشته باشد که باید در حین تلاش برای حل جنایات هولناک با آن روبرو شود.

کورماکور که اولین و آخرین اپیزود «فریب‌خورده» را نیز کارگردانی کرد، در مصاحبه‌ای با گاردین فاش کرد شخصیت آندری اولافسون با الگو گرفتن از پدرش خلق شد. «نمی‌دانم این یک ویژگی نوردیک است یا نه، اما مردان در ایسلند خیلی درون‌گرا و خیلی کم‌حرف هستند و به‌ندرت احساسات خود را ابراز می‌کنند. من هیچ‌وقت ندیدم پدرم گریه کند و او به‌ندرت چیزی را بروز می‌دهد، اما می‌تواند خیلی مؤثر از سکوت استفاده کند.»

شخصیت کم‌حرف و محزون آندری به‌خوبی با چشم‌انداز پانوراما از ایسلند که خیلی کم پیش می‌آید شلوغ باشد، مطابقت دارد. کم بودن تعداد آدم‌ها حضور شخصیت‌ها را برجسته‌تر می‌کند، به همین دلیل انتخاب مناسب‌ترین بازیگر مرد برای نقش آندری بسیار مهم بود.

اولاویر داری اولافسون اولین انتخاب کورماکور بود. «من نمی‌خواستم با یک بازیگر مرد معمولی پیش بروم، اگرچه تحت فشار بودم این کار را انجام دهم. اولاویر داری همیشه اولین انتخاب من بود.»

بازیگر برای آماده شدن سایه به سایه یک پلیس را دنبال کرد و نه‌فقط جنبه‌های فیزیکی بلکه جنبه‌های روانی کار را نیز یاد گرفت و این موردی است که بر سایر موارد سریال تقدم دارد.

اولافسون درباره چگونگی توسعه این شخصیت می‌گوید: «آندری در مکان عجیبی در زندگی خود قرار دارد. او به‌وضوح به‌عنوان یک پلیس برای این شهر کوچک بیش‌ازحد صلاحیت دارد، هرچند به نظر می‌رسد در جای خودش نیست، اما وقتی قتلی اتفاق می‌افتد، می‌بینید روشن می‌شود. انگار چیزی در درونش بیدار می‌شود.»

اولافسون ۴۹ ساله در ایالت کنتیکت در ایالات متحده متولد شد، اما در چهار سالگی به ایسلند نقل مکان کرد. استعدادهایش او را خیلی فراتر از وطنش برده است. صدای اولافسون در اقتباس استیون اسپیلبرگ از «غول بزرگ مهربان» رولد دال شنیده شد. او در کنار بن استیلر در دو فیلم «زولندر ۲» و «زندگی پنهان والتر میتی» ظاهر شد و در فصل اول «کارآگاه حقیقی» در لحظه‌ای به‌یادماندنی به متیو مک‌کانهی گفت: «پسر، یک سایه‌ روی توست.» اولافسون همچنین در «موجودات شگفت‌انگیز: جنایات گریندل‌والد» نقش اسکندر را بازی کرد و سال گذشته در سریال «توریست» مقابل جیمی درنان مقابل دوربین رفت.

او اعتقاد دارد فرهنگ ایسلندی قادر به پرداختن با هر چیزی است و این حس انعطاف‌پذیری پس از سقوط مالی سال ۲۰۰۸ بسیار مورد نیاز بود. «آن اتفاق تأثیر زیادی بر جامعه خیلی کوچک ما داشت. کلی پول در یک لحظه از بین رفت. برای ایسلند به‌عنوان یک ملت، موقعیتی بسیار خطرناک و غیرقطعی بود و خیلی از ما می‌ترسیم دوباره این اتفاق بیفتد. افرادی از سراسر جهان به کمک ما آمدند و نجاتمان دادند.»

اولافسون می‌گوید ترس شدید از انزوا و آسیب‌پذیری نیروی محرکه سریال است. «هنوز در حیرتم که ایسلند چقدر می‌تواند متروک باشد، چقدر تنها است. اغلب مثل زندگی در ماه است.»

ایلمور کریستیانستوتیر، بازیگر نقش هینریکا درباره این شخصیت می‌گوید: «من فکر می‌کنم هینریکا همه چیزهایی را دارد که همه ما می‌خواهیم داشته باشیم: جنگیدن برای حقیقت یا خیلی قوی بودن و خودرأی بودن درمورد این که چه چیزی واقعی است و چه چیزی درست است. هینریکا از آن دسته آدم‌هایی نیست که در واکنش به یک کار اشتباه می‌گویند، “خوب، شاید اشکال نداشته باشد…” این همان چیزی است که ما در جهان امروز از آن متنفریم – همه مثل خاک رس هستند. با پول کافی یا زبان چرب و نرم هر کاری بخواهید انجام می‌دهند. هینریکا بی آن که خیلی تلاش کند تا حد زیادی یک آدم صادق است.»

یکی از جنبه‌های دیدنی سریال نوع رابطه کاری آندری و هینریکا است. کریستیانستوتیر درباره این مسئله توضیح می‌دهد: «آن‌ها به هم احترام می‌گذارند، به هم اعتماد می‌کنند و به صداقت هم احترام می‌گذارند، اما آندری گذشته‌ای دارد. واقعاً از چیزی فرار می‌کند و چیزی را پنهان می‌کند. ذهن او درگیر است. حضور هینریکا برای آندری خیلی مهم است و به او کمک می‌کند در مسیر خود بماند.»

فصل سوم «به‌دام‌افتاده» سپتامبر ۲۰۲۰ در اوج همه‌گیری کرونا تصویربرداری شد، اما بیماری تأثیر زیادی در روند کار نگذاشت. اولافسون می‌گوید: «البته ما مجبور بودیم تا حدی فاصله‌گذاری اجتماعی را رعایت کنیم، ماسک بزنیم و حواسمان به موارد دیگر باشد، اما تا جایی که می‌دانم هیچ‌کس هنگام تصویربرداری سریال به کووید مبتلا نشد. همه خیلی احتیاط می‌کردند و مراقب بودند مریض نشوند چون می‌دانستند سر یک پروژه تلویزیونی ایسلندی هستند. می‌دانید، ما پول زیادی نداریم و از این که مجبور باشیم کار را تعطیل کنیم یا به تعویق بیندازیم متنفریم.»

برای کورماکور، ساخت «به‌دام‌افتاده» فرصتی برای به نمایش گذاشتن استعداد ایسلند و به همان اندازه استفاده از عناصر طبیعی مکان به‌عنوان یک شخصیت در داستان بود. سریال در لوکیشن تصویربرداری ‌شد و بازیگران و عوامل سعی کردند در شرایط طبیعی تصویربرداری کنند. با وجود ماهیت خیالی شخصیت‌ها و داستان، سریال تا حد امکان واقعی نگه داشته شده است؛ بنابراین، هرچند ممکن است بر مبنای یک داستان واقعی نباشد، اما به واقعیت نزدیک می‌شود.

اما چرا تصویربرداری در ایسلند جذاب است؟ کورماکور چند دلیل می‌آورد. «ما چشم‌انداز بسیار خاصی داریم که می‌تواند میزبان هر نوع تصویربرداری باشد. خیلی‌ها دوست دارند در اینجا فیلم بگیرند. حتی اگر داستان در ماه یا مدار اتفاق بیفتد. گاهی اوقات نپال هم در ایسلند فیلمبرداری می‌شود، همین‌طور روسیه و سیبری.»

منبع: تپ د لاین، د سینماهالیک

تماشای سریال «فریب‌خورده» در نماوا