مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری
دانیکا کورچیچ و میگل بو فولسگورد، دو تا از معروفترین بازیگران دانمارک، پیش از این در دو سریال دانمارکی برای نتفلیکس ظاهر شدند: کورچیچ در سریال اعتدالین و بو فولسگورد در «باران» که سریال دوم به گفته خود نتفلیکس یکی از پربینندهترین سریالهای غیرانگلیسیزبان این سرویس استریم است.
سال ۲۰۲۱، آنها در سومین تولید دانمارکی اختصاصی نتفلیکس بازی کردند، سریال جناییِ نوآر نوردیک «مرد بلوطی» (The Chestnut Man) که از روی رمانی پرفروش به همین نام نوشته سورن اسوایستروپ ساخته شد و در ماه سپتامبر در شش اپیزود به نمایش درآمد.
در سریال، یک قتل مرموز – که بهسرعت به موارد بیشتر تبدیل میشود – آنها را به هم نزدیک میکند. جنازه یک زن که به شکل فجیعی به قتل رسیده در یک زمین بازی پیدا میشود، درحالیکه یکی از دستهایش قطع شده است. نزدیک قربانی یک عروسک مرد بلوطی پیدا میشود که این پرونده را به مفقود شدن و احتمالاً قتل دختر رزا هارتونگ، وزیر امور اجتماعی کشور در یک سال قبل ربط میدهد.
کورچیچ نقش نایا تولین، بازرس اداره پلیس کپنهاگ را بازی میکند که تنها چند دقیقه پیش از ارائه درخواست خود برای تغییر موقعیت شغلی تا بهعنوان یک مادر مجرد وقت بیشتری برای دختر کوچکش داشته باشد، درگیر این پرونده میشود. اداره از او میخواهد با یک همکار جدید، مارک هس – با بازی بو فولسگورد – که به دلایل نامعلومی از یوروپل (آژانس اتحادیه اروپا برای همکاری در اجرای قانون) به خانه فرستاده شده و به نظر نمیرسد انگیزه زیادی برای مشارکت داشته باشد، همراه شود.
رمان «مرد بلوطی» در ۲۰۱۸ به بازار نشر آمد و بهتدریج در ۵۰ کشور منتشر شد. خیلیها آن را با رمانهای جنایی پرفروش استیگ لارسون مقایسه کردند، اما کتاب اسوایستروپ ستایشهای بیشتری به همراه داشت.
بو فولسگورد دراینباره میگوید: «واقعاً یک رمان جنایی خوب است. بهترین داستان جنایی است که خواندهام. کتابی است که آن را میبلعید و خیلی هیجانانگیز است، طوری که مجبور میشوید بدون فکر کردن، آن را ورق بزنید، چون فقط میخواهید بدانید چه کسی این کار را انجام داده است.» کورچیچ نیز کتاب را تحسین میکند، بهخصوص این که داستان یک عنصر سیاسی نیز دارد.
برای کورچیچ و بو فولسگورد، پا گذاشتن در دنیایی که معمولاً زیاد در آن کار نمیکنند، یک چالش هیجانانگیز بود. بو فولسگورد ۳۷ ساله با خنده میگوید: «جنایی درمجموع محبوبترین ژانر است، اما هر چه سنم بالاتر میرود درمورد چیزی که میتوانم در اواخر شب تماشا کنم، حساستر میشوم. اگر بخواهم شب بخوابم، باید آن را ساعت ۱ بعدازظهر ببینم!»
کورچیچ ۳۶ ساله هم خیلی با داستانهای این شکلی میانهای ندارد. او میگوید: «سیستم عصبی من بههیچوجه نمیتواند وحشت را تحمل کند؛ بنابراین حضور در چیزی به همان اندازه ناخوشایند و غمانگیز مثل “مرد بلوطی” خیلی سخت بود، اما این داستانی است که شما را تحت تأثیر قرار میدهد. من دوست دارم در ژانری کار کنم که به آن عادت ندارم.»
این دو بازیگر در ۲۰۱۲ در مدرسه ملی هنرهای نمایشی دانمارک تحصیل میکردند و دوستی بسیار نزدیکی با هم دارند. بو فولسگورد میگوید: «هیچ فیلتری بین ما نیست.»
اما آنها قبلاً به طور حرفهای در پروژهای به بزرگی «مرد بلوطی» با هم کار نکرده بودند و در عین حال حضور در یک دنیای جنایی نوآر نوردیک با یک طرح داستانی قوی را وظیفه ویژه خود میدانستند. بو فولسگورد میگوید: «من و دانیکا اغلب به این فکر میکردیم که بازی در یک صحنه به شیوهای خاص میتواند سرگرمکننده باشد، اما باید متناسب با حال و هوای این ژانر کار میکردیم. شخصیت اصلی یک ژانر جنایی، داستان است، بنابراین تمرین جالبی بود که از ایدهها و تمایلاتی که میتوانست در طرح داستانی اخلال ایجاد کند خودداری کنیم. باید میپذیرفتیم که برای تماشاگر در دسترس باشیم.»
اسوایستروپ با نوشتن متن سریال جنایی تحسینشده «قتل» (۲۰۱۲-۲۰۰۷) برای شبکه دانمارکی دیار ۱ به محبوبیت زیرژانر نوآر نوردیک کمک کرد. در «مرد بلوطی» نیز بسیاری از عناصر مشخصه این ژانر ظاهر میشوند. هر دو سریال یک جامعه نوردیک (اسکاندیناویایی) با عملکرد ظاهراً خوب را نشان میدهد که در دل انواع وحشت و قتل بخصوص زنان جوان در حال انفجار است.
کورچیچ و بو فولسگورد هنگام کار روی سریال «مرد بلوطی» باید از خود میپرسیدند چرا مردم تشنه تاریکی هستند. کورچیچ میگوید: «ترسناک است که ما به دیدن این تصاویر در اخبار عادت کردهایم، این همه تصویر از خشونت و انحراف. خشونت بهویژه خشونت علیه زنان من را آزار میدهد، اما از طرف دیگر به تمرکز روی مشکلی که در واقعیت وجود دارد نیز کمک میکند.»
او ادامه میدهد: «برای من سختترین مورد در “مرد بلوطی” میزان خشونت علیه زنان بود. یک جانی روانی زنان را از منظر خود تنبیه میکند. من از آن برای هدایت شخصیت نایا استفاده کردم که به دنبال عدالت و حقیقت برای قربانیان است.»
بو فولسگورد میگوید: «هولناک به نظر میرسد، اما به قول یکی از دوستانم، وقتی صحبت از قتل و مثله کردن در تلویزیون و فیلمها به میان میآید، باید ارزش پاپ کورن را داشته باشد. باید سرگرمکننده باشد. کلبه مادر همسرم پر از رمانهای جنایی است که در تعطیلات میخوانند و حدس میزنند. این در طبیعت ماست که دنبال چنین چیزهایی باشیم و در تاریکی فرو برویم.»
با وجود محبوبیت ژانر جنایی در دانمارک، نوآر نوردیک در سالهای اخیر در این کشور منتقدانی داشته است و گروهی اعتقاد دارند نشان دادن بازرسان تنها که در جستجوی قاتلان بیرحم زنان هستند، دیگر بس است.
بو فولسگورد با این انتقادها موافق نیست. او میگوید: «نمیدانم چرا، اما وقتی مردم میخواهند از نوآر نوردیک دوری کنند، کمی ناراحت میشوم. این یک ژانر نیست، یک مفهوم سیاسی است که برای فروش تولیدات تلویزیونی دانمارک در خارج از کشور ایجاد شد و بهخوبی کار کرد و یک عصر طلایی به همراه داشت!»
او ادامه میدهد: «برخی میگویند چرا باید یک سریال دیگر درمورد قتل و تاریکی را دید. همین را میتوان درباره خیلی از ژانرهای دیگر – بهخصوص ژانر ابرقهرمانی – گفت. ما واقعاً به یک فیلم میلیارد دلاری دیگر از مارول نیاز داریم؟ اما ما به مردم کمک میکنیم از زندگی روزمره فاصله بگیرند و کمی سرگرم شوند. در عین حال فکر میکنم دراینبین به بعضی موضوعات مهم اشاره میکنیم که در حالت دیگر ممکن است مردم به آنها پشت کنند.»
هرچند «مرد بلوطی» قواعد کلاسیک یک نوآر نوردیک را مبنا قرار میدهد است، اما هر دو شخصیت تولین و هس همچنان از آشناترین ویژگیها دوری میکنند. بو فولسگورد درباره چرخش از چنین ژانر فرعی تثبیتشدهای میگوید: «چیزهایی هست که از قبل در کتاب به آن اشاره شده، اما نقش هس در کتاب کمی متفاوت از کاری که من انجام میدهم توصیف شده است. ما سعی کردیم خودمان را در آن قالب قرار دهیم و نکات ظریفی اضافه کنیم. شخصیت هس کمی صراحت و کمی شوخطبعی دارد.»
کورچیچ دراینباره میگوید: «قطعاً سعی کردم کمی از ترسیم فوری شخصیت تولین در کتاب فاصله بگیرم، چون میتوان بهسرعت او را در قالب یک مادر نیمه غایب قرار داد که نمیتواند بین نقش مادری و کاری خود توازن برقرار کند. من آن را به روشی کمی متفاوت دنبال میکنم. البته تولین شغل سختی دارد، اما من واقعاً سعی کردم میزان سرزنش در رابطه او با دخترش را کم کنم. این زندگی اوست – شغلی سخت که میتواند زندگی دیگران را نجات دهد.»
«مرد بلوطی» در دوران کرونا و در حالی فیلمبرداری شد که رعایت تمام پروتکلهای بهداشتی سر صحنه الزامی بود، اما کورچیچ و بو فولسگورد در مقایسه با بقیه گروه سازنده سریال «خوششانس» بودند. به خاطر گریم و صحنههای زیادی که باید فیلمبرداری میکردند، از زدن ماسک به مدت هشت تا ده ساعت در روز کاری معاف بودند، اما در موارد دیگر، زندگی روزمره آنها سر صحنه سریال بسیار شبیه زندگی روزمره بقیه ما در این روزهاست، شاید کمی هم سختتر. آنها هر روز باید آزمایش کرونا انجام میدادند تا در صحنههایی که باید نزدیک به هم بازی میکردند، همدیگر را مبتلا نکنند، ضمن این که باید فاصله خود از هم را حفظ میکردند. حتی یک نفر در گروه تولید موظف بود کورچیچ و بو فولسگورد را زیر نظر داشته باشد تا در صورت فراموشی پروتکلها را به آنها یادآوری کند.
بااینحال، حضور در سریالی که قرار بود از یک سرویس استریم جهانی با حدود ۲۰۰ میلیون مشترک پخش شود، ارزش سختی کار آنها را داشت. کورچیچ با خنده میگوید: «شما طرفدارانی از همه جای دنیا پیدا میکنید.»
درنهایت به اعتقاد این دو بازیگر سریال مرد بلوطی درباره چه چیزی است؟ بو فولسگورد میگوید: «سریال به پیامدهای اتفاقاتی که برای کودکان آزاردیده و رهاشده میافتد اشاره میکند، این که بچهها همیشه بیگناه هستند.»
ازنظر کورچیچ، سریال مرد بلوطی این پرسشها را طرح میکند که «واقعاً چه کسی مسئول است که برخی جوانان ما به آدمهایی بهشدت جنایتکار تبدیل میشوند؟ این مسئولیت کجاست؟ آیا دولت بهاندازه کافی برای کودکان آسیبپذیر کار انجام میدهد؟ نه این که سریال پاسخ روشنی به این سؤالها بدهد، اما برخی از لایههای آن جالب است.»
منبع: Filmmagasinet Ekko ،DR nyheder ،Soundvenue
تماشای آنلاین سریال مرد بلوطی در نماوا