مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

در سینما یا تلویزیون، داستان‌های معمایی همیشه هواداران زیادی دارد. داستانی با یک قهرمان که مأموریت دارد یک حادثه مرتبط با جنایت را حل کند و باید مقصر را بیابد، بدون شک جذاب است، اما اگر چاشنی کمدی را هم به داستان اضافه کنید، مطمئناً به سطح بالاتری از تماشاگر دست پیدا می‌کنید. تعدادی از رمان‌های آگاتا کریستی نمونه چنین داستان‌هایی هستند، جایی که معما و کمدی کمی دست‌به‌دست هم می‌دهند.

سالی لیندسی، بازیگر و نویسنده بریتانیایی مثل خیلی‌های دیگر با خواندن آثار کریستی و آرتور کانن دویل بزرگ شد و همیشه آرزو داشت روزی داستانی با چنین ویژگی‌هایی را به تصویر بکشد و بالاخره این کار را هم کرد. ایکورن تی‌وی سریال شش اپیزودی «اسرار مادام بلان» (The Madame Blanc Mysteries) را در فاصله اکتبر تا نوامبر ۲۰۲۱ پخش کرد که لیندسی یکی از خالقان و بازیگر اصلی آن است.

سالی لیندسی
سالی لیندسی

«اسرار مادام بلان» داستان جین وایت، یک متخصص عتیقه‌جات اهل منچستر، انگلستان را دنبال می‌کند که یک روز بدترین خبر به او داده می‌شود: روری، شوهر او در یک تصادف رانندگی غم‌انگیز در فرانسه فوت کرده است. این زوج برای چند سال در کار خرید و فروش اشیاء عتیقه بودند و روری مرتباً به جنوب فرانسه، به‌ویژه دهکده سان ویکتوار سفر می‌کرد تا عتیقه‌های بیشتری به دست آورد. جین کمی پس از مرگ شوهرش متوجه می‌شود ورشکسته هم شده است و تنها چیزی که برای او مانده خانه‌ای کوچک در سان ویکتوار است. او تصمیم می‌گیرد نه‌تنها برای حل این مشکل به آنجا سفر کند، بلکه می‌کوشد به راز آنچه برای شوهرش اتفاق افتاد و مرگ مرموز او نیز پی ببرد.

جین در این سفر تنها نیست و با افراد جالبی مانند دام (با بازی استیو اج) و افراد عجیب‌وغریب‌تر دیگری برخورد می‌کند که حضور آن‌ها بدون شک رنگ و بوی کمدی به داستان می‌دهند. درواقع، سالی لیندسی می‌خواست این نگاه در سریال منعکس شود و ترکیبی از ژانرهای جذاب برای عموم باشد.

لیندسی که متولد ژوئیه ۱۹۷۳ در شهر استاکپورت است، سابقه سال‌ها کار در تلویزیون را دارد و به‌خوبی می‌داند چگونه این نوع محتوا را زمان‌‌بندی و مدیریت کند. او بیشتر رویکرد کمدی به بازیگری دارد و این مسیر را سال‌ها دنبال کرد، ازجمله بازی در کمدی بریتانیایی «شب‌های فینیکس» در ۲۰۰۱ که به یکی از اولین کارهای او در تلویزیون تبدیل شد. بعدها، سریال کمدی «خیابان کورونیشن»، کمدی درام «مانت پلزنت» و سریال پلیسی «اسکات و بیلی» (که برای اولین بار در نوشتن متن نقش داشت) از راه رسید و حالا: لیندسی در «اسرار مادام بلان» با چالش خلق، نوشتن متن و بازی در نقش اصلی روبرو بود، چیزی که خیلی به آن افتخار می‌کند.

«اسرار مادام بلان» ممکن است برای کسانی که به داستان‌های معمایی تاریک و تلخ پایبند هستند جذاب نباشد، اما اگر فضایی سبک‌‌تر را دوست دارید، ممکن است همان چیزی باشد که به دنبالش هستید. لیندسی در گفت‌وگویی که می‌خوانید درباره جزئیاتی از روند خلاقانه سریال و همچنین شخصیت خود صحبت کرده است.

مصاحبه را با فرآیند خلاقانه «اسرار مادام بلان» شروع کنیم. شما و سو وینسنت خالق و نویسنده سریال هستید. منبع الهام اصلی شما برای نوشتن متن چه بود و چرا تصمیم گرفتید این ترکیب ژانر را انتخاب کنید: یک سریال درام با عناصر معمایی اما در عین حال طنز؟

الهام‌بخش ما زنی بود که در تعطیلات ملاقات کردم. او یک عتیقه‌فروش عالی بود. حدود پنج سال پیش او را دیدم. خیلی خونگرم و خیلی بامزه بود و علاقه زیادی به کارش داشت. سومین نسل از یک خانواده فروشنده حرفه‌ای بود. تجارت بزرگی در لندن داشت و گفت، «کاری که ما در اروپا می‌کنیم این است که به جنوب فرانسه می‌رویم و هر چیزی را که تصور می‌شود کاملاً بی‌ارزش است، مثلاً با اشیاء ایتالیایی‌ مبادله می‌کنیم، چون فکر می‌کنند مد روز است. محل دیدار ما در یک دهکده کوچک در جنوب فرانسه بود. چیزی که در یک کشور مد است ممکن است در کشور دیگر نباشد، بنابراین همه پول درمی‌آورند. این یک ایده کاملاً اروپایی است.» این قضیه در ذهن من ماند و واقعیت این بود که می‌خواستم کاری در تلویزیون انجام دهم که به قصه‌‌های معمایی مرتبط باشد. من عاشق این‌جور داستان‌ها هستم. من از طرفداران پر و پا قرص آگاتا کریستی، آرتور کانن دویل هستم و ما نمونه‌های کلاسیکی در ژانر معمایی در بریتانیا داریم که فکر می‌کنم واقعاً استثنایی هستند؛ بنابراین می‌خواستم قصه‌ای با چنین ویژگی‌هایی را در قالب یک سریال بگویم، قصه‌ای که بتوانید خود را در آن غرق کنید، چیزی که حمل آن خیلی ساده باشد. طنز زیادی داشته باشد و معما هم داشته باشد. می‌خواستم این دو را به هم گره بزنم و هر دو را واقعاً ثبت کنم. «اسرار مادام بلان» با این نگاه شکل گرفت. من عاشق قرار دادن ایده‌ها در کنار هم هستم.

پوستر سریال اسرار مادام بلان

چیز دیگری که به ذهنم رسید ایده کسی بود که زندگی‌اش وارونه می‌شود و پی می‌برد هر چیزی که فکر می‌کرد زندگی اوست، عملاً زندگی‌‌اش نبود. برای مثال، جین پس از مرگ روری متوجه می‌شود ‌چیز زیادی برای خود ندارد. فکر کردم این ایده‌ای واقعاً جذاب است؛ بنابراین این دو حوزه را کنار هم قرار دادم و دنیای دهکده سان ویکتوار را خلق کردم، یک جای آفتابی، شاد، شگفت‌انگیز پر از شخصیت‌های عجیب و غریب که جین خودش را در آن می‌یابد – چه بخواهد چه نخواهد – اما با یک دوست واقعاً مصمم در آنجا به نام دام. سان ویکتوار از اینجا شکل گرفت و من واقعاً دوست داشتم سریال را در آفتاب فیلمبرداری کنیم. این یک چیز مهم دیگر بود.

«اسرار مادام بلان» اولین سریالی است که رؤیای آن را داشتید یا ایده‌های دیگری در مسیر ساخت این سریال بود؟

خوب، اولین سریالی که در نوشتن آن نقش داشتم «اسکات و بیلی» با دوست عزیزم سوران جونز بود و به شکل‌گیری سریال «مانت پلزنت» هم کمک کردم، اما نویسنده آن نبودم؛ بنابراین «اسرار مادام بلان» اولین سریالی است که می‌توانم بگویم نوشتم – البته با همکاری سو وینسنت – و در آن بازی کردم و یکی از تهیه‌کنندگان آن بودم. برای من خیلی مهم بود چون عملاً همه چیزهایی است که درمورد یک برنامه تلویزیونی دوست داشتم و می‌خواستم.

 سالی لیندسی
سالی لیندسی

خلق و بازی در یک سریال حتماً با کار و فشار زیادی همراه است. برای شما چطور بود؟ دوباره این کار را انجام می‌دهید؟

بله فشار زیادی بود. انگار سوار یک ترن هوایی بودیم، به‌خصوص فیلمبرداری در دوران همه‌گیری کووید خیلی دشوار بود، چون نمی‌دانستیم قرار است کار ادامه پیدا کند یا اصلاً می‌توانیم آن را انجام دهیم یا می‌توانیم شرایط انجام آن را فراهم کنیم. ضمن این که واقعاً عجیب است سر صحنه فیلمبرداری پروژه‌ای باشید که هم مدیر تولید آن هستید، هم بازیگر نقش اول و هم یکی نویسندگان؛ بنابراین هم‌زمان کلاه‌های زیادی بر سر داشتم، اما بنا به دلایلی، فکر می‌کنم احتمالاً به این دلیل که این ایده من و دنیای من بود، به‌راحتی وارد آن نقش‌ها شدم.

چه چیز سریال را بیش از همه دوست دارید؟

فکر می‌کنم این که یک سریال لذت‌بخش است، چیزی واقعاً گرم و شادی‌آفرین است، با این که یک معمای جنایی است. بزرگ‌ترین آرزوی من برای سریال این بود که مردم با یک فنجان چای یا هر چیز دیگری بنشینند و فقط یک ساعت به دنیای سان ویکتوار فرار کنند. این تمام چیزی است که می‌خواستم. فقط نوعی فرار، آفتاب… و فکر می‌کنم ما به آن رسیده‌ایم.

سالی لیندسی و استیو اج در پشت صحنه سریال اسرار مادام بلان
سالی لیندسی و استیو اج

یکی از نکات جالب سریال شیمی بین دو شخصیت جین و دام است. پیوند آن‌ها خیلی طبیعی و بسیار دوستانه است. از اول این‌طوری برنامه‌ریزی شده بود؟

خوب نکته اصلی اینجاست که من استیو اج، بازیگر نقش دام را بیش از ۲۵ سال است که می‌شناسم. در یکی از اولین کارهایم، کمدی «شب‌های فینیکس» با او آشنا شدم. پس بله… ما سال‌هاست با هم دوست هستیم. همیشه دوست داشتم با او در پروژه‌ای کار کنم. وقتی دوست کسی هستید، مثل این است که شریک جرم هستید، می‌دانید او چه فکری می‌کند، چون دوستیِ خوبی دارید. همیشه چیزی بیشتر وجود دارد و شگفت‌انگیز است که ارتباط این دو شخصیت خیلی خوب از کار درآمد. حقیقت این است که من این کار را دوست داشتم چون مردم کاملاً دام و جین را دوست داشتند. مثل این بود که «باید زودتر این کار را می‌کردیم، ما مدت‌هاست همدیگر را می‌شناسیم.»

منبع: آی هارت بریتیش تی‌وی

تماشای سریال «اسرار مادام بلان» در نماوا