مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

در یکی دو سال اخیر، خسته شدن از قصه‌های ابرقهرمانی بالاخره به مخاطبان جریان روز نیز رسید، چه در سینما و چه در حوزه تلویزیون. آمار بسیار بد فروش، کاهش تعداد تماشاگران و واکنش‌های منفی منتقدان حاکی از شکست بسیاری فرنچایزها است، اما یک شناسه همچنان به یک اندازه مورد لطف هواداران و منتقدان قرار دارد. سریال «پسران» از سال ۲۰۱۹ که اولین بار در آمازون پرایم ویدیو به نمایش درآمد، به چیزی دست یافته است که دیگر فیلم‌ها یا سریال‌های ابرقهرمانی به آن نرسیده‌اند: انتقاد جالب از ژانری که خودش به آن متعهد است.

جز سینکلر

وقتی اعلام شد اسپین‌آف «پسران» ساخته می‌شود، هواداران و منتقدان به یک اندازه نگران شدند. موضوع فقط این نبود که یک اسپین‌آف چیزی است که دیگر تولیدات ابرقهرمانی اغلب در آن ناموفق بوده‌اند، بلکه این یکی قرار بود بر جوانان کم سن و سال در یک دانشگاه متمرکز باشد. ژانر سن بلوغ لزوماً چیزی نیست که پروژه‌های ابرقهرمانی به‌خوبی از پس آن بربیایند (اقتباس هولو از «فراری‌ها» را به یاد دارید؟). سؤال این بود: سازندگان اسپین‌آف «پسران» قید آن چیزی را می‌زنند که تلاش کردند نقد کنند؟ خوشبختانه پاسخ منفی است.

سریال ژن وی (Gen V) با یک دختر نوجوان – که بعداً مشخص می‌شود نسخه جوان‌تر ماری مورو (جز سینکلر)، شخصیت اصلی است – شروع می‌شود که برای اولین بار عادت ماهیانه را تجربه می‌کند. این اتفاق ماری را سراسیمه می‌کند؛ و وقتی خون به‌گونه‌ای که انگار ذهنیت خودش را دارد شروع به شناور شدن می‌کند، دختر نوجوان بیشتر حیرت‌زده می‌شود. از اینجا همه‌چیز حال و هوای عجیب‌تر (و خشن‌تر) به خود می‌گیرد که نتیجه آن معرفی رک و پوست‌کنده و تکان‌دهنده ماری و «ژن وی» به‌عنوان یک سریال است.

لیزی برادوی، جز سینکلر

خوشبختانه غافلگیری‌‌ها در همین‌جا متوقف نمی‌شود. ما ماری مسن‌تر و آسیب‌دیده را با یک زندگی عادی دنبال می‌کنیم که نومیدانه آرزوی فرار از آن را دارد. یک راه گریز به شکل پذیرش در دانشکده «مبارزه با جرائم» دانشگاه گودولکین پیش روی او قرار می‌گیرد، مدرسه‌ای که به‌طور خاص به دانشجویان با توانایی‌های فراطبیعی آموزش می‌دهد.

«ژن وی» که پخش آن از ۲۹ سپتامبر در آمازون پرایم ویدیو آغاز شد و تا سوم نوامبر ادامه دارد، آشفتگی سال‌های آغازین دوران جوانی را به نمایش می‌گذارد و در عین حال در هسته خود با یک راز تماشاگران را جذب می‌کند. اواخر یک شب، ماری می‌بیند نیروهای حراست وابسته به دانشگاه، یک پسر جوان دمدمی‌مزاج را – که بعداً مشخص می‌شود اسم او سَم (اِیسا گِرمن) است و درنهایت به یک شخصیت محوری در داستان تبدیل می‌شود – به بازداشتگاه خود می‌برند. ماری موضوع را جدی نمی‌گیرد تا این که اتفاقات دیگر باعث می‌شود او و دوستان جدیدش باور کنند این یک حادثه موردی نیست و شاید این دانشجویان کسانی نباشند که خسارت وارد کرده‌اند.

بعداً، پس از مرگ یک دانشجو در انظار عمومی و پنهان‌کاری متعاقب آن، ماری به‌سرعت به یک قهرمان از نگاه دیگران تبدیل می‌شود. او به‌سرعت پله‌های ترقی در دانشگاه و خارج از آن را طی می‌کند و اولین دانشجوی سال اول دانشکده می‌شود که در فهرست رتبه‌بندی قدرت قرار می‌گیرد. بااین‌حال، ماری که مقابل دوربین‌ها می‌درخشد، باید بی‌عیب بودن خود را زیر سؤال ببرد، چون متوجه می‌شود او قهرمانی نیست که دانشگاه از او ساخته است. ماری با هدایت ایندیرا شِتی (شلی کان)، رئیس دانشگاه، باید بکوشد خود را از چنگال کسانی که می‌خواهند او را تحت کنترل درآورند رها کند.

چَنس پِردومو

«ژن وی» با مهارت، کمدی خیلی خنده‌دار و انتقادات گزنده‌ خود را با لحظه‌های جدی‌تر همراه می‌کند و به سریالی درباره جوانانی تبدیل می‌شود که تلاش می‌کنند اشتباهات بزرگ‌سالان زندگی‌ خود را اصلاح ‌کنند یا سلامت خود را دوباره به دست آوردند. در اینجا، هر شخصیت تحت تأثیر سایه‌ای است که پدر و مادرش عمداً یا سهواً برای او گذاشته‌اند. درنهایت سریال می‌کوشد به شخصیت‌های جوان خود اجازه فرار بدهد. هر شخصیت به‌آرامی اما به‌طور قطعی، خود را از چنگال گذشته‌ بیرون می‌کشد تا بتواند به نسخه‌های آزادتر خود تبدیل شود و خانواده جدیدی تشکیل بدهد که آرزوی آن را دارد.

کشش متقابل این جوانان شگفت‌انگیز است و با ادامه فصل، نگاه توأم تحقیر به یکدیگر به پیوندی تبدیل می‌شود که هر کدام از آن‌ها بسیار به آن نیاز دارند. دراین‌بین، دو شخصیت بیش از بقیه جلوه دارند: اِما (لیزی برادوی)، هم‌اتاقی ماری در دانشکده و آندره (چَنس پِردومو)، رفیق پایه «پسر طلایی» (پاتریک شوارتزنگر)، دانشجوی رتبه برتر دانشگاه گودولکین.

در اپیزود اول، اِما و آندره هر دو به‌گونه‌ای ظاهر می‌شوند که انگار بیشتر قرار است در حد همراه و کمک‌دست باقی بمانند، اما آن‌ها به‌سرعت، نه‌فقط به رکن اصلی داستانی که «ژن وی» می‌کوشد تعریف کند، بلکه به خانواده جدیدی تبدیل می‌شوند که شخصیت‌ها در آن قرار دارند. اِما می‌تواند خود را به‌اندازه بند انگشت کوچک کند و آندره قدرت دست‌کاری در خاصیت مغناطیسی را دارد. این دو در ابتدا در بین دیگر قدرت‌هایی که «ژن وی» به رخ می‌کشد، متمایز نیستند، هرچند برادوی و پِردومو بخشی از بهترین و احساسی‌ترین لحظه‌های سریال را ارائه می‌دهند.

از اپیزود اول «ژن وی» مشخص است هواداران «پسران» به دست اهلش سپرده شده‌اند. آنچه می‌توانست یک اسپین‌آف فاجعه‌آمیز باشد، درعوض تنها فرنچایز ابرقهرمانی است که هنوز می‌داند تماشاگرانش چه می‌خواهند. ضمن این که «ژن وی» به‌طور کامل به نسخه قبلی خود وابسته نیست و می‌تواند جدا از «پسران» و شخصیت‌های آن وجود داشته باشد. یقیناً، اشاره‌های گذرا به «هوم‌لندر» می‌شود و در اواخر فصل یک قهرمان دیگر آن مجموعه حضوری کوتاه دارد، اما آنچه سریال را عالی می‌کند این است که همه می‌توانند از آن لذت ببرند. «ژن وی» یک کار سرگرم‌کننده و کنایه‌آمیز با موضوع بلوغ است که ازقضا کلی ابرقهرمان دارد.

ابرقهرمان بودن به چه معناست؟

درحالی‌که «پسران» نگاه طنزآمیز به ابرقهرمان‌ها دارد و در عین حال حاوی تفاسیر اجتماعی است، «ژن وی» بیشتر دوران بلوغ را زیر ذره‌بین می‌برد و این نکته‌ کار سازندگان این اسپین‌آف را متفاوت کرده است.

اِیسا گِرمن

میشل فِزِکَس، یکی از دو گرداننده سریال و یکی از تهیه‌کنندگان اجرایی پروژه درباره این که او و همکارانش قصد داشتند با «ژن وی» چه داستانی تعریف کنند، می‌گوید: «شخصاً چیزی که درمورد این سن دوست دارم، زمانی است که از پدر و مادرتان فاصله می‌گیرید و تلاش می‌کنید بفهمید “اگر پدر و مادرم به من نگویند چه کار کنم، خودم چه کسی هستم؟” این که سعی کنید خودتان به ارزش‌هایتان پی ببرید. به همین دلیل است که فیلم‌ها و سریال‌های زیادی با موضوعات مرتبط با دوره بلوغ ساخته می‌شود. این یک دوره بسیار غنی در زندگی هر کس است. راه دیگر برای روایت این داستان این است که لایه‌ای از قدرت‌های فراطبیعی و یک راز نهفته به آن اضافه کنید. چطور متوجه می‌شوید که تمایل دارید چه نوع فردی باشید؟»

دانشگاه گودولکین قطعاً «مدرسه زاویر برای جوانان مستعد» در دنیای مارول نیست. در این دنیای پیچیده برای ابرقهرمان بودن چه چیزی لازم است؟

پاتریک شوارتزنگر

فِزِکَس در پاسخ به این پرسش می‌گوید: «این موضوعی است که ما زیاد در مورد آن صحبت کردیم. ابرقهرمان بودن چه معنایی دارد؟ بستگی دارد از چه کسی بپرسید. اگر در شرکت “وُت” (آنتاگونیست‌های اصلی سریال «پسران») از کسی این سؤال را کنید، جواب می‌دهد: “کلی پول درآور، کاری را که به تو می‌گویند انجام بده، ما را شرمنده نکن و خودت را شرمنده نکن. از حاصل تلاش‌هایت لذت ببر، اما حتماً در صف بمان.” در سریال “ژن وی”، شخصیت‌های ما به‌تدریج یاد می‌گیرند معنای واقعی ابرقهرمان بودن این است بعضی وقت‌ها کاری کنی که پسندیده نیست، تو را به دردسر می‌اندازد و حتی ممکن است باعث اخراجت شود.»

او ادامه می‌دهد: «تصمیم با خود این بچه‌هاست؛ باید انتخاب کنند. آن‌ها همیشه با این مسئله بغرنج و پیچیده روبرو هستند که “من می‌خواهم در این مدرسه خوب رفتار کنم و موفق باشم و همان چیزی باشم که باید باشم یا می‌خواهم کاری را انجام دهم که ذاتاً درست است؟” چیزی که از اوایل کار اطمینان داشتیم این بود که قهرمانان سریال ما شروران مجموعه “پسران” خواهند بود. آن‌ها هنوز فاسد نشده‌اند. قرار است فاسد شوند؟ شاید، یا شاید بتوانند با آن مبارزه کنند.»

شلی کان

اریک کریپکی، یکی از خالقان و تهیه‌کنندگان اجرایی «ژن وی» در ادامه صحبت‌های فِزِکَس می‌گوید: «فکر می‌کنم فرهنگ تأثیرگذار بودن نکته‌ای جذاب و در عین نگران‌کننده دارد. بخش زیادی از بزرگ‌ترین آرزوهای این نوع تفکر، فروش است. هدف همین است. “من می‌خواهم این دستگاه گوشت را ‌چرخ کند. این چیزی است که می‌خواهم.” و برای این هدف ارزشی تعریف شده است. بخش زیادی از سریال ما به تهی بودن چنین نگرشی اشاره دارد که در برابر پایبند ماندن به اصول اخلاقی قرار می‌گیرد، نکته‌ای که شاید کاملاً مغایر با دنیایی باشد که در آن زندگی می‌کنید، اما این لزوماً چیز بدی نیست.»

«ژن وی» لحظه‌های آزاردهنده و گاهی پر از خون و خونریزی دارد. فِزِکَس درباره فلسفه چنین صحنه‌هایی می‌گوید: «نگاه کلی این بود که هدف صرفاً نمایش خشونت و بی‌حرمتی نباشد. درواقع این نکته خط قرمز ما بود. مبنا این بود که در داستان، شخصیت‌ها و آنچه تلاش می‌کردیم بگوییم ریشه داشته باشد. به‌خصوص درمورد اِما، هرگز انتظار نمی‌رود این دختر شیرین و خوش‌رفتار در پایان یکی از اپیزودها برای نجات یک فرد، عمداً فرد دیگری را به قتل برساند؛ و من آن تصویر را دوست دارم. نشان می‌دهد، “اوه، او در حال فرورفتن در چیزی است که هرگز فکرش را نمی‌کرد. او فکر نمی‌کرد که می‌تواند یک قهرمان باشد؟” درواقع، اِما می‌تواند یک قهرمان باشد و آن صحنه یکی شجاعانه‌ترین لحظه‌های سریال است.»

کریپکی که خود گرداننده سریال «پسران» است، درباره وجه تمایز «ژن وی» با نمونه اصلی می‌گوید: «من کار میشل و تارا (باترز، دیگر گرداننده و تهیه‌کننده اجرایی سریال) و نویسندگان پروژه را بسیار تحسین می‌کنم. آن‌ها کاری کردند که این سریال بسیار مستقل و متکی به خودش باشد. دراین‌بین نکته‌ای را بیشتر از همه دوست دارم و از واکنش هواداران هم مشخص است. خوشبختانه “ژن وی” کارهایی می‌کند که “پسران” توان انجام آن را ندارد.»

او ادامه می‌دهد: «در “ژن وی” بر شخصیت‌ها تأکید می‌شود، چون دنیای این سریال کمی محدودتر است و کمی بیشتر بر شخصیت‌ها تمرکز دارد. بوم نقاشی “پسران” از جهاتی خیلی سخت است. هر بار صحنه‌ای را می‌نویسید که در آن “رئیس‌جمهور ایالات متحده وارد می‌شود”، همیشه می‌گویید: “اوه، این خیلی بزرگ است”. خیلی خوب است فقط صحنه‌ای از دو نفر داشته باشید که این‌طرف و آن‌طرف می‌روند و با هم حرف می‌زنند. واقعاً اعتقاد دارم در “ژن وی” این قدرت‌ها استعاره‌ای از چیزهایی هستند که شخصیت‌ها تجربه می‌کنند، درحالی‌که در “پسران” این قدرت‌ها استعاره‌ای از مسائل اجتماعی هستند. نیازی به داشتن یک تفسیر مستقیم از دنیا نیست. شما می‌توانید صرفاً روی این مسئله که این افراد چه کسانی هستند و چه چیزی را تجربه می‌کنند متمرکز شوید. باید بگویم بسیار طراوت است.»

فِزِکَس درباره آینده این مجموعه تلویزیونی، در شرایطی که به نظر می‌رسد تماشاگران دیگر به سریال‌های چند فصلی علاقه ندارند، می‌گوید: «قرار نیست لنگر بیندازیم یا فقط وقت خودمان را پر کنیم. رویکرد ما این است که داستان ما را به کجا می‌برد؟ این شخصیت‌ها ما را به کجا می‌برند؟ و چه پایان طبیعی متصور است؟ مطمئن نیستم هنوز پاسخی برای این پرسش‌ها داشته باشیم، اما این الزام را هم نداریم که “باید فلان تعداد اپیزود را در فلان مدت‌زمان داشته باشیم.” مزیت کار در یک پلتفرم استریم این است که مجبور نیستید برای پر کردن آنتن، یک فصل ۲۲ اپیزودی داشته باشید.»

منبع: rogerebert.com، سی‌بی‌آر، کولایدر

تماشای سریال ژن وی در نماوا