مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

همیشه قاعده خوبی نیست، اما یکی از نشانه‌های نسبتاً قابل اعتماد برای پی بردن به کیفیت یک مجموعه تلویزیونی، فهرست بازیگران نام‌آشنای آن است. در تیتراژ آغازین سریال به یاد مانده (Unforgotten) که فصل اول آن اکتبر تا نوامبر ۲۰۱۵ در شش اپیزود از آی‌تی‌وی پخش شد (و حالا بعد از حدود یک دهه به فصل ششم رسیده است) این نام‌ها را می‌بینید: تِرِوِر ایو، نیکولا واکر، سانجیو بسکار، تام کورتنی، جما جونز، روث شین، پیتر ایگن، هانا گوردون، برنارد هیل، شری لانگی و تام کابِلی.

پیش‌فرض متن کریس لنگ – باز هم یک جسد دیگر که پس از سال‌ها کشف می‌شود و باز هم یک پرونده کشف‌نشده دیگر که از نو باز می‌شود – ممکن است در نگاه اول آشنا یا حتی دورریختنی به نظر رسد، اما درحالی‌که دو کارآگاه – سربازرس کاساندرا «کَسی» استوارت (واکر) و بازرس سونیل «سانی» خان (بسکار) – می‌کوشند جسد را شناسایی کنند، چند شخصیتِ به‌ظاهر تصادفی، بی‌ارتباط، با طیف اجتماعی متفاوت، معرفی می‌شوند: کورتنی در نقش اریک اسلیتر، پیرمردی روی ویلچر و همسرش، کِلِر (جونز) که مبتلا به زوال عقل است؛ ایو در نقش سر فیلیپ کراس، فردی خودساخته، بسیار پولدار و مرموز که به‌تازگی از سوی دولت به یک مقام مهم منصوب شده است؛ شین در نقش لیزی ویلتون، یک خَیِر اجتماعی که به یک پسر نوجوان سیاه‌پوست کمک می‌کند گواهینامه عمومی آموزش متوسطه را دریافت کند؛ و هیل در نقش پدر رابرت گریوز، یک کشیش محل.

نیکولا واکر

سریال بین این زندگی‌های متفاوت در رفت و آمد است و هم‌زمان تحقیقات درباره اسکلت پیداشده در زیرزمین را دنبال می‌کند. در این حال، انگار شاهد یک درام بسیار بلندپرواز درمورد کلیسا، آموزش، سلامت، تحرک اجتماعی و شکاف بین نسل‌ها هستیم که به یک درام جنایی کارآمد قفل شده است.

بخش درام جنایی داستان با کمی آسایش خاطر همراه است که احتمالاً به خاطر حضور بسکار در نقش سانی و واکر در نقش کَسی، رئیس اوست. کَسی چهره‌ای نرم و قابل انعطاف دارد که می‌تواند بین تسلیم‌ناپذیری و شوخ‌طبعی حرکت کند. در مقابل، ظاهر سانی، فردی را تداعی می‌کند که در حال انجام وظیفه است.

کَسی حتی جسورانه با متخصصان پزشکی قانونی آزمایشگاه شوخی می‌کند. وقتی یکی از آن‌ها به زبان بسیار علمی که برای کَسی قابل درک نیست، درمورد یافته‌های خود حرف می‌زند، او می‌گوید: «اصلاً نفهمیدم چه گفتی، اما کمی عاشقت شدم!» دیدن واکر در این نقش حس مشابهی به شما می‌دهد.

با ادامه تحقیقات مشخص می‌شود استخوان‌های حفاری‌شده متعلق به مردی است که احتمالاً در دهه ۱۹۷۰ به قتل رسید؛ و بعد دفتر خاطرات او پیدا می‌شود. حدس زدید چه شد؟ نام همان چهار شخصیتِ به‌ظاهر بی‌ارتباط در آن ذکر شده است: بِث (که در ادامه مشخص می‌شود همان لیزی ویلتون است)، پدر راب (پدر رابرت گریوز)، فرانکی سی (که بعدها به‌عنوان سر فیلیپ کراس شناسایی می‌شود) و آقای اسلیتر (همان اریک اسلیتر). ازاینجا به بعد داستان جذاب‌تر می‌شود.

نیکولا واکر، سانجیو بسکار

یک منتقد «به یاد مانده» را «یک سریال کارآگاهی که نمی‌دانستید به آن نیاز دارید» توصیف کرد. به نظر حرف درستی می‌رسد. سریال، داستان تمام شخصیت‌های اصلی خود را به‌آرامی تعریف می‌کند. ما به‌تدریج با قربانی و همچنین مظنونان آشنا می‌شویم و با آن‌ها احساس همدردی می‌کنیم. ما با خانواده‌های به‌جامانده و آسیب‌های ناشی از این مرگ در زندگی آدم‌ها احساس همدردی می‌کنیم و در پایان آنچه به دست نمی‌آوریم یک قاتل ناگهانی است که اصلاً با او آشنا نشده بودیم.

سازگاری واکر و بسکار به شخصیت‌های آن‌ها عمق بخشیده است و این دو در نقش دو کارآگاه که بدون جار و جنجال می‌توانند در مواردی با هم مخالف باشند، حضوری دوست‌داشتنی دارند. رابطه‌ کَسی با پدرش لایه دیگری به شخصیت او می‌دهد و تماشاگر به‌راحتی می‌تواند تقلای او را ببینید – نکته‌ای که در سه فصل بعدی «به یاد مانده» برجسته‌تر می‌شود. (واکر پس از چهار فصل با این حس که داستان شخصیت او «به پایان رسیده است.»، سریال را ترک کرد.)

اگر به دنبال یک سریال کارآگاهی خوب و یکدست هستید که وادارتان کند تا آخر حدس بزنید، دیدن «به یاد مانده» به‌شدت توصیه می‌شود.

امان از رفتار غیر انسانی بشر

پاییز ۲۰۱۵، علاقه‌مندان پر و پاقرص سریال‌های جنایی احتمالاً چند هفته کمی سردرگم شدند. از یک‌سو سریال کوتاه «ریور»، اولین مجموعه پلیسی اَبی مورگن، نمایشنامه‌نویس و فیلمنامه‌نویس، ‌از بی‌بی‌سی وان پخش می‌شد که در آن نیکولا واکر از قرار معلوم نقش یک کارآگاه پلیس را بازی می‌کرد؛ و از سوی دیگر، واکر هم‌زمان در سریال «به یاد مانده» آی‌تی‌وی نیز نقش یک کارآگاه پلیس را داشت.

جما جونز، تام کورتنی

بازیگر ۵۳ ساله انگلیسی می‌گوید: «به خودم گفتم دیگر تا مدت‌ها هیچ‌کس من را در نقش پلیس یا یک کارآگاه زن انتخاب نمی‌کند. البته روی کاغذ برای من دو نقش بسیار متفاوت بود، ازاین‌جهت که در “ریور” حتی وجود نداشتم و درواقع تجسم مشکلات ذهنی یک مرد بودم.»

«ریور» که یک منتقد آن را «دیدار والاندر با روح» توصیف کرد، سریالی جذاب بود که بیشتر به خاطر کار استلان اسکاشگورد، بازیگر سوئدی در نقش جان ریور، یک مأمور اداره پلیس لندن، مورد تحسین قرار گرفت؛ و البته بار دیگر – البته اگر اصلاً لازم بود – گستره چشمگیر توانایی‌های واکر، همبازی او را ثابت کرد.

بازیگر متولد لندن در ۲۰۰۳ با پیوستن به فصل دوم سریال جنایی «مأموران مخفی» و بازی در نقش روث اِوِرشِد، تحلیلگر ارشد سابق سرویس اطلاعاتی و بعدها مشاور امنیتی وزیر کشور، بیش‌ازپیش مورد توجه قرار گرفت. واکر هشت سال در سریال جاسوسی بی‌بی‌سی باقی ماند تا این که شخصیت او در آخرین اپیزود فصل ۲۰۱۱ سریال کشته شد.

واکر با بازی در سریال «آخرین تانگو در هالیفاکس» (۲۰۲۰-۲۰۱۲) که یک نامزدی جایزه بفتا تلویزیونی برای او به همراه داشت، موقعیت کاری خود را مستحکم کرد و در ادامه بعد از بازی در چند مجموعه تلویزیونی دیگر به «به یاد مانده» رسید.

اولین فصل سریال پلیسی کریس لنگ، حال و هوایی تقریباً شبیه سریال «برادچرچ» دارد و نظیر آن مجموعه تلویزیونی، یک گالری از مظنونین را معرفی می‌کند که همگی با قتل یک مرد جوان در چند دهه پیش ارتباط دارند.

واکر درباره اولین برداشت خود از شخصیت سربازرس کاساندرا «کَسی» استوارت، پس از خواندن متن اپیزودهای «به یاد مانده» می‌گوید: «وقتی شروع به خواندن متن‌ها کردم، بلافاصله مجذوب او شدم. متن‌ها را زیر و رو کردم. می‌دانم این حرف را زیاد از بازیگران شنیده‌اید که “اوه، من متن‌ها را خواندم و نتوانستم آن‌ها را کنار بگذارم.” اما درمورد “به یاد مانده” واقعاً همین‌طور بود، چون مدت‌ها بود یک نقش اصلی زن تلویزیونی شبیه به این نخوانده بودم و مطمئناً نقش یک افسر پلیس شبیه کَسی را نخوانده بودم.»

واکر ادامه می‌دهد: «او برای من کاملاً واقعی به نظر رسید. ما در انگلستان برنامه‌ای به نام “۲۴ ساعت در بازداشت پلیس” داریم که یک سریال مستند درمورد پلیس است. من این مجموعه را دوست دارم و از تماشای آن‌ لذت می‌برم. برای من، کَسی حقیقتاً شبیه کسی بود که واقعاً این کار را به‌عنوان یک حرفه انجام می‌دهد. به نظر می‌رسید این شخصیت بازنمایی بسیار واقعی یک فرد است. او کلیشه‌های تکرارشونده و عادی پلیس‌ها در سریال‌های تلویزیونی را ندارد؛ الکلی نیست، زندگی خانوادگی وحشتناکی ندارد، راز تاریکی ندارد. او مشتاقانه به شغل خود اهمیت می‌دهد و می‌خواهد کارش را خوب انجام دهد. اساساً این چیزی بود که من را واقعاً، واقعاً ترغیب کرد نقش او را بازی کنم.»

برنارد هیل

یکی از جنبه‌های دل‌نشین سریال که در فصل‌های بعدی تقویت می‌شود، عادی بودن دو شخصیت اصلی آن، کَسی و بازرس سانی خان و پویایی رابطه این دو – و هم‌زمان همسویی بازیگران دو نقش روی صفحه – است.

واکر می‌گوید: «رابطه آن‌ها برای یک مجموعه تلویزیونی خیلی منحصربه‌فرد است. من در سریال‌های دیگر هم به دنبال چنین ارتباطی هستم، چون همان چیزی است که می‌خواهم ببینم – زن و مردی که واقعاً همدیگر را دوست دارند و به هم احترام می‌گذارند و وقتی یکی به دیگری نیاز دارد – ازنظر احساسی و شخصی – همیشه آنجاست. فکر می‌کنم واقعاً غیر عادی است. کَسی و سانی چنین رابطه‌ای دارند؛ بنابراین همیشه با اشتیاق منتظر آن بودم.»

سانجیو بسکار، بازیگر نقش سانی قبول دارد «به یاد مانده» تصویری تازه و نامعمول از پلیس و کارآگاه‌ها نشان‌ می‌دهد. به اعتقاد او این مسئله سریال آن‌ها را در میان نمونه‌های مشابه برجسته می‌کند. بسکار می‌گوید: «هر کس که برای اولین بار “به یاد مانده” را می‌بیند مجذوب رابطه خوب و همراه با همدلی این دو کارآگاه می‎‌شود که به نظرم برای چنین سریالی کاملاً غیرعادی است.»

روث شین

نکته دیگری که کَسی و سانی را به یک تیم منحصربه‌فرد تبدیل می‌کند، این واقعیت است که آن‌ها بازیگران زن و مرد اصلی سریال هستند، با هم کار می‌کنند و پیوند و دوستی نزدیکی با هم دارند و در عین حال، مجبور نیستند یک خط داستانی عاشقانه را دنبال کنند.

واکر می‌گوید: «باعث خوشحالی است. این دو با هم صمیمی هستند، اما ارتباطشان عاشقانه نیست. دیدن آن فوق‌العاده است، چون می‌دانم امکان‌پذیر است. خود من در زندگی‌ام دوستان مرد فوق‌العاده‌ای دارم که به آن‌ها تکیه می‌کنم، اما شما اغلب چنین چیزی را روی صفحه نمایش نمی‌بینید.»

طبیعتاً، سریالی درباره پرونده‌های قتل کشف‌نشده و حل کردن آن جنایت‌ها یک کار روزمره ساده نیست. مسلماً برای واکر و بسکار تعدادی از روزهای تصویربرداری می‌توانست به لحاظ احساسی سنگین‌تر باشد، اما این دلیل دیگری است که آن‌ها سپاسگزار هم هستند. واکر و بسکار در آن لحظه‌ها تلاش می‌کردند همدیگر را بخندانند.

تِرِوِر ایو

بسکار می‌گوید: «قطعاً اگر صحنه‌های عمیقاً احساسی داشته باشید، بار آن روی دوش شما سنگینی می‌کند، اما یکی از بزرگ‌ترین هدایای این سریال به من دوستی با نیکولا بود. یکی از کارهایی که به‌طور اجتناب‌ناپذیر در صحنه‌های دشوار انجام می‌دادیم این بود که به‌محض این که کارگردان فریاد می‌زد “کات”، می‌خندیدیم. درنهایت، این یک نعمت است. به اعتقاد من این که بتوانید به خودتان بخندید، نه‌فقط نشانه درجه‌ای از انسانیت است، بلکه واقعاً اعتقاد دارم حس شوخ‌طبعی می‌تواند زندگی‌تان را نجات دهد و شما را عاقل نگه دارد.»

واکر با این نگاه موافق است. او می‌گوید: «غم عمیقی در این داستان‌ها جاری است و وقتی کارهایی واقعاً تاریک انجام می‌دهید می‌توانید در آنجا بمانید؛ بنابراین، اگر سانجیو نبود، من همیشه جدی بودم. اگر همیشه جدی نیستم، تقصیر اوست!»

بسکار بلافاصله پاسخ می‌دهد: «تقصیر من؟ می‌توانم بگویم تشویق من. “به یاد مانده” صحنه‌های بسیار پرتنش، هولناک و تراژیک دارد، طوری که برای ارتباط دوباره با هم به‌عنوان یک انسان باید راهی پیدا کنید.»

و البته این دو در تمام چهار فصل «به یاد مانده» با هم، در تمام موارد در کنار یکدیگر بودند، صرف نظر از این که موضوع سریال چقدر جدی بود (یا نبود). واکر سال ۲۰۱۵ در گفت‌وگو با گاردین وقتی از ترس و دل‌شوره خود از مصاحبه‌ها حرف می‌زد، به توصیه مهم بسکار به خودش اشاره کرد.

او گفت: «آره، خیلی راحت می‌توانم دروغ بگویم. بازیگران دیگر به من می‌گویند دروغ بگویم. من از مصاحبه‌ها خیلی می‌ترسم؛ بنابراین از بازیگران دیگر مشاوره گرفتم. از سانجیو بسکار پرسیدم. او عالی است. به من گفت: “فقط دروغ بگو، احمق.”»

واکر در «به یاد مانده» برای ششمین بار نقش یک افسر یا کارآگاه پلیس را بازی کرد. (او از ۲۰۲۱ تاکنون نیز در سریال «آنیکا» که از الیبای پخش می‌شود، نقش بازرس آنیکا اِستِرَندهِد، رئیس واحد قتل‌های دریایی در گلاسکو را دارد.) بحث تیپ‌سازی است یا کارگردان‌ها چیزی شبیه یک کارآگاه در پرسونای او می‌بینند؟

واکر کمی مکث می‌کند، بعد می‌گوید: «اگر در زندگی واقعی کارآگاه می‌شدم واقعاً افتضاح بودم… افتضاح. بعضی از چیزهایی که آدم‌ها در این سریال با آن‌ سر و کار دارند، من را از پا درمی‌آورد. اگر کارآگاه می‌شدم زار می‌زدم، گوشه‌ای می‌نشستم و به خاطر رفتار غیر انسانی بشر با صدای بلند گریه می‌کرد‌م.»

منبع: د آرتز دسک، ایندیپندنت، پی‌بی‌اس

تماشای سریال به یاد مانده در نماوا