مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

وقتی اولین عکس «شانتارام» (Shantaram)، سریال جدید اپل تی‌وی پلاس منتشر شد، چارلی هانام می‌دانست تماشاگران با دیدن او یاد چه می‌افتند. بازیگر سریال فرزندان آشوب در این تصویر روی یک موتورسیکلت نشسته است و خیلی به نقش سابق خود در سریال اف‌ایکس، جکس تلر، عضو یاغی باشگاه موتورسواری شباهت دارد، اما لین فوردِ فراری، شخصیت جدید هانام اصلا شبیه جکس نیست و خود «شانتارام» نیز هیچ شباهتی به «فرزندان آشوب» ندارد.

هانام با خنده می‌گوید: «به نظرم اپل با انتشار آن عکس به‌عنوان اولین تصویر از “شانتارام” حرکت جسورانه‌ای کرد. من در کل ۱۲ ساعتِ این سریال نهایت دو دقیقه سوار موتورسیکلت هستم، بنابراین امیدوار بودم مردم با این فکر که سریال جدید نوعی “فرزندان آشوب” در هند است خیلی هیجان‌زده نشوند، چون ما این کار را نکردیم. سریال کاملاً متفاوت است و شخصیت‌ها کاملاً متفاوت هستند.»

سریال شانتارام
چارلی هانام

هانام ستاره این اقتباس از رمان پرفروش گریگوری دیوید رابرتز، نویسنده استرالیایی است که بر مبنای زندگی خود او نوشته شد و در سال ۲۰۰۳ به بازار کتاب آمد. داستان در دهه ۱۹۸۰ اتفاق می‌افتد و هانام نقش دیل «کونتی/لیندزی/لین‌بابا» فورد را بازی می‌کند، یک جوان مستعد استرالیایی که زمانی آموزش پیراپزشکی می‌دید تا این که به خاطر چند سرقت‌ مسلحانه به زندان می‌افتد. او موفق می‌شود از زندان پنتریج فرار کند و به بمبئی در هند برود. دیل، تنها در شهری ناآشنا و درحالی‌که از گذشته خود فراری است، عاشق کارلا (آنتونیا دپلا) یک زن سوئیسی مرموز و جذاب می‌شود که با دنیای خلافکاران بمبئی در ارتباط است و به‌زودی باید بین آزادی یا عشق و پیامدهای آن یکی را انتخاب کند.

«شانتارام» اولین کار تلویزیونی هانام پس از پایان سریال «فرزندان آشوب» در ۲۰۱۴ است. او از شروع مرحله بعدی موقعیت کاری خود هیجان‌زده است. «وقتی “فرزندان آشوب” را شروع کردم، واقعاً بچه بودم، اگرچه در ادامه از بعضی کارهایی که در فصل‌های بعد انجام دادم احساس غرور کردم. حالا واقعاً یک آدم متفاوت هستم. ۴۰ سالگی را رد کرده‌ام و بررسی می‌کنم که چه کسی هستم و دوست دارم چه کسی باشم و کاری که می‌کنم قطعاً یکی از عناصر آن است. فکر می‌کنم “شانتارام” برای من یک قدم مهم بود که خودم را در آن راه‌ها به چالش بکشم. خیلی ارزشمند بود که خودم را با این پروژه از حاشیه امن بیرون بیاورم – هیچ‌وقت به‌اندازه این سریال سخت کار نکرده‌ بودم، بنابراین واقعاً هیجان‌زده بودم که واکنش تماشاگران را ببینم.»

انتخاب اولین نقش منظم در یک سریال بعد از «فرزندان آشوب» تصمیم بزرگی بود و تصمیمی که هانام آن را ساده نگرفت. «روند قصه‌گویی طولانی و انسجام کار با یک گروه بازیگر ثابت و فرصت به تصویر کشیدن یک شخصیت برای مدت طولانی برای من خیلی لذت‌بخش است، اما وقتی “فرزندان آشوب” را تمام کردم به استراحت نیاز داشتم و باید از شدت روال این نوع کارها فاصله می‌گرفتم، چون کار در تولیدات تلویزیونی خیلی دشوار است. ضمن این که می‌خواستم منتظر بمانم تا اتفاق درست بیفتد، چون خودم را متعهد به کار می‌دانم. مطمئناً در ذهنم بود که اگر فرصت شد به تلویزیون برگردم.»

سریال شانتارام

به‌تدریج معلوم شد «شانتارام» برای رسیدن به پرده باید مسیری طولانی را طی کند. هانام می‌گوید: «سفر من با این پروژه چیزی حدود چهار سال قبل از شروع تولید آغاز شد. یکی از دوستانم نسخه‌ای از کتاب را به من داد. ازقضا فردای آن روز برای تعطیلات به تایلند رفتم. کتاب را با خودم بردم و خواندم. شگفت‌انگیز بود، اما برای همراه من در آن سفر خیلی عالی نبود، چون کتاب ۹۳۶ صفحه است. واقعاً در چند روز کتاب را بلعیدم. وقتی از تعطیلات برگشتم و به دوستم که نویسنده و تهیه‌کننده است گفتم: “می‌توانیم این را بسازیم؟”»

وقتی هانام متوجه شد جانی دپ در مقام تهیه‌کننده سال‌هاست تولید یک نسخه سینمایی از «شانتارام» را در نظر دارد، خیلی دلخور شد، اما هیچ‌وقت امید خود را از دست نداد و اطمینان داشت کسی است که به راه یافتن این داستان روی پرده کمک می‌کند.

او می‌گوید: «حق اقتباس در اختیار برادران وارنر بود و آن‌ها سال‌ها دنبال اقتباس سینمایی از این داستان بودند، اما بالاخره شکست را پذیرفتند. گمان کنم به خاطر طولانی بودن و پیچیدگی داستان بود. واقعاً امکان ندارد آن را تا دو ساعت کوتاه کنید. بعد از تلاش‌های فراوان، برادران وارنر قید این کار را زد و حق اقتباس دوباره در دسترس قرار گرفت، بنابراین رؤیا دوباره زنده شد و حالا ما اینجا هستیم.»

ازنظر هانام این انتظار طولانی برای زنده کردن «شانتارام» ارزش داشت. او می‌گوید: «رمان گریگوری دیوید رابرتز نثر واقعاً باشکوهی دارد. من را در معرض دنیایی قرار داد که قبلاً هرگز ندیده بودم، ضمن این که به بسیاری از جنبه‌های مختلف دنیای هند نزدیک می‌شود. رمان در دل خود یک داستان عاشقانه بزرگ و فراگیر است. همچنین داستانی درباره ماجراجویی بزرگ و خودیابی است، اما ازنظر من موردی که فکر ‌کردم واقعاً مستعد کاوش است، تضاد بین چیزی است که من به آن قلمرو خدا و قلمرو طلا می‌گویم. لین در سفر به بیداری معنوی، خودش را در هند پیدا می‌کند و در عین حال عمیق‌تر در قلمرو جنایات سازمان‌یافته فرو می‌رود.»

هرچند هانام عاشق رمان شده بود، اما اذعان می‌کند که انتظار نداشت – یا حتی نمی‌خواست – نقش اصلی سریال اپل تی‌وی پلاس را بازی کند. او ترجیح می‌داد در نقش تهیه‌کننده پشت دوربین بماند، اما در روند توسعه «شانتارام» درنهایت تصمیم گرفت خودش لین به تصویر بکشد.

سریال شانتارام

او می‌گوید: «من یک نگاه کاملاً شکل‌نگرفته، اما به‌نوعی فلسفی به این چیزها دارم که درنهایت داستان‌ها می‌خواهند روایت شوند و می‌توانند در زمان‌های مختلف با آدم‌های مختلف روایت شوند. لزوماً احساس نمی‌کردم این نقش من است و من تنها کسی هستم که می‌توانم آن را بازی کنم. یک کار عالی بود و خیلی‌ها هستند که کارهای عالی انجام می‌دهند، اما از این که توانستم آن را زنده کنم، خیلی سپاسگزارم و احساس می‌کنم خوش‌شانس بودم.»

کند و کاو در تضاد درونی لین، بین قدم زدن در مسیر معنوی جدید خود و هم‌زمان «رشد کردن از طریق سازمانی که در دل خود به شکلی بی‌رحمانه وابسته به نظام سرمایه‌داری است» چیزی است که هانام را نسبت به سریال هیجان‌زده کرد، اما او در ۱۲ اپیزود فصل اول «شانتارام» فقط سطح داستان را خراش می‌دهد.

او اضافه می‌کند: «ما در این فصل فقط یک‌سوم متن را پوشش دادیم یعنی تنها در حد نشان دادن بازیگران اصلی این دنیا و بخشی از تقابل. اگر به‌اندازه کافی خوش‌شانس باشیم و مجوز تولید فصل دوم را دریافت کنیم، آن موقع است که واقعاً به نقطه اصلی داستان نزدیک می‌شویم. ما لین را به دنیایی می‌بریم که در معرض هر دو عنصر قرار می‌گیرد، اما انتخاب بین این دو و تقابل بین این دو، واقعاً بعداً آشکار می‌شود.»

جذابیت بازی در نقش یک شخصیت پیچیده

برای آنتونیا دپلا، بازیگر ۲۸ ساله فرانسوی لایه‌های پیچیده شخصیت کارلا، انگیزه اصلی او برای بازی در این نقش بود. او می‌گوید: «من خیلی سریع تحت تأثیر کتاب قرار گرفتم و واقعاً عاشق آن و شخصیت کارلا و ارتباط او با لین شدم. هر چه بیشتر کتاب را مرور می‌کردم، بیشتر به پیچیدگی او پی می‌بردم. ضمن این که به‌عنوان یک بازیگر خارجی هر روز چنین نقش‌های هیجان‌انگیزی به شما پیشنهاد نمی‌شود.»

سریال شانتارام
چارلی هانام و آنتونیا دپلا

دپلا توضیح می‌دهد: «من کاملاً مجذوب این واقعیت شدم که کارلا لایه‌های زیادی دارد و بسیار پیچیده است. او مطلقاً چیزی را که در دلش است رو نمی‌کند. در درون او اتفاقات زیادی می‌افتد، اما از نمایش دادن آن به دنیا امتناع می‌کند؛ بنابراین یک فشار و کشش مداوم بین دنیای درون و دنیای بیرون او هست که به نظر من جذاب است، چون برای یک بازیگر این چالش خیلی راضی‌کننده است. ازاین‌جهت، کارلا برای من یک نقش رؤیایی بود.»

شخصیت‌های خاکستری

یکی از نکاتی که سریال را متمایز نشان می‌دهد، نقش غالب شهر بمبئی در داستان است. استیو لایت‌فوت یکی از نویسندگان و تهیه‌کنندگان «شانتارام» درباره این مسئله می‌گوید: «گریگوری دیوید رابرتز در رمان خود بمبئی دهه ۸۰ را جایی بی‌شباهت با هر جای دیگر توصیف می‌کند، یک شهر تبعیدی که آدم‌ها از همه‌جا می‌آیند تا یا از گذشته خود فرار کنند یا تلاش کنند پولدار شوند؛ ازاین‌جهت شبیه کازابلانکا است.»

لایت‌فوت درباره همکاری با چارلی هانام می‌گوید: «او مطمئناً یک شریک و یک فرد فوق‌العاده برای تولید این سریال بود. مطمئن بودم چارلی یک گزینه خوب برای نقش لین است. او به این نقش انرژی و شیطنت زیادی داد. لین مردی است که با گذشته و آسیب‌های روحی و روانی خود کلنجار می‌رود، اما نق نمی‌زند. چارلی این آسیب‌پذیری واقعاً احساسی را به او داد. او ترسی نداشت که نشان دهد لین چه زمانی آسیب می‌بیند و واقعاً ما را به درون این شخصیت راه داد.»

سریال شانتارام

در دو دهه گذشته، تولیدات تلویزیونی ازنظر شخصیت‌پردازی بسیار خاکستری‌تر و پیچیده‌تر شده‌اند که به نظر لایت‌فوت واقعاً هیجان‌انگیز است. «درمورد لین واقعاً اعتقاد دارم که اگر فقط یک آدم بد بود زندگی او خیلی آسان‌تر می‌شد. او ویژگی‌های مختلفی دارد، اما ایرادش این است که نمی‌تواند احساس بدی نسبت به کاری که انجام داده است نداشته باشد و سعی می‌کند آن را جبران کند؛ و هر چه بیشتر جبران می‌کند، بیشتر به دردسر می‌افتد و در چاله عمیق‌تری فرو می‌رود.»

او ادامه می‌دهد: «من اعتقاد دارم شما باید یک موضوع جهانی پیدا کنید که همه بتوانند با آن همدلی کنند. همه ما از بانک‌ سرقت نکرده‌ایم یا از زندان فرار نکرده‌ایم، اما با شخصیت‌هایی مثل لین که سعی می‌کنند آدم‌های بهتری باشند یا نسخه بهتری از خودشان باشند، همدردی می‌کنیم. درنهایت این سریال درباره مردی است که می‌خواهد خود را در آینه نگاه کند و چیزی را که می‌بیند دوست داشته باشد. همه ما کم یا زیاد چنین چیزی می‌خواهیم. نمی‌خواهم مردم از هر کاری که لین می‌کند چشم‌پوشی کنند، اما امیدوارم با او همذات‌پنداری کنند.»

منبع: اینترتینمنت ویکلی، کولایدر

تماشای آنلاین سریال شانتارام در نماوا