مجله نماوا، یاسمن خلیلی‌فرد

«آن شب» نخستین فیلم بلند کوروش آهاری، فیلمی در ژانر وحشت است. کوروش آهاری فیلمسازی جوان است که فیلمسازی را به صورت جدی در آمریکا دنبال می‌کند و در نخستین ساخته‌ی خود به سراغ یکی از ریسک‌پذیرترین ژانرها یعنی ژانر وحشت رفته و فیلم خود را در این ژانر ساخته است.
می‌دانیم که سینمای ایران پیش‌تر نیز تجربیاتی را در ژانر بلندپروازانه‌ی وحشت داشته است؛ با این حال شاید جز تعداد انگشت شماری از این فیلم‌ها باقی آنها چه به لحاظ  فنی و بصری و چه از منظر محتوا و فیلمنامه نتوانستند انتظارات تماشاگران را به اندازه‌ای که باید برآورده کنند. شاید از معدود آثاری که حقیقتاً اسلوب‌های این ژانر را رعایت کرده بودند و نام آنها در تاریخ سینمای ایران ماندگار شد، بتوان به آثاری چون «شب بیست و نهم» و «خوابگاه دختران» اشاره کرد که اتفاقاً در زمان خود بسیار هم دیده شدند و در سال‌های اخیر نیز چند فیلم تجربی همچون «روایت ناپدید شدن مریم» یا «ماهی و گربه» از آثار قابل اعتنا در این ژانر به شمار می‌روند که در سینمای «هنر و تجربه» به اکران در آمدند.
«آن شب» به عنوان یک فیلم ژانر وحشت فیلمی‌ست که یک امتیاز بزرگ دارد و آن این که حقیقتاً قادر به ترساندن مخاطب است! فیلم گرچه ایرانی‌ست اما استانداردهای horror movies هالیوودی را رعایت کرده و می‌توان آن را یک نمونه‌ی کم‌نقص ایرانیزه شده در ژانر خود به شمار آورد که هم مخاطب ایرانی و هم مخاطب غیرایرانی را متقاعد می‌کند.
در «آن شب» عناصر فیلمنامه برخلاف بسیاری از فیلم‌های ژانر وحشت (حتی خارجی) در جای درست خود قرار گرفته‌اند و همین امر باعث می‌شود بنای درام با چفت و بست درست و به جایی پی‌ریزی شود و فیلم ریتم و کشش خود را تا لحظات پایانی حفظ کند. فیلمنامه‌نویس کوشیده است تا زنجیره‌ی علت و معلولی درام به شکل موثری در سراسر فیلم حفظ شود و برخلاف بسیاری از فیلم‌های ژانر وحشت تنها با بهره‌گیری از عناصر بصری و جلوه‌های ویژه و تصویری موقعیت‌های ترسناک شکل نگیرند بلکه متن و فیلمنامه پتانسیل شکل‌گیری، ایجاد و پیشرفت این موقعیت‌های ترسناک را داشته باشند و این موقعیت‌ها به نحوی مطلوب و درست به قصه تبدیل شوند.
کوروش آهاری با ساخت «آن شب» نشان می‌دهد که برعکس بسیاری دیگر از فیلمسازان ایرانی در پی نگاه و پرداخت تازه‌ای برای روایت فیلمی ترسناک در سینماست. فیلمساز کوشیده است تا طراحی دیالوگ‌ها، چفت و بست و روندگی فیلمنامه و شخصیت‌پردازی‌ها از فرم بصری و اجرا کم نیاورند و فیلم را دچار حفره نکنند.
از دیگر نکات قابل اهمیت در فیلمنامه‌ی «آن شب» این است که تعلیق دلهره‌آمیز و رعب‌آور درام به تدریج به آستانه‌ی اوج می‌رسد و در هر مقطع از نقطه‌ی عطف روایت غافلگیری درستی اتفاق می‌افتد؛ همین انتخاب هوشمندانه موجب آن شده است که فیلم در هیچ بخشی از روایت خود دچار سکته نشود.
شخصیت‌های «آن شب» واجد شناسنامه‌اند. هیچ اتفاقی در فیلم بی‌علت رخ نمی‌دهد و آن چه بر زن و مرد اصلی فیلم می‌گذرد به نحوی محصول تصمیم‌ها، انتخاب‌ها و اشتباه‌های آنها در گذشته است. در واقع پیشینه‌ی کاراکترها با تمام نقصان‌ها و خطاهایشان حال حاضر آنها را شکل داده است.
همان­طور که می­دانیم نقش صدا و موسیقی در ژانر وحشت بسیار تعیین­کننده است. به همان اندازه که «صدا» می‌‌تواند مکملی موثر و ضروری برای تأثیرگذاری بیشترِ رویدادهای درام باشد، سکوت‌ها نیز در شکل‌گیری و تکامل آنها نقش دارند و برقراری توازنی حساب شده و معقول میان صداها و سکوت‌ها در «آن شب» از تهمیدات موثر فیلمساز به منظور ترسناک‌تر شدن فیلم اوست. از دیگر نقاط قوت نخستین ساخته‌ی کوروش آهاری، موسیقی متن آن است. موسیقی موفق شده است با بهره‌گیری از درست‌ترین و بهترین تم‌ها بالاترین تأثیر را روی فیلم بگذارد. کمتر صدای مزاحمی در فیلم شنیده می‌شود و موسیقی از فیلم جلو نمی‌زند. موسیقی به درام کمک کرده تا حس ترس و دلهره هرجا که لازم است به مخاطب بیشتر القا شود و خوشبختانه موسیقی متن با فیلم همخوان و هماهنگ است و در عین حال پرگو نیست.
بخش گره‌گشایی فیلمنامه به‌جا و درست شکل می‌گیرد و فیلم را دچار کش‌آمدگی نمی‌کند. پایان‌بندی در جای درست خود قرار گرفته است و این پایان‌بندی هرگز تحمیلی نیست. گرچه فیلم به نحوی مصیبت‌های وارد بر شخصیت‌ها را حاصل اشتباهات گذشته‌ی آنها می‌داند و می دانیم که در این ژانر اصولاً هر جنس خباثت، بدسرشتی و خیانتی بی‌نتیجه نخواهد ماند اما به دلیل این که چنین پایان‌بندی‌ای با اندکی اغماض در این ژانر مرسوم و معمول است می‌توان به لحاظ منطقی آن را پذیرفت.

تماشای این فیلم در نماوا