مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

کری راسل، به اعتراف خودش، خیلی طرفدار فیلم‌های ترسناک نیست. ستاره ۴۵ ساله سریال‌های «فلیسیتی» و «آمریکایی‌ها» می‌گوید: «هرچند من با مادری بزرگ شدم که هالووین را بیشتر از کریسمس دوست دارد.»

پس چرا او در «شاخ‌ها» (Antlers)، یک فیلم ترسناک درباره وندیگو، هیولای اساطیری بومیان آمریکا که شهری دورافتاده را تهدید می‌کند، بازی کرده است. پاسخ آسان است: «شاخ‌ها» فقط یک فیلم ترسناک نیست، یک فیلم ترسناک به کارگردانی اسکات کوپر است.

برای کوپر – که بیشتر به خاطر فیلم‌های درام‌ اگزیستانسیالیستی مانند «متخاصمان»، «خارج از کوره» («انتقام سخت»)، «دل دیوانه» (که پس از مدت‌ها اسکار بهترین بازیگر مرد را برای جف بریجز به همراه آورد) و «عشاء‌ ربانی سیاه» با بازی جانی دپ شناخته شده است – «شاخ‌ها» نشان‌دهنده انحراف به سمت زمین‌های فراطبیعی است.

کری راسل، جرمی تی. توماس و جسی پلمونز در «شاخ‌ها»
کری راسل، جرمی تی. توماس و جسی پلمونز در «شاخ‌ها»

راسل می‌گوید: «من از طرفداران پر و پا قرص فیلم‌های او هستم – عاشق “دل دیوانه” هستم – بنابراین فکر کردم برداشت او از یک فیلم ترسناک باید جالب باشد.»

به‌علاوه، با حضور گیرمو دل تورو، خالق فیلم برنده اسکار «شکل آب» به‌عنوان تهیه‌کننده، این یک پیشنهاد خیلی خوب بود که نمی‌شد آن را رد کرد.

«شاخ‌ها» که از ۲۹ اکتبر ۲۰۲۱ در سینماهای آمریکا اکران شد، داستان جولیا مدوز (راسل) را دنبال می‌کند که پس از سال‌ها به زادگاه خود، شهری کوچک برگشته است و با برادرش پل (جسی پلمونز) زندگی می‌کند. او که به‌عنوان معلم در مدرسه شهر مشغول کار است، متوجه می‌شود حال یکی از دانش‌آموزانش (جرمی تی. توماس بازیگر تازه‌وارد فوق‌العاده) خوب نیست و او رازی خطرناک مرتبط با جانوران شاخ‌دار را که قبلاً به آن‌ها اشاره کردیم، پنهان کرده است. جولیا در این روند مجبور می‌شود با شیاطین خود نیز مقابله کند.

مرد جوان، روح پیر: کوپر، توماسِ تازه‌کار را «حداقل محصول پذیرفتنی» یا ام‌وی‌پی فیلم می‌داند. او پس از آزمون بازیگری از حدود ۹۰۰ نامزد از سراسر جهان، توماس را پیدا کرد. کوپر می‌گوید: «من یک کودک بازیگر حرفه‌ای نمی‌خواستم؛ بازیگری می‌خواستم که بتواند رنج و ضربه‌ روحی را که تحمل می‌کند از خود نشان دهد… و او از آن نقش‌آفرینی‌هایی ارائه می‌دهد که زیر پوستت می‌رود و تا آخر عمر آنجا می‌ماند.»

هیولای فیلم «شاخ‌ها» – که با اقتباس از داستان کوتاه «پسر آرام» نوشته نیک آنتوسکا ساخته شد – هم حقیقی و هم استعاری هستند.

پوستر فیلم «شاخ‌ها»

راسل به «شاخ‌ها» به‌عنوان فیلمی درباره یک موجود صاف و پوست‌کنده نگاه نکرد. چیزهایی بیشتر از آنچه به چشم می‌آید در فیلم هست؛ در قلب خود، یک درام خانوادگی است که بی‌شباهت به فیلم «ارواح خبیثه» (۱۹۸۲) نیست.

راسل که سه فرزند دارد، می‌گوید: «همه فیلم‌های ترسناک خوب باید به‌نوعی دل داشته باشند و فکر می‌کنم این چیزی است که اسکات خلق کرد. شخصیت من در فیلم کسی است که همین حالا هم شکننده است، اما او تصمیم می‌گیرد به زادگاهش بازگردد تا بعضی اشتباهات خود را رفع کند. او این کار را با تلاش برای نجات دانش‌آموز جوان خود انجام می‌دهد، به ‌شیوه‌ای که نتوانست خودش یا برادرش (با بازی جسی پلمونز) را وقتی جوان‌تر بودند، نجات دهد.»

راسل اضافه می‌کند: «برای من، هیولای غول‌پیکر فیلم یک آسیب نسلی بود و این من را می‌ترساند. مثل یک فرمول ریاضی بود که در ذهنم حل می‌کردم تا آن را برای خودم واقعی کنم.»

شهر متروک در اورگن (لوکیشن واقعی: جایی در منطقه شمال غربی کانادا) که اتفاقات هولناک «شاخ‌ها» در آن رخ می‌دهد نیز یک شخصیت کلیدی است. راسل می‌گوید: «داستانی که ما به آن اشاره می‌کنیم بیشتر درباره شهرهای لخت و عور شده‌ای است که بیکاری و اپیدمی مواد افیونی آ‌ن‌ها را ویران کرده است – همه این چیزها منجر به اتفاقات بد زیادی می‌شود و من فکر می‌کنم این همان چیزی است که اسکات می‌کوشد بگوید. این هیولای ترسناک او در فیلم است.»

در جای دیگر، کوپر می‌گوید درحالی‌که «شاخ‌ها» یک فیلم ترسناک است، خون و خونریزی و خلق ترس‌های ناگهانی کمتر از هر چیز برای او جالب است، در عوض، بیشتر مجذوب کاوش در «ترس‌ها و اضطراب‌های عمیقی است که همه ما با آن‌ زندگی می‌کنیم.»

گیرمو دل تورو و اسکات کوپر در پشت صحنه «شاخ‌ها»
گیرمو دل تورو و اسکات کوپر در پشت صحنه «شاخ‌ها»

آن ترس‌ها و نگرانی‌ها چیست؟

کوپر می‌گوید: «وندیگو پیش از هر چیز یک روح است و در این فیلم، روحِ مکان‌های دورافتاده است، هیولایی که شیاطین خودمان، بدترین پتانسیل ما را منعکس می‌کند؛ نشان‌دهنده تخریب منابع طبیعی ما است؛ نشان‌دهنده نابودی بدن‌های ما است. درد و بدبختی است که در همه ما زندگی می‌کند.»

او اضافه می‌کند: «طرفداران فیلم‌‌های ترسناک انتظار دارند وحشت‌ کنند و از جای خود بپرند، اما من می‌خواستم آن‌ها را بترسانم و تحت تأثیر قرار دهم و همچنین می‌خواهم چالش‌هایی را که این شخصیت‌ها با آن روبرو هستند، احساس کنند.»

کوپر با کنایه می‌گوید پیدا کردن تعادل مناسب بین ترس‌هایی که شلوار را خیس می‌کند و تفسیر اجتماعی یک چالش بود. او توضیح می‌دهد: «اجازه بدهید صادقانه بگویم که من و گیرمو فیلمسازانی فوق‌العاده متفاوت با حساسیت‌های متفاوت هستیم، بنابراین این واقعیت که این فیلم درست از کار درآمده است، یک معجزه است!»

 کوپر می‌گوید: «اگر گیرمو نبود، “شاخ‌ها” را نمی‌ساختم. وقتی او پیش من آمد، گفت: “اسکات، سه فیلم آخر تو عملاً فیلم‌های ترسناک بودند، اما هیچ‌کس متوجه نشد. می‌خواهی واقعاً یک فیلم ترسناک بسازی؟ و من گفتم، بله، چون بعضی از اولین و بهترین خاطرات من از فیلم در فیلم‌های ترسناک است که با برادر بزرگ‌ترم می‌دیدم. خیلی کم سن و سال بودم و او من را به تماشای فیلم‌هایی می‌برد که نباید می‌دیدم؛ بنابراین واقعاً فرصتی برای ادامه کاوش در ژانرهای مختلف و نساختن یک فیلم مشابه به نظر می‌رسید.»

کری راسل در «شاخ‌ها»

اما پرش به این دنیای فولکلور ترسناک برای اسکات چطور بود و آیا در مقایسه با کارهای قبلی او چالش بیشتری داشت یا کمتر؟ او در پاسخ می‌گوید: «همه فیلم‌ها چالش‌برانگیز هستند. من کار را برای خودم آسان نکرده‌ام، چون ژانرهایی که در آن‌ فیلم ساخته‌ام – ژانر گانگستری، بعد وسترن و حالا ترسناک – بهترین فیلم‌هایی که تابه‌حال ساخته شده‌اند، در آن‌ ژانرها هستند؛ بنابراین همیشه، شما را با اسکورسیزی و کوپولا، یا جان فورد و ایستوود یا لئونه مقایسه می‌کنند؛ و حالا در ژانر وحشت، با آرجنتو یا «جن‌گیر» فریدکین یا کار کوبریک مقایسه می‌شوید.»

او ادامه می‌دهد: «چالش این است، تلاش برای روایت داستانی در ژانری که به‌خوبی در سینما بیان شده است، اما همچنین فکر می‌کنم خطر بزرگ در انجام کار ایمن است، بنابراین مشکلی با مقایسه شدن ندارم، چون صادقانه بگویم، اصلاً اهمیتی نمی‌دهم. فقط می‌خواهم فیلم‌هایی بسازم که در شب جمعه می‌‌بینم و می‌خواهم فیلم‌هایی ببینم که شرایط انسان را بررسی می‌کنند.»

شخصیت راسل در صحنه‌ای از فیلم با هیولا روبرو و ناچار به مقابله با او می‌شود. او درباره این صحنه می‌گوید: «خیلی سرگرم‌کننده بود. به‌نوعی تنها آموزشی که من در زندگی دارم، رقص است که همیشه به کار می‌آید. برای فیلم ترسناک نیز استدی‌کم و نماهای تعقیبی زیادی به کار می‌رود، اما رقص هم بسیار مهم است. همه چیز بسیار فیزیکی است، چون کار کردن با اپراتور دوربین و حرکت در فضای آن‌ها یک چیز بسیار فیزیکی است. در این فیلم ترسناک جنبه فیزیکی زیادی وجود دارد. فیلم کمی کمتر از کلام و کمی بیشتر از حرکت‌های فیزیکی استفاده می‌کند و من متوجه شدم که آموزش رقص خیلی مفید است چون همان زبانی است که من یاد گرفتم.»

جرمی تی. توماس در «شاخ‌ها»
جرمی تی. توماس در «شاخ‌ها»

همیشه به شوخی می‌گویند: «با بچه‌ها کار نکنید و با حیوانات کار نکنید.» اما در فیلم جولیا رابطه خوبی با شخصیت لوکاس با بازی جرمی توماس برقرار می‌کند. راسل می‌گوید: «خب، به‌هرحال او بچه‌ای خاص است. از ظاهر او می‌توانید این را متوجه شوید. او منحصربه‌فرد است، خیلی با بقیه فرق دارد و احساس متفاوتی دارد. من فقط اجازه دادم او خودش باشد. او ذاتاً بسیار مراقب و خسته است، بنابراین اگر کاری کردم فقط در این حد بود که سعی ‌کنم یک جورهایی ثابت و آرام باشم تا او را کمی فریب دهم، اما می‌دانید، او شگفت‌انگیز بود. او خود فیلم است. تنها کاری که باید انجام دهید این است که او را تماشا کنید.»

کوپر هم نمی‌توانست فیلم را بدون توماس تصور کند. او می‌گوید: «او آن کیفیتی را داشت که من به دنبالش بودم، چیزی که تا وقتی آن را نبینید نمی‌دانید چیست؛ و شما می‌دانید که او یک بازیگر آموزش‌دیده نیست، می‌دانید که او آماده جلوی دوربین نمی‌آید، او نمی‌تواند با علامت ما گریه کند، اما یکی از ویژگی‌هایی که دارد و نظر من، ویژگی بارز بازیگری عالی روی پرده است، همان چیزی است که کری دارد یا جسی پلمونز یا سایر بازیگرانی که من با آن‌ها کار کرده‌ام. او یک شنونده عالی است و یک زندگی خیلی غنی، احساسی و درونی دارد و به تماشاگر این امکان را می‌دهد که بدون این که واقعاً چیزی بگوید، چیزهای زیادی روی او بگذارد. جرمی این کار را به زیبایی انجام می‌دهد. او یک پسر جوان فوق‌العاده است و من برای او بسیار خوشحالم و امیدوارم این فیلم به کارهای دیگری برای او منجر شود.»

منبع: تودی‌آنلاین، اسکرین رنت، مووی‌فون

تماشای فیلم «شاخ‌ها»‌ در نماوا