مجله نماوا، جواد صفوی

مجموعه‌های نمایشی، بدون در نظر گرفتن بستر پخش آن‌ها، خواه از طریق شبکه‌های تلویزیونی و خواه پلتفرم‌های پخش آنلاین، در وهله اول به جهت سرگرم‌سازی مخاطب، در رده‌های سنی مختلف ساخته می‌شوند. بنابراین روایت داستانی مجذوب‌کننده و ساخت و پرداخت چشم‌نواز، مولفه‌های اساسی در تهیه و تولید مجموعه‌های نمایشی به شمار می‌رود و بر این قاعده هیچ استثنایی وجود ندارد. به همین خاطر هم هست که وقتی روش دستوری و بر مبنای ترویج و اشاعه یک دیدگاه فکری و یا تلاش برای فرهنگ‌سازی یا تغییر نگرش مقدم بر سرگرم‌سازی مخاطب باشد، اتفاقی که کم و زیاد در اغلب محصولات رسانه ملی رخ داده، به ریزش مخاطب منتج می‌شود. در صورتیکه درک کردن این نکته که سرگرم‌سازی و استفاده از عنصر خلاقیت، مقدم بر مباحث تئوری پشت سر آثار نمایشی است، نباید کار سختی باشد. یکی از مصادیق واضح این مساله، عموم مجموعه‌های تلویزیونی است که توسط سروش صحت نوشته و کارگردانی شده است. او در سال‌هایی که امکان ساخت برای رسانه ملی را داشت، توانست علاوه بر سرگرم‌سازی مخاطب و جذب او به تلویزیون ملی، سبک شخصی خود را در روایت داستانی بدست آورده و برای مخاطب نیز جا بیاندازد. ماحصل این رویکرد، مجموعه‌هایی است که با گذشت چند سال از پخش آنها همچنان به یاد عامه مخاطبان مانده و به راحتی می‌توان دید که چه میزان از معضلات اجتماعی و خانوادگی جامعه امروز در دل داستان‌های به ظاهر طنز بیان و تحلیل شده‌اند.

«مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» اثر جدید سروش صحت با دارا بودن همه ویژگی‌ها و سبک شخصی او، بی‌آنکه تابوشکنی کند و یا ستونی را جا به جا کند، مخاطب تشنه سرگرمی را این بار نه در رسانه ملی که در شبکه نمایش خانگی پای تلویزیون نشانده است. «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» مصداق بارز باخت تلویزیون در از دست دادن هنرمندان خلاق و حرفه‌ای است. مخاطب به راحتی برخی عناصر تصویری و نمایشی را که در مجموعه «لیسانسه‌ها» دیده در «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» بازمی‌شناسد.

«مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» برخلاف اغلب مجموعه‌های شبکه نمایش خانگی به دنبال ایجاد هیجان از طریق داستان‌های پیچیده و معمایی نیست. اساسا و مطابق با سبک کاری صحت، خبری از شخصیت‌های منفی و خشونت‌ورزی نیست. با مجموعه‌ای از شخصیت‌های عادی و به ظاهر معمولی مواجهیم. هر کدام در جامعه شغلی دارند. از راننده تاکسی اینترنتی تا عتیقه فروش و تعمیرکار موبایل و کافه‌دار و نقاش، همه و همه از دل جامعه شهری امروز بیرون آمده‌اند. داستان در دل یک خانواده صمیمی و معمولی شکل می‌گیرد. از اتفاق‌هایی به ظاهر ساده و بدون پیچیدگی‌های غیرضروری آدم‌ها به هم وصل می‌شوند. روابط درست تعریف شده و شخصیت‌ها بسیار ساده و خوب معرفی می‌شوند. روح کمدی حاکم در «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» لطیف و نسبتا شاعرانه است. موقعیت‌های کمیک که حول شخصیت‌های اصلی و فرعی مجموعه رخ می‌دهد، پیوندی ناگسستنی با ذات شخصیت‌های تعریف شده دارد و بنابراین در شرایط مشابه، به تکرار می‌رسند. اگرچه تکرار آنها با توجه به اینکه جزو شاخصه‌های ذاتی کارهای صحت به شمار می‌رود، برای تماشاگری که با کارهای او آشنا است، دور از انتظار نیست.

در پس ویژگی‌های سرگرم‌کننده «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» که موفق به جذب مخاطب می‌شود، جهان‌بینی کلی هنرمند نیز به وضوح و در پس نگاه او به رخدادهای داستان‌های کوچک و بزرگ پیرامون شخصیت‌های اصلی پیداست. همان نگاهی که در فیلم سینمایی «جهان با من برقص»، نخستین تجربه صحت بر پرده سینما به مخاطب ارائه شد. نگاهی مبتنی بر قدردانی از فرصت کوتاه زندگی و توجه به همه کم و زیادِ زیبایی‌های زندگی که تنهایی بشر را در دل جمع به رخ می‌کشد. «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» نیز تا همین جای کار موفق به بازگویی همین نگاه به زندگی شده و سعی دارد عرصه تنگ زندگی بر انسان درگیر در روزمرگی‌ها و مشکلات پیرامونی را برای لحظاتی هم که شده با بازتابی از جنس رویاگونه زندگی ساده دلانه کمی آسان کند. صحت در «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» به طور مشخص بر قدر یکدیگر دانستن و گذر عمر تاکید می‌کند. پاساژهای لا به لای روایت داستانی نیز با تنوعی از فضای موسیقایی به ساخت اتمسفر همیشگی صحت، همچون «جهان با من برقص» کمک کرده‌اند. در مجموع می‌توان از صحت و گروه سازنده «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» به دلیل پافشاری بر سبک و سیاق روایت‌گری شخصی و ساخت اتمسفری قابل درک برای مخاطب عام در عین پرداختن به جهان‌بینی اندیشه‌ورزانه و باب طبع مخاطب جدی‌تر تبریک گفت و امیدوار بود که این مجموعه سرانجام خوشی برای سازندگان آن داشته باشد و به توسعه چنین رویکردی در سایر سازندگان مجموعه‌های شبکه نمایش خانگی بیانجامد. مخاطبان مجموعه‌های نمایشی نیز با استقبال از چنین آثاری می‌توانند به بقای آنها در شرایط سخت تولید و پخش کمک شایانی کنند.  

تماشای «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» در نماوا