مجله نماوا، گلاره محمدی

عنوان سرخوشانه سریال، پوستری که بازیگران متنوعی را در خود جای داده و نام سروش صحت که سریال‌های خوش‌ساخت و پرمخاطبی را در سال‌های اخیر روی آنتن تلویزیون داشته؛ از «پژمان» تا «لیسانسه‌ها» و البته چند نام کمتر شنیده شده و کنجکاوی برانگیز، دست به دست هم داده تا بیننده برای تماشا و پیگیری این مجموعه تازه ذوق و شوق داشته باشد و شاید با ادامه پخش و دیدن قسمت‌های بعدی به یکی از غافلگیری‌های سریال‌های نمایش خانگی تبدیل شود.

صحت که از دهه ۷۰ و با حضور در تیم نویسندگان برنامه‌های طنز مهران مدیری و همچنین بازیگری در برخی از مجموعه‌های طنز و فیلم‌های سینمایی شناخته شد، در ادامه مسیر به فیلمنامه‌نویسی خصوصاً نوشتن سریال‌های تلویزیونی روی آورد و در این زمینه در کنار همکارش ایمان صفایی که تجربه همکاری با رضا عطاران، از طنزپردازان موفق تلویزیون، را در کارنامه خود داشت، آثار تاثیرگذاری را به مخاطبان ارائه داد.

قطعاً این نکته که سروش صحت در نویسندگی ید طولایی دارد یکی از نقاط قوت آثارش محسوب می‌شود اینکه شخصیت‌هایی که توسط او خلق می‌شوند آنقدر ملموس و باورپذیرند که مخاطب احساس می‌کند جایی در زندگی روزمره‌اش با آن‌ها در ارتباط بوده است و از همین رو صمیمیتی میان بیننده و نقش‌های داستان شکل می‌گیرد. کافی‌ست به برخی از شخصیت‌های مجموعه‌های پیشین و ماندگاریشان در حافظه تماشاگر نگاهی بیندازید؛ خانم شیرزاد در «ساختمان پزشکان»، هوشنگ در «شمعدونی» و حبیب در «لیسانسه‌ها»، هر یک با ویژگی‌های شخصیتی مخصوص به خود، کاراکتری را ساختند که هنوز و پس از گذشت مدت‌ها از ذهن مخاطب پاک نشده است.

در کنار همه این موارد می‌توان اضافه کرد که سبک بصری و شیوه روایت و نوع شوخی‌های صحت در مجموعه‌سازی‌های انجام شده در تلویزیون ایران یگانه بوده و همین موضوع را می‌توان به‌عنوان رمز موفقیت او در این مدیوم دانست. اتفاقی که در سریال جدیدش «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» با شکستن مرزهای واقعیت و خیال و ورود  مخاطب در فضای فانتزی و طنزگونه کار، شکل دیگری به خود گرفته است. در اولین قسمت از این مجموعه می‌بینیم که کمدی موقعیت به درستی اجرا شده و همین امر موجب می‌شود تا تماشاگر سخت‌گیر که این روزها خندیدن برایش کار آسانی نیست، خنده بر لبانش بنشیند و با جهان اثر همراه شود.

نخستین قسمت سریال به معرفی شخصیت‌ها، فعالیت‌ها و نوع ارتباط‌شان با یکدیگر می‌پردازد و بیننده با تماشای آن در حال و هوای قصه قرار می‌گیرد. قهرمان این مجموعه؛ نیما جوانی است که به همراه خواهر و پسرعمویش در یک خانه زندگی می‌کنند. نامزدش آزیتا دختری مغرور، خودخواه، بی‌نظم و خودشیفته است که قاعدتاً در قسمت‌های بعد با چالش‌های روابط آنها بیشتر روبرو خواهیم شد. اما این همه داستان نیست و شخصیت‌های دیگر و قصه‌های هریک از آنها سهم به‌سزایی در پیشرفت داستان دارند؛ قدرت الله ایزدی و رفقای کهنسالش در امانت فروشی، دختری که به تازگی با نیما آشنا شده، موقعیت شغلی و احساسی نیما، ارتباط دایی آزیتا و خواهر نیما و… بیننده را برای تماشای قسمت‌های بعدی ترغیب می‌کند و این اطمینان را به مخاطب می‌دهد که سازندگان سریال دست او را خالی نخواهند گذاشت.

با تماشای قسمت اول از این مجموعه می‌توان دریافت که قرار است با داستانی ساده، شخصیت‌هایی چندوجهی و شاید کمتر دیده شده، بازیگرانی تازه نفس و روایتی متفاوت و جذاب روبرو باشیم و برای ساعتی از آنچه در اطرافمان می‌گذرد دست بکشیم و در جهان خلق شده توسط فیلمنامه‌نویس و کارگردان زندگی کنیم.

ترکیب بازیگران از قدرت‌الله ایزدی تا علی مصفا و از آناهیتا افشار تا بهار کاتوزی و معرفی دو چهره جدید؛ مجید یوسفی و گیلدا ویشکی هر دو باسابقه تئاتری درخشان، بیش از هر چیز قدرت صحت در کارگردانی و اشراف بر فضای داستان را به نمایش می‌گذارد چرا که در نخستین تجربه سینمایی‌اش؛ «جهان با من برقص» هم این الگو را امتحان کرده و با گرفتن نمره قبولی با اعتماد به نفس بیشتری در این مجموعه دست به انتخاب‌های جسورانه زده است. برای دیدن قسمت‌های بعدی که مطمئناً خالی از شگفتی و خلاقیت نیست منتظر می‌مانیم.

تماشای «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» در نماوا