مجله نماوا، نیما بهدادی مهر

فریماه فرجامی در دهه ۶۰ بازیگر مهمی بود و این اهمیت و جایگاه را تا حدودی در دهه هفتاد نیز حفظ کرد، اما روزگار گوشه‌نشینی و فراموشی برای او زودتر از آنچه تصور می‌شد فرارسید. فرجامی که تیپ‌های متفاوتی از زنان را در کارنامه خود ایفا کرده سرانجام پس از مدت‌ها بی‌خبری، در فیلم لامینور ساخته داریوش مهرجویی ایفای نقش کرد. به همین بهانه ۵ فراز ماندگار از کارنامه او را بررسی کرده‌ام.

۵/ زبیده – «ولایت عشق»: شمایل پراقتدار مادر خلیفه

زبیده همسر هارون‌الرشید و مادر امین عباسی از پرقدرت‌ترین زنان دوره خود بود. نامش که طنین می‌انداخت همه ذی‌نفوذان خاندان عباسی به خط می‌شدند و شنوای فرمان‌ها و نجواهای او بودند. چنین قدرتی به زبیده این فرصت را داد تا در نزاع امین و مامون بر سر خلافت، وزنه برتری را به سود فرزند خود امین بالا بیاورد، اما حتی چنین نفوذ و کاریزمایی نیز در مقابل ارتش سرداران مامون نتوانست مانعی ایجاد کند و نزاع خونین دو برادر با مرگ امین به پایان رسید تا دوران اقتدار زبیده نیز به پایان برسد.

سریال «ولایت عشق» ساخته مهدی فخیم‌زاده در قسمت‌های ابتدایی داستان نزاع امین و مامون را روایت کرد و در خلال همان قسمت‌ها و در سکانس‌هایی هدفمند کاریزما و ابهت شخصیت زبیده را در بازی پر جذبه فریماه فرجامی در ذهن مخاطبان تثبیت کرد. فرجامی چنان ابهت و اقتدار زبیده را در چشمان و صورتش آشکار ساخت که حتی عزاداری این شخصیت برای مرگ پسرش امین را به فرصتی برای بازنمایی قدرت بازیگری خود تبدیل کرد. این نقش آخرین تصویر باجذبه از یکی از مهم‌ترین شمایل‌های زنانه بازیگری بود.

فریماه فرجامی

۴/ مهندس افجه‌ای – «اجاره‌نشین‌ها»: شیک‌پوش نواندیش

در فیلم «اجاره‌نشین‌ها» که هر سکانس، دیالوگ و شخصیتش نماد و ارجاعی شکوهمندانه به گفتمانی زیستی در جامعه ایران است، شخصیتی چون مهندس افجه‌ای با همان حضور چنددقیقه‌ای می‌تواند یادکردی از حلقه مفقوده نظارت اصولی بر اجرای استانداردها باشد. به‌واقع مهندس افجه‌ای با آن رفتار موقرانه و پوشش شیکی که دارد نمادی از تکنوکراتیسم و تلاش مدرنیزاسیون برای حفظ خود در حلقه‌های بسته سنت‌گرایی است.

به‌واقع بازدید مهندس افجه‌ای از آن ساختمان فرسوده چند مرحله دارد. او پس از ورود به هر واحد، نکاتی را متذکر می‌شود. برای مثال پس از ورود او به ساختمان و بازدیدی که از ترکیدگی لوله‌های یکی از واحدها دارد نکاتی درباره استاندارد حرفه‌ای در ساختمان‌سازی برای عباس درخشش و برادرش بیان و از رعایت‌نشدن این استانداردها انتقاد می‌کند.

اما مهندس افجه‌ای پس از رفتن به واحد آقای سعدی و بازدید از پشت‌بام اگرچه تحت‌تأثیر طراوت و سرسبزی گیاهان متنوع آن محل قرار می‌گیرد اما به این شیوه از زیباسازی می‌تازد و علت اصلی تخریب‌های ساختمان را نفوذ آب از پشت‌بام به کل ساختمان بیان می‌کند.

خلق شخصیت مهندس افجه‌ای یکی از شجاعانه‌ترین یورش‌های نمادین سینما به حفره‌های واپس‌گرایی و تقدس سنت است که در بیانی موقرانه و دردمندانه از سوی افجه‌ای به اهالی ساختمان در حال تخریب بیان می‌شود تا هرچه زودتر چاره‌ای بیندیشند چرا که در پس هر سبزه‌آرایی و بزک و دوزک ظاهری، تخریبی هولناک در پیش خواهد بود.

۳/ ماه منیر – «مادر»: خواهر دوقلوی غلامرضا

فیلم مادر

یکی از مهم‌ترین فرازهای کارنامه بازیگری فریماه فرجامی هنرنمایی در فیلم «مادر» ساخته علی حاتمی است. ماه منیر خواهر دوقلوی غلامرضا و دختر دلبند ترنجبین بانوست که شمایلش نشانه‌ای بر تحصیل‌کردگی و تشخص اوست. به‌واقع هویت ماه منیر برآمده از شکل ظاهری، پوشش و دایره لغاتی است که او استفاده می‌کند و این تصویرسازی در گردهمایی برادران و خواهران بیشتر به چشم می‌آید.

در حقیقت ماه منیر به دلیل استقلال فردی که دارد و نیز تشخصی که برآمده از تحصیلات اوست مانند دیگر خواهر خود از سوی محمدابراهیم مورد تاخت‌وتاز قرار نمی‌گیرد. درعین‌حال حضور او باعث وجد و شادمانی غلامرضاست و فرزند لطیف ترنجبین بانو که به لحاظ ذهنی نقصان‌هایی دارد با حضور ماه منیر چنان منقلب می‌شود که سکوت و سکونش به پایان می‌رسد.

ماه منیر مانند یک پیک است که در روزهای پایانی عمر مادر به آن عمارت می‌آید و حضورش حلقه وصلی می‌شود میان خودش و آدم‌های آن عمارت؛ به‌واقع با حضور ماه منیر کمی فضای خشک، عبوس و تلخ آن عمارت تلطیف می‌شود و چهره‌ها و رفتارها کمی از درون‌گرایی و سکون فاصله می‌گیرد. ماه منیر از سوی دیگر نجوای نشاط و تعقل غلامرضاست. حضورش به برادر لطیف و دچار کمبود ذهنی کمک می‌کند تا کمی به یاد گذشته باشند، در اتاق غلامرضا روی تخت بنشینند و در سفری ذهنی به گذشته‌ای بروند که مادر و پدر جوان هستند و در قالب آن دو فرو روند.

ماه منیر به غلامرضا کمک می‌کند تا از کالبد بی‌پناهی و تنهایی خارج شود و در کنار خواهرش پروبال بگیرد برای پرواز به گذشته‌ها، غلامرضا با آبجی ماه منیر دیگر یک عقب‌مانده ذهنی نیست بلکه مجنون عاقلی است که بیش از دیگر آدم‌های عمارت، حسرت خاموش‌شدن فانوس دستان مادر را می‌فهمد و همین سبب می‌شود تا در پس نجوای تلخ و غمگین ماه منیر هنگام گفتن املا به برادرش، این غلامرضا باشد که آن دیالوگ جاودانه را بگوید و مرگ مادر را فریاد بزند.

۲/ فروغ‌الزمان – «پرده آخر»: طعمه نمایش

فریماه فرجامی

فروغ‌الزمان در فیلم «پرده آخر» ساخته واروژ کریم مسیحی نمادی از شکوه و جذبه تجدد و نوگرایی است و همین جذبه، نقطه تضادی است با رویکرد غالب بر آن عمارت که تاج‌الملوک (نیکو خردمند) تلاش دارد تا آن را جا بیندازد. حضور فروغ‌الزمان در آن عمارت شاید پایانی باشد بر ترکتازی تاج‌الملوک و به همین علت است که نقشه‌ای مخوف از سوی تاج‌الملوک کشیده می‌شود تا در پس اجرای پرده‌هایی از یک نمایش جنایی و در روندی تدریجی فروغ‌الزمان به یک آشفتگی و جنون ذهنی برسد.

خلق شخصیت فروغ‌الزمان از دیدی نمادین یادکردی مهم از راه ناهموار تجدد برای عبور از پیچ‌های مرگبار رویکردهای واپس‌گرایانه است و گذر فروغ‌الزمان از هر یک از این پیچ‌ها به گذشتن از هفت خانی شباهت دارد که هر انسان نواندیش و متفاوت اندیشی با آن روبه‌روست.

۱/ آفاق – «نرگس»: عشق نافرجام

شخصیت آفاق را به لحاظ شمایلی می‌توان یک نمونه سنتی از زنان ایرانی دانست که در جست‌وجوی تکیه‌گاهی برای گذران عمر هستند. تکیه‌گاه‌هایی که شمایلشان گاه مانند عادل در فیلم «نرگس» چندان مورد پذیرش و قابل‌قبول به نظر نمی‌رسد.

آفاق به لحاظ ظاهری دارای شمایلی به خود متکی و در اصل بسیار شکننده و وابسته است. فریماه فرجامی برای آنکه این دو بُعد شخصیتی آفاق را به‌خوبی در دل فیلم بپروراند از صورتش به‌خوبی بهره می‌برد.

به‌واقع فرجامی برای اینکه بازتابنده شمایل متکی و نیز علاقه ذاتی آفاق به عادل باشد یا از وجه دیگر ترس خود از حضور نرگس در زندگی عادل را نشان دهد به‌خوبی از چهره‌اش استفاده می‌کند. دوربین نیز با قاب بسته و نزدیک از صورت فرجامی به مخاطبان کمک می‌کند تا حس‌های درونی آفاق نسبت به عادل و نرگس را ببیند. استناد سکانسی چنین تحلیلی را می‌توان در همه مواجهه‌های آفاق با نرگس و عادل پس از ازدواجشان دید. مواجهه‌هایی که نشان می‌دهد آفاق در عین خوداتکایی شخصیتی که دارد (این نکته را می‌توان در تلاش وی برای بزرگ کردن عادل دید)، درعین‌حال یک وابستگی فردی افراطی به عادل دارد که زندگی بدون او را برایش زهر می‌کند.

از سوی دیگر فرجامی نوعی دردمندی تا حدودی شرافتمندانه را در آفاق شناسایی می‌کند. یک زن بی تکیه‌گاه و عاشق‌پیشه که فرجام بی‌عادل بودن را به مرگی خودخواسته بدل می‌کند. مرگی که به‌غایت سینمایی و هنرمندانه به تصویر کشیده می‌شود. به‌گونه‌ای که در انتها وقتی عادل، نرگس را به او و پول‌ها ترجیح می‌دهد و به دنبال نرگس به راه می‌افتد، آفاق در اوج استیصال و درحالی‌که ساک حاوی پول‌ها را در بغل دارد و عادل را ازدست‌رفته می‌بیند، در تصمیمی بین خودکشی و تصادف، می‌میرد.

تماشای آنلاین فیلم لامینور در نماوا