مجله نماوا، نیما بهدادی مهر

هر بازیگر فرای همه نقش‌هایی که ایفا می‌کند در ذیل شخصیت حقیقی خود یا متاثر از یک ابر نقش در ذهن مخاطبان به یاد آورده می‌شود و به واقع نام هنری خاصی می‌یابد که تا مدت‌ها با آن لقب یا عنوان برای مردم خاطره‌سازی می‌کند. در همین باب می‌توان تجانس بهروز وثوقی و قیصر، عزت‌الله انتظامی و مش حسن گاو یا عنوان آقای بازیگر، جمشید مشایخی و کمال الملک، محمدعلی کشاورز و شعبون استخونی هزاردستان، داوود رشیدی و آقا‌حسینی کندو، علی نصیریان و حاج یونس میوه ممنوعه، جمشید هاشم‌پور و زینال بندری تاراج، فرامرز قریبیان و قدرت گوزن‌ها، سعید راد و علی خوشدست تنگنا، خسرو شکیبایی و حمید هامون، پرویز پرستویی و حاج کاظم آژانس شیشه ای از نمونه‌های مشهوری‌اند که کاراکتر هنری بازیگران را تحت الشعاع قرار داده‌اند.

در این میان برخی القاب هستند که هم بازتابنده شخصیت کلی یک بازیگر محسوب می‌شوند و هم می‌توانند در چارچوبی کلی بازنمایی روشنی از جهت‌گیری‌های اجتماعی و نگرش عمومی به مقوله بازیگری باشد. در این زمینه می‌توان به پیوند نامیرای جامعه ایران با اکبر عبدی اشاره کرد که فراتر از جنبه‌های بازیگری وی، بازتابنده سویه‌هایی از پیوند عاطفی و خلقی با این کمدین است که در قالب عنوان کلی پسر شیرین سینما و تعبیر علی حاتمی از نبوغ اکبر عبدی نمایه می‌شود.

از جنبه دیگر می‌توان پیوند ذهنی جامعه پیرامونی با یک نقش و بازیگرش را برتافته از خاطره‌ای دانست که از یک سلوک رفتاری خاص بیرون می‌زند و در ظرف تاریخ به یک هم‌پیوندی با تصویری دیگر از یک نقش خاص می‌رسد. در این زاویه دید می‌توان دو تیپ صمد و آقا رشید را مثال زد که بازتابنده دو برهه تاریخی در رسانه‌های تصویری ایران برای شادی آفرینی است. به بیان بهتر قدرت‌الله ایزدی یا همان آقا رشید معروف مجموعه نمایشی تئاتر در صحنه، نسخه‌ای به روزتر از کاراکتر مشهور صمد ارائه داد.

به واقع، آقا رشید از مهم‌ترین و مردمی‌ترین تیپ‌های نمایشی تاریخ رسانه‌های تصویری ایران است که یک نوع بازنمایی از کنش‌های صمد (پرویز صیاد) محسوب می‌شود. در تیپ آقا رشید، ناهمخوانی اسم با جثه قدرت‌الله ایزدی و نیز رهایی و رفتار راحتی که رشید از خود نشان می‌دهد سبب هم‌ذات‌پنداری و همدلی مخاطبان می‌شود.

رشید چه در نمایشی که از افراد بی‌قید می‌دهد و چه زمانی که می‌خواهد موقر باشد یک نوع ولنگاری و راحتی را در جلوی مخاطبان بازنمایی می‌کند و دستاورد این شیوه از بازی تا آنجاست که مخاطبان رشید را در دل گعده‌ها و مناسبات خانوادگی خود راه می‌دهند و با تمام وجود او را یکی از اعضای خانواده خود می‌پندارند.

تجربه ایفای نقش رشید در سری نمایش‌های کمدی تئاتر در صحنه که در دهه ۷۰ از تلویزیون پخش شد تا آن میزان موفقیت‌آمیز بود که تأثیرش را تاکنون نیز حفظ کرده است و در بازپخش‌های متعدد هنوز اتمسفر خنده در گرداگرد آقا رشید وجود دارد. در همین باب می توان به چرخه ای اشاره کرد که حیات تیپ آقا رشید را در مجموعه های نمایشی و تله فیلم ها و حتی فیلم های سینمایی نیز تضمین کرده و قدرت الله ایزدی را به مثابه بازیگری نمایانده که با شیرینی ذاتی و ادراکی هوشمندانه از گستره تاثیر یک تیپ نمایشی بر ذهنیت عمومی به درستی برای حفظ حلاوت نقش استفاده کرده است و با وجود اینکه بیم تکرار آن می رود با برخی ری اکشن ها و شیوه های خاص بیانی، آقا رشید را از یک تکرار ملال آور به سوی تداعی یک گستره مشخص از تاثیر کمیک بر نگرش عمومی کشانده است.

در یک کلام، با وجود تلاش های سروش صحت برای انعکاس تصویری متفاوت از قدرت الله ایزدی در دو سریال «شمعدونی» و «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟»، اما باید به این نکته صحه گذاشت که قدرت الله ایزدی برای همیشه در ذهن جامعه با کاراکتر آقا رشید به یاد آورده می شود و این اتفاق از این حیث حائز اهمیت است که در تجربه تاریخی رسانه‌های تصویری ایران چنین دیرپایی و مانایی از یک نقش کمتر اتفاق افتاده است و همین نکته اهمیت تیپ آقا رشید را در جلوه بخشیدن به کاراکتر هنری قدرت‌الله ایزدی دوچندان کرده است

تماشای «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» در نماوا