مجله نماوا، ایلیا محمدی نیا
«دنیا صحنه نمایشی بیش نیست.
زنان و مردان همگی بازیگرانآنند.
هرکس در زندگی خود نقشهای بسیاری را بازی میکند»
سریال آکتور با چند جمله کوتاه از شکسپیر شروع میشود که تماشاگر بداند آنچه میبیند آینهای از آنچیزی است که آدمی هر روز صبح که از خواب برمیخیزد با آن روبرو میشود یعنی ایفای نقش.
بدیهی است که برای نوشتن درباره یک مجموعه که معلوم نیست چند قسمت خواهد بود دیدن یکی دو قسمت کفایت نکند، اما شروع جذاب و نفسگیر سریال آکتور به کارگردانی نیما جاویدی که پیشتر فیلم دلنشین «سرخپوست » را و پیش از آن فیلم «ملبورن» را در مقام کارگردان به یاد میآوریم آدمی را مجاب میسازد که با اثری برخوردار از کیفیتی ارزشمند مواجه خواهد بود. مدعای این امر سکانس غافلگیرکننده شروع مجموعه «آکتور» است که در آن کادربندی پلانها به شکلی حرفهای و در توصیف درست تر آن سینمایی، چشمها را خیره میکند با جزییاتی درخور که گویی با سکانسی فکر شده پیرامون خفتگیری روبر هستیم اما سمت و سوی ماجرا شکلی دیگر مییابد. سکانسی که در آن به نظر میرسد کلیات اثر به شکلی چکیده به عنوان نمای معرف دو شخصیت اصلی و داستانهای احتمالی پیش رو و پیرامون این دو نفررا میبایست در ادامه مجموعه «آکتور» نظارهگر باشیم. در عین حال در این سکانس تماشاگر با روحیات دو کاراکتر اصلی علی (نوید محمدزاده) و مرتضی (احمد مهرانفر) و شغلی که به اجبار به آن مشغول هستند که ریشه در علاقهمندی آنان به بازیگری دارد، آشنا میشود. علی مغز متفکر و کارگردان گروه دو نفره و مرتضی بیشتر مجری نقشهای پیشنهادی است. علی در پایان کاری که باید انجام میداد رو به کارفرمای جوانش میکند و میگوید:« دیگه هیچ وقت برای خوشحالی عشقت اشکشو درنیار» همین جمله ساده معرف شخصیت علی است حال اینکه برای مرتضی تنها پول است که اهمیت دارد.

در سکانسهای بعدی تماشاگر به درک بهتر از این دو میرسد علی خویشتندار و آرام است و البته بازیگری که از محیطش آنچه را که میخواهد برای ایفای بهتر نقش اکتساب میکند (نگاه کنید به سکانس معرف علی، که در آن علی درباره خرید کادوی گرانقیمت به جهت بدهی که به شریفی دارند به مرتضی هشدار میدهد و در ادامه نحوه آدامس جویدن مسافری که منتظر ماشینی کنار خیابان است را تقلید میکند و در ادامه برای خوشحال کردن دختر خردسالی که در ماشینی نشسته از بضاعت نقشآفرینی خود استفاده میکند که او را بخنداند) و مرتضی عاشق پیشهای که برای به دست آوردن معشوق خود نسبت با سایر امور چشم بینایی ندارد.
نیما جاویدی با فیلم «سرخپوست» و با آن پایانبندی چشمنواز نشان داد که خوب بلد است داستانش را تصویری تعریف کند. «آکتور» از همان قسمتهای نخست نشان داد ارزش انتظار کشیدن برای دیدن قسمتهای پیش رو را دارد.
تماشای سریال آکتور در نماوا