سحر دولتشاهی، از نسل جدید بازیگران سینمای ایران است که در مدت نسبتاً کوتاهی، تبدیل به یک ستاره شد. دولتشاهی که کارش را با نقش‌های فرعی در سینما و چند کار تلویزیونی شروع کرد و همیشه در تئاتر، حضور پررنگ‌تری داشت، حالا حضورش می‌تواند تضمین فروش یک فیلم باشد. دولتشاهی با دو سیمرغ بلورین نقش مکمل، نشان داد که بازیگر نقش مکمل چگونه می‌تواند درام را هدایت کند و بازیگر اصلی را در مسیر روایت قرار دهد.
دولتشاهی، از سال هشتاد فعالیت در تئاتر را شروع کرد. در «چهارشنبه‌سوری» اصغر فرهادی در نقشی کوتاه ظاهر شد و این حضور حاشیه‌ای‌اش در سینما تا «طلا و مس» همایون اسعدیان ادامه داشت. دولتشاهی در همان سال‌های اولیه ورودش به تئاتر و سینما، با رامبد جوان آشنا شد. آشنایی که هم به ازدواج انجامید و هم همکاری‌های مشترک.
تا آن زمان، گرچه دولتشاهی در سینما و تلویزیون هم فعالیت داشت، اما خارج از تئاتر هویتی مستقل از جوان نداشت. جدایی این دو، می‌توانست نقطه پایانی باشد بر شکوفایی حرفه‌ای دولتشاهی. اما او هوشمندانه و حرفه‌ای برخورد کرد. درحالی‌که جوان به ناگهان پرده‌های زندگی شخصی و کاری را درید و ازدواج دومش را در بوق و کرنا کرد، دولتشاهی، از تمام حاشیه‌ها دور شد و تمرکزش را بر بازی‌اش گذاشت. حتی زمانی که خبر ازدواج او با همایون شجریان رسانه‌ای شد هم هیچ واکنشی نشان نداد و بازهم در سکوت به کارش ادامه داد.
دولتشاهی توانست در مدت کوتاهی، به آثار فیلم‌سازان برتر راه یابد و با نشان دادن توانایی خود، خیلی زود، اولین سیمرغ بلورینش را کسب کند. دولتشاهی با جدیت به کارش ادامه داد و در مقابل شایعات و کنجکاوی‌های ناخوشایند سکوت کرد. حضور او در آثار جدی و قابل‌تأمل سینمای ایران نشان داد که نه‌تنها سینما برایش جدی است که به مخاطب هم احترام میگذارد.
حالا دولتشاهی، با کارنامه مختصرش، دو سیمرغ در آستین دارد. حضورش در هر فیلمی می‌تواند بیننده را شگفت‌زده کند و با نقش‌آفرینی‌های متفاوتی که ارائه داده است، بعید نیست در آینده‌ای نزدیک به یکی از پرافتخارترین بازیگران سینمای ایران تبدیل شود.
تولد چهل‌سالگی سحر دولتشاهی، فرصت خوبی است تا کارنامه بازیگری‌اش را مرور کنیم و نگاهی بیندازیم به برترین نقش‌آفرینی‌هایش.

همچنین بخوانید:
الناز شاکردوست: از زردترین فیلمهای گیشه تا سیمرغ بلورین

1- طلا و مس – همایون اسعدیان

طلا و مس سحر دولتشاهی

برای دولتشاهی، همه‌چیز از «طلا و مس» شروع شد. نقش‌آفرینی‌های قبلی او، هیچ‌کدام فرصت درخششی در اختیارش قرار نداده بودند. بازی در «طلا و مس» بود که به او فرصت داد توانایی بازیگری‌اش را نشان دهد. آنچه نقش دولتشاهی در این فیلم را متمایز می‌کرد، تناقض شخصیت او با همسر مطیع و مظلوم طلبه جوان بود. دولتشاهی به‌خوبی با بازی‌اش این تفاوت‌های شخصیتی و فرهنگی را برجسته می‌کند. دولتشاهی در «طلا و مس» لحظات جذابی می‌آفریند و با جسارت و بی‌خیالی که در رفتارش دارد، کاراکتر زهرا با بازی نگار جواهریان را به یک جنگ بی‌صدا دعوت می‌کند و بیننده را به چالش می‌کشد.
بازی خوب دولتشاهی در این فیلم، برایش نامزدی جایزهٔ بهترین بازیگر نقش دوم زن از چهاردهمین جشن خانهٔ سینما را به ارمغان آورد.

2- عصر یخبندان – مصطفی کیایی

عصر يخبندان سحر دولتشاهی

«عصر یخبندان» نقطه عطف کارنامه کاری دولتشاهی است. او با ایفای نقشی متفاوت، استاندارد جدیدی از ارائه یک نقش مکمل عرضه می‌کند و همین توانایی هم برایش اولین سیمرغ را در پی دارد. دولتشاهی در کنار بازیگرانی چون بهرام رادان و مهتاب کرامتی ظاهر می‌شود و نه‌تنها مرعوب بازی آن‌ها نمی‌شود، بلکه کاری می‌کند که بیننده مشتاق دیدن سکانس‌های مربوط به بازی او باشد.
دولتشاهی که تا آن زمان بیشتر در نقش زنان مظلوم و ساکت ظاهرشده بود، با «عصر یخبندان» شمایل همیشگی‌اش را می‌شکند و نشان می‌دهد که از ریسک نمی‌هراسد. از سوی دیگر، همکاری با کیایی، او را به «بارکد» می‌رساند و پتانسیل او را برای موفقیت در گیشه هم اثبات می‌کند.

3- وارونگی – بهنام بهزادی

وارونگی سحر دولتشاهی

بهترین و درخشان‌ترین بازی دولتشاهی در «وارونگی» است. بهزادی کاراکتری چندبعدی و جذاب می‌آفریند و در اختیار دولتشاهی قرار می‌دهد. او هم به بهترین نحو به این کاراکتر جان می‌بخشد. دولتشاهی با یک بازی درونی، نیلوفر را زندگی می‌کند. «وارونگی» نهایت پختگی دولتشاهی در بازی است. انگار برای اولین بار، او در مقابل دوربین کاملاً راحت است و می‌تواند کاملاً در قالب نقشش فرورود و بیننده را متقاعد کند که زندگی نیلوفر را تماشا می‌کند. دولتشاهی در ایفای این نقش، به‌جای اغراق، با جزئیات بازی‌اش را می‌پروراند و بیننده را با سفر درونی کاراکترش همراه می‌کند.

4- رضا – علیرضا معتمدی

رضا

سحر دولتشاهی، همیشه به سینمای مستقل و جدی گرایش داشته است و «رضا» برای او بهترین فرصت است که کاملاً وارد این وادی شود. دولتشاهی، در «رضا» بار دیگر با جسارت نقشی را می‌پذیرد که خیلی با تصور بیننده از او همخوانی ندارد. او با فاطی، در نقش زنی پرانرژی، پرجنب‌وجوش و کمی خودخواه، نشان می‌دهد که نقشش را می‌شناسد و با دیدی عمیق این کاراکتر را ایفا می‌کند.
دولتشاهی در ایفای نقش فاطی هم، با وسواس، جزئیات اجرایش را می‌چیند. شوخی‌هایش، راحتی‌اش با همسر سابقش، نحوه راه رفتن و حرف زدنش، همه و همه، فاطی را تبدیل به کاراکتری می‌کند که بیننده می‌تواند درک کند چرا رضا این‌قدر عاجزانه عاشق اوست.
فاطی در بیشتر فیلم غایب است، اما کاراکتری است که تمام دنیای قهرمان فیلم را می‌سازد. دولتشاهی هم با بازی‌اش می‌تواند حضور فاطی در ذهن و زندگی رضا را باورپذیر کند. او هنرمندانه، تک سکانس‌های ورودش به زندگی رضا را رنگ‌آمیزی می‌کند و وزنه‌ای سنگین می‌شود در کنار سایر زنانی که به زندگی رضا وارد می‌شوند. و بازهم دولتشاهی بی‌آنکه به اغراق بیفتد، چنین تأثیری از خود به‌جای میگذارد.

5- عرق سرد – سهیل بیرقی

عرق سرد سحر دولتشاهی

بیرقی در اولین فیلمش، یک بازی کم نقص از بهنوش بختیاری می‌گیرد و او را در قالب نقشی می‌برد که تمام تصوراتمان از این بازیگر را زیرورو می‌کند. بیرقی در دومین تجربه‌اش، این کاراکتر جذاب را تکمیل می‌کند و آن را به دولتشاهی می‌سپارد. دولتشاهی بار دیگر، با جسارت این ریسک را قبول می‌کند و به کاراکتری جان می‌بخشد که در عین رذالت و منفور بودنش دوست‌داشتنی است.
دولتشاهی کاراکتر مهرانه نوری را به‌گونه‌ای بازی می‌کند که بیننده باور می‌کند، شناخت دقیقی از نقشش دارد. او با شیوه حرف زدنش، زبان بدنش و فن بیانش، مهرانه نوری را با همان جذابیتی که در فیلم‌نامه بیرقی بوده است به تصویر درمی‌آورد. طراحی لباس و گریم هم به کمک او می‌آید تا کاراکترش را در مقابل قهرمان سخت‌کوش قصه و تلاش او برای باز پس گرفتن حقش قرار دهد.
بازی خوب دولتشاهی در «عرق سرد» برایش دومین سیمرغ بلورین را همراه داشت و بی‌شک مهرانه نوری را به یکی از ماندگارترین کاراکترهای کارنامه کاری او تبدیل کرد.
دولتشاهی بعد از کنسرت تئاتر «سی» در نمایش موزیکال «بینوایان» ظاهر شد. او که بعد از «عرق سرد» در سینما کم‌کار شده است، «امیر»، اولین ساخته نیما اقلیما را در صف اکران دارد و مثل همیشه از حواشی و خبرهای زرد دوری می‌کند و در آرامش حرفه‌اش را پیگیری می‌کند.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.