دهه شصت و هفتاد، سینمای ایران، از حیث تنوع ژانر به‌شدت متنوع بود. در این میان، سینمای کودک هم حیات مستقلی داشت و بسیاری از فیلم‌سازان به نام با ساخت فیلم‌های کودک و نوجوان، آثاری خاطره‌انگیز و ماندگار رقم زدند.
اساساً سینمای ایران در آن سال‌ها، توجه ویژه‌ای به کودک و نوجوان به‌عنوان مخاطب اصلی داشت. نقش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در تربیت فیلم‌سازان مهم و فرهنگ‌سازی سینمای کودک و نسل جوان و کنجکاوی که قشر اصلی جمعیت جامعه آن روزها را می‌ساخت، منجر به بنیان نهادن تفکری ویژه در سینما بود که برای کودکان و نوجوانان فیلم می‌ساخت.
تحت همان تأثیرات بود که فیلم‌هایی چون دونده، خانه دوست کجاست؟، باشو غریبه کوچک و بعدتر بچه‌های آسمان شکل گرفت. فیلم‌هایی که از دنیای پاک و بی‌آلایش کودکی می‌آمدند و طیف گسترده‌ای از مخاطبان را درگیر می‌کردند.
سال‌های پایانی دهه هفتاد، اما سینمای کودک کم‌کم به دست فراموشی سپرده شد. سینمای اعتراضی و انتقادی و بعد سینمای اجتماعی سینما را به قبضه درآوردند و در این میان، سینمای کودک هرروز بیشتر به حاشیه رانده شد. حالا سینمای کودک مهجور است و فقیر. گاهی فیلمی با برچسب کودک و نوجوان تولید می‌شود، اما بیشتر مواقع در جذب مخاطب ناکام است. آشنایی کودکان و نوجوانان نسل جدید با فیلم‌ها و انیمیشن‌های هالیوودی که با تکنیک‌های چشم‌نواز کودکان را جذب می‌کنند، تلاش نافرجام سینمای ایران برای رقابت با این آثار، شعارزدگی و غلبه مفاهیم اخلاقی بر داستان‌های جذاب و برکشش و جدی نگرفتن مخاطب کودک به‌عنوان مخاطبی که می‌تواند نواقص و ضعف‌های اثر را درک کند، همه عواملی هستند که سینمای کودک در ده‌پانزده سال گذشته را ناتوان کرده¬اند.
بااین‌حال، برگزاری جشنواره کودک به‌عنوان یک جشنواره ملی که سال‌هاست به حیات خود، دور از جنجال‌های همیشگی سینمای ایران ادامه می‌دهد، کورسوی امیدی است که می‌تواند احیاگر سینمای کودک باشد. به بهانه برگزاری جشنواره کودک و چند روزی بعد از روز جهانی کودک، نگاهی می‌اندازیم به برخی از بهترین و ماندگارترین آثار کودک و نوجوان سینمای ایران.

1- شهر موش‌ها (محمدعلی طالبی و مرضیه برومند) – 1364

شهر موش‌ها

شهر موش‌ها به‌نوعی شروع حیات مستقل سینمای کودک به شکلی که امروز می‌شناسیم است. شهر موش‌ها ابتدا در تلویزیون و در قالب یک مجموعه تلویزیونی با استقبال بی‌نظیری روبرو شد. کاراکترها و شعرها و تکیه‌کلام‌هایشان میان نه‌تنها کودکان که بزرگ‌سالان هم دهان‌به‌دهان می‌گشت. در روزهایی که سایه شوم جنگ بر سرمان بود، شهر موش‌ها حکم یک زنگ تفریح دلچسب را داشت.
برومند در نسخه سینمایی شهر موش‌ها گامی فراتر از مجموعه تلویزیونی‌اش برنداشت. اما ریشه‌های جذابیت همان مجموعه که از تفاوت‌های اخلاقی و رفتاری میان بچه موش‌ها می‌آمد، به فیلم سینمایی هم راه یافت و این اثر را به یکی از نوستالژی‌های محبوب کودکان دهه شصت تبدیل کرد.

2- گلنار (کامبوزیا پرتوی) – 1369

گلنار

گلنار اثری مستقل بود که مانند شهر موش‌ها پیشینه‌ای آشنا برای مخاطبش نداشت. گلنار با قصه‌ای شبیه شنل قرمزی اما باریشه‌های فرهنگی و بومی از ماجراجویی دختری در جنگل در فضای فانتزی استفاده کرد و با عروسک‌های دوست‌داشتنی‌اش به یکی از مهم‌ترین آثار سینمای کودک و نوجوان تبدیل شد. تأثیر گلنار و روایت کاراکترهایش آن‌قدر زیاد بود که سال‌ها بعد، افشین هاشمی، به سراغ یکی از محبوب‌ترین کاراکترهای گلنار، یعنی خاله قورباغه رفت و روایتی از این کاراکتر را ساخت.

3- پاتال و آرزوهای کوچک (مسعود کرامتی) – 1368

پاتال و آرزوهای کوچک

فیلم‌نامه پاتال و آرزوهای کوچک را رضا کیانیان نوشته بود و مسعود کرامتی هم این درام فانتزی را کارگردانی کرد. پاتال و آرزوهای کوچک، چاشنی مناسبی از همه عناصر سینمای کودک داشت. تقابل کودکان و بزرگ‌سالان، عوض شدن جای آن‌ها در دنیایی خیالی و عروسکی که قدرت برآورده کردن آرزوها را دارد.
مهم‌تر از همه پاتال و آرزوهای کوچک، قصه‌ای جدی دارد که چفت‌وبست آن مشخص است. ابتدا و انتها دارد و کودکان نقش اصلی روایت را به عهده می‌گیرند و در همان دنیای کودکانه خود رویدادها را رقم می‌زنند.

4- دزد عروسک‌ها (محمدرضا هنرمند) – 1368

دزد عروسک‌ها

برای کودکان این نسل، احتمالاً دزد عروسک‌ها با آن گریم‌های عجیب ابراهیم‌آبادی و آزیتا لاچینی، بیشتر به فیلمی ترسناک می‌ماند. اما برای کودکانی که آن سال‌ها، مرجع خارجی برای مقایسه آثار نداشتند، دزد عروسک‌ها یک درام پرحادثه و ماجراجویانه جذاب بود. استفاده از کاراکترهای کاریکاتور گونه، آوازها و ترانه‌های ماندگار و تم معمایی دزد عروسک‌ها برای کودکان دهه شصت و هفتاد، جذاب و دوست‌داشتنی بود.

5- گربه آوازه‌خوان (کامبوزیا پرتوی) – 1369

گربه آوازه‌خوان

گربه آوازه‌خوان هم از آن دسته آثاری بود که با یک یا چند عروسک، ترانه‌های دوست‌داشتنی و قصه‌ای پرماجرا، برای مخاطبان کودک و نوجوانش جذاب بود. نکته مهمی که در مورد گربه آوازه‌خوان وجود داشت، واقع‌نگری فیلم‌ساز در پس نگاه فانتزی آن بود. گربه آوازه‌خوان به‌آرامی و با قصه و ترانه کودکان نازپرورده را برای ورود به دنیای بی‌رحم واقعی آماده می‌کرد و به کودکانی که در شرایط سخت زندگی می‌کردند، نوید روزگار بهتری می‌داد. گربه آوازه‌خوان از آن دست آثار تکرار نشدنی است که مسئولیت اجتماعی آموزش کودکان را در کنار داستانی پرکشش و جذاب به انجام می‌رساند و از این حیث از نمونه‌های موفق سینمای ایران است.

6- سفر جادویی (ابوالحسن داوودی) – 1369

سفر جادویی

سفر جادویی از معدود آثار کودک و نوجوان آن سال‌ها بود که از عروسک و عروسک‌گردانی استفاده نمی‌کرد و روایتش را با کاراکترهایش پیش می‌برد. روایت تقابل پدر سختگیر و پسرش و بازگشت به گذشته با چاشنی ماجراجویی و کمدی که لحن فیلم را می‌ساخت، سفر جادویی را به یکی از موفق‌ترین آثار کودک و نوجوان سینمای ایران تبدیل کرد.

7- کلاه قرمزی و پسرخاله (ایرج طهماسب) – 1373

کلاه قرمزی و پسرخاله

کمتر کسی می‌توانست پیش‌بینی کند، برنامه تلویزیونی «صندوق پست» محل تولد مهم‌ترین و ماندگارترین شخصیت سینمای کودک خواهد بود. کلاه قرمزی که یکی از عروسک‌های مهمان این برنامه بود، با ظاهر عجیب و گویش عجیب‌ترش و خرابکاری‌های تمام‌نشدنی، آن‌قدر به محبوبیت رسید که ایرج طهماسب را وادار به ساخت فیلم سینمایی بر محوریت این شخصیت کرد.
کلاه قرمزی و پسرخاله، با بهره گرفتن از عروسک‌هایی متفاوت و روش تربیتی معکوس و حضور ستاره‌های سینمای کمدی آن سال‌ها، خیلی زود جایش را میان مخاطبان باز کرد. ایرج طهماسب بعدها دو دنباله کلاه قرمزی و سروناز و کلاه قرمزی و بچه‌ننه را هم برای این فیلم ساخت و با مجموعه‌های نوروزی کلاه قرمزی، این محبوبیت را تاکنون حفظ کرده است.

8- الو الو من جوجوام (مرضیه برومند) – 1373

الو الو من جوجوام

الو الو من جوجوام یکی دیگر از آثار سینمای کودک و نوجوان است که از موفقیت یک مجموعه تلویزیونی ریشه می‌گیرد. مرضیه برومند دو کاراکتر جذاب از خونه مادربزرگه را به این فیلم می‌آورد و با قصه‌ای پرافت‌وخیز از گروگان‌گیری در یک فضای فانتزی، الو الو من جوجوام را با حضور بازیگران شاخص سینمای ایران می‌سازد.

9- خواهران غریب (کیومرث پوراحمد) – 1374

خواهران غریب

کیومرث پوراحمد در سال‌های دهه شصت و هفتاد از مهم‌ترین چهره‌های سینمای کودک و نوجوان بود. برداشت تلویزیونی و بعدتر سینمایی او از قصه‌های مجید نوشته هوشنگ مرادی کرمانی، او را وارد وادی سینمای کودک و نوجوان کرد و خواهران غریب یکی از بهترین تجربه‌های او بود.
این فیلم برداشتی از یک اثر شناخته‌شده به همین نام بود، اما آنچه باعث موفقیت خواهران غریب شد، قصه‌ای پخته در دنیای کودکان و نوجوانان، بهره گرفتن از موسیقی به‌عنوان یکی از عناصر اصلی قصه‌گویی و بازی خوب دو بازیگر کودک فیلم بود.

10- نفس (نرگس آبیار) – 1395

نفس - ضد جنگ

در سال‌های اخیر، سینمای کودک به معنای آشنایی که در ذهن داریم، تقریباً فراموش‌شده است. شاید نفس ساخته نرگس آبیار، بیشترین غرابت را با آن سینمای دوست‌داشتنی دهه شصت و هفتاد داشته باشد. قصه دخترکی که با خیال‌بافی‌هایش روزهای جنگ را می‌گذراند و ارتباط و برداشت او از دنیای بزرگ‌سالان در فضایی فانتزی، نفس را به اثری جدی تبدیل کرد که در برقراری ارتباط با مخاطبان بزرگ‌سال هم موفق بود.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.