مجله نماوا، نغمه خدابخش
مینی سریال ۹ غریبه کامل
مینی سریال ۹ غریبه کامل اقتباسی از رمانی موفق و پرفروش با همین عنوان اثر نویسنده استرالیایی لیان موریارتی است با داستانی روانشناسانه و مرموز، قصه‌ای که پتانسیل و ایده‌های وسوسه‌کننده‌ای برای ساخت اثری قابل توجه را داراست.
۹ نفر برای التیام زخم‌ها و دردهای درونی‌ای که در زندگی شخصی با آن مواجه هستند از بین درخواست‌کنندگان بسیاری انتخاب شده و در مکانی جذاب در دل طبیعت با امکانات خاص که «آرامگاه» نام دارد به مدت ده روز ساکن می‌شوند. داستان با معرفی مختصری از هر یک از افراد مورد نظر در حالی که در مسیر رفتن به اقامتگاه هستند، آغاز می‌شود. نویسنده‌ای شکست‌خورده در رابطه عاطفی و شغلی، زنی خیانت‌دیده در زندگی مشترک، ورزشکار موفقِ گذشته و معتادِ تنهای امروز، یک زوج جوان به بن‌بست رسیده در زندگی مشترک و خانواده سه نفره‌ای که در فقدان و از دست دادن دیگر عضو خانواده دچار بحران روحی شده‌اند.
آرامگاه توسط زنی روس به نام «ماشا» با بازی نیکول کیدمن به همراه سه دستیارش اداره می‌شود. او مسئول درمان و ترمیم آسیب‌های روحی مهمانانش با روش‌های درمانی خاص است که طی پروسه ده روزه قرار است هر یک از آنها با دگرگونی روح و جسم دردهایشان التیام یافته و زخم‌هایشان درمان و در نهایت به آرامش برسند.
همه چیز در آرامگاه برنامه‌ریزی شده و با قوانین و محدویت‌های خاص انجام می‌گیرد، از ساعات مشخص وعده‌های غذایی تا تمریناتی خاص که جزو روش‌های درمانی است. به کارگیری روش‌های درمانی غیرمعمول و عجیب مدیر مجموعه به بخش هیجان‌انگیز داستان کمک کرده و موجب حیرت کاراکترها شده و در مرحله اول با وجود برانگیختن خشم و مخالفت‌ِ آنها، در نهایت تسلیم آنچه می‌شوند که ماشا خواهان آن است.
شخصیت عجیب ماشا برگ برنده‌ای‌ست برای پیگیری داستان. ماشا با ظاهری آراسته و غریب همراه با آرامشی خاص در جمع حضور دارد و با کلام خود دیگران را گویی سحر و جادو می‌کند اما در خلوت خود به گونه‌ای دیگر عمل کرده، گویی چیزی در گذشته او را آزار می‌دهد. این دوگانگی در کاراکتر ماشا کنجکاوی‌برانگیز است. از قسمت اول فلاش بک‌هایی به گذشته او زده می‌شود و از اتفاقی در زندگی او خبر می‌دهد. مرور مداوم آن اتفاق باعث به هم ریختگی ذهن او می‌شود و در قسمت هفتم در یک غافلگیری عجیب از آن اتفاق گره‌گشایی می‌شود.
در هر قسمت از هشت‌گانه «۹ غریبه کامل» سرنخ‌هایی از زندگی شخصی کاراکترها در اختیار بیننده قرار می‌گیرد و آرام آرام باعث ارتباط و همذات‌پنداری مخاطب با شخصیت‌ها می‌شود. گاه آرامگاه چون بهشت می‌ماند و می‌توان از تماشای طبیعت بکر و زیبا لذت برد و به آرامش رسید و گاه با اتفاقات جنون‌آمیز تبدیل به مکانی پرالتهاب و ترسناک می‌شود.
روایت «۹ غریبه کامل» پتانسیل عجیبی برای سفر به درون و واکاوی‌های شخصیتی دارد و با خلق فضای ناامن و اتمسفری رازگونه تماشاگرش را به تفکر و پیگیری ادامه ماجرا وادار می‌کند. در جاهایی گمان می‌رود هر لحظه همه چیز در حال فروپاشی است اما در یک غافلگیری آرامش برقرار می‌شود و بیننده نفس راحتی از سر آسودگی می‌کشد و گاه برعکس عمل کرده و زمانی که همه چیز در سکون و آرامش است ناگهان با صحنه‌ای پر از استرس و حادثه‌ای پیش‌بینی نشده او را مواجه می‌کند. رفته‌رفته اتفاقات عجیب و غافلگیرکننده شکل جنون‌آمیزی به خود می‌گیرند. ماشا با روش‌های غیرمتعارف مهمانان را با درون و ناخودآگاهشان روبرو می‌کند و با آنچه در زندگی واقعی از آنها گریزان بوده و ترس مقابله با آن را داشته اند، مواجه می‌شوند. مدیر آرامگاه آنها را تا سر حد جنون و مرگ می‌کشاند و پس از چشاندن طعم مرگ شخصیتی تکامل یافته و عاری از درد متولد می‌شود.
از نکات مهم و قابل توجه روایت، ناتوانی مخاطب در حدس اتفاقات بعدی است. با ایده و ترفند درست روانشناختی و چیدمانی به‌جا بیننده را به عمق قصه می‌برد تا او را غرق در موضوع مورد نظر کند فرصتی برای حدس و گمان به او نمی‌دهد او را آرام آرام با خود همراه می‌کند و در انتها در یک پایان‌بندی غافلگیرکننده ضربه نهایی را به بیننده‌اش می‌زند، کاری که ماشا با تک‌تک ساکنین آرامگاه می‌کند!
روایت «۹ غریبه کامل» با چیدمانی حساب شده به لحاظ کارگردانی به همراه تیم حرفه‌ای بازیگری و ایجاد تعادل، شخصیت‌های عمیق و واقعی را در فضایی معماگونه به نمایش می‌گذارد و با حفظ ریتم ساختار روایی در بستر مناسب اثری جذاب و قابل تامل خلق می‌کند.
تماشای مینی سریال ۹ غریبه کامل در نماوا
