مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

وقتی شان هدر اولین نسخه فیلمنامه «کودا» (CODA) را می‌نوشت این را می‌دانست که دیالوگ‌ها باید تغییر کند. او می‌گوید: «وقتی یک شوخی می‌نویسید یا یک دیالوگ می‌نویسید، انگار که به فیلمنامه خود گوش می‌دهید. به‌عنوان یک نویسنده، صدای شخصیت‌هایم را در ذهنم می‌شنوم.» اما صدای سه نفر از چهار شخصیت اصلی درامِ با موضوع بلوغِ هدر اصلاً شنیده نمی‌شود.

در عوض، صدای سه بازیگر، مارلی متلین، تروی کاتسور و دانیل دورانت که در «کودا» نقش اعضای خانواده‌ای ناشنوا را بازی می‌کنند که در سواحل ماساچوست با ماهیگیری زندگی خود را می‌گذرانند، با زبان اشاره آمریکایی قابل دیدن است. هدر ۴۴ ساله می‌گوید: «فکر نمی‌کنم به‌طور کامل ثبت کردم که هرگز این کلمات را نمی‌شنوم، بلکه آن‌ها را می‌دیدم. دیدنِ زنده شدن بیان تصویری ایده‌ها یا احساسات هیجان‌انگیزترین روند بود.»

«کودا» که از ۱۳ اوت ۲۰۲۱ در سینماهای آمریکا و هم‌زمان در اپل تی‌وی پلاس به نمایش گذاشته شد، بازسازی فیلم فرانسوی‌زبان «خانواده بلیه» (۲۰۱۴) است. آن فیلم داستان یک دختر نوجوان شنوا را روایت می‌کند که نقش یک مترجم برای پدر و مادر و برادر ناشنوای خود دارد. (CODA مخفف «Child of deaf adult» یا «فرزند ناشنوای بزرگسال» است.) وقتی تهیه‌کنندگان فیلم فرانسوی درمورد یک بازسازی انگلیسی‌زبان با هدر صحبت کردند، او تحت تأثیر داستان قرار گرفت. شیوه‌هایی که احساس می‌کرد می‌تواند این داستان را به فیلم خود او تبدیل کند، توجهش را جلب کرد. هدر توضیح می‌دهد: «احساس کردم در فیلم فرانسوی، تمرکز بیشتر روی روبی، شخصیت شنواست. من این فرصت را داشتم تا بقیه اعضای خانواده را تقویت کنیم – تا آن شخصیت‌ها را واقعاً سه‌بعدی کنم و آن‌ها را با ناشنوایی تعریف نکنم.»

هدر همچنین نمی‌خواست انتخاب‌های بحث‌برانگیز فیلم فرانسوی را تکرار کند: نقش دو شخصیت‌ ناشنوای اصلی در آن فیلم توسط بازیگران شنوا ایفاء‌ شد و به برخی فعالان احساس کردند از ناشنوایی شخصیت‌ها به‌عنوان یک منبع توهین‌آمیز برای خلق کمدی استفاده شد. هدر می‌گوید: «از ابتدا احساس ‌کردم اگر قرار است فیلم با بازیگران شنوا ساخته شود، ترجیح می‌دهم اصلاً ساخته نشود.»

امیلیا جونز

سرمایه‌گذارانی که هدر برای کار روی فیلم با آن‌ها کار می‌کرد با ایده او موافق نبودند. کارگردان آه می‌کشد و می‌گوید: «ای‌کاش می‌توانستم بگویم همه موافق بودند.» کسانی که قرار بود هزینه تولید فیلم را تأمین کنند، ستاره‌های بزرگ را می‌خواستند و فکر می‌کردند انتخاب بازیگران ناشنوای کمتر شناخته‌شده، یک ریسک بزرگ خواهد بود. بعد مارلی متلین – تنها بازیگر ناشنوا که تابه‌حال برنده جایزه اسکار (برای فیلم «بچه‌های یک خدای کهتر» تولید ۱۹۸۶) شده و یک ستاره غیرقابل انکار در نوع خود – به گروه بازیگران پیوست و تهدید کرد اگر بازیگران شنوا برای نقش‌های ناشنوایان استخدام شوند، از پروژه کنار می‌رود. متلین در مصاحبه اخیر خود با دیلی بیست گفت: «راحت گفتم، “اگر می‌خواهید این کار را کنید، من نیستم.”»

هدر می‌گوید: «وقتی آزمون بازیگری را شروع کردیم، انکار این‌همه استعداد در جامعه ناشنوایان غیر ممکن بود. می‌دانستم وقتی فیلم آن آزمون‌ها را به مدیران و تهیه‌کنندگان استودیو نشان دهم، بحث کردن خیلی ساده‌تر می‌شود. می‌توانستم به آن‌ها بگویم، “ببینید این بازیگران چقدر خوب هستند. خیلی احمقید اگر از این استعدادها استفاده نکنید.”»

شان هدر

متلین برای بازی در نقش جکی روسی، مادر خانواده که یک ملکه زیبایی سابقِ تا حدی خودشیفته است، انتخاب شد. هدر، کاتسور را برای نقش فرانک، شوهر جکی که یک ماهیگیر ریشوی شاد و شوخ است و دورانت را برای نقش لئو، پسر بیست و چند ساله خانواده که زود از کوره در می‌رود و مغرور است، انتخاب کرد. کاتسور و دورانت که هر دو ناشنوا به دنیا آمدند، قبلاً و در اقتباس صحنه‌ای نمایشنامه «سیرانو» استیون سَکس نیز نقش پدر و پسر را بازی کرده بودند. در همین حال، امیلیا جونز ستاره سریال «لاک و کلید» برای نقش روبی، دختر شنوای روسی و فرانک انتخاب شد. او نوجوانی عادی است که علاقه زیادی به خوانندگی دارد و هم‌زمان برای خانواده خود نقش یک مترجم را بازی می‌کند. چیزی نگذشت که چهار بازیگر اصلی مثل یک خانواده شدند. هدر می‌گوید: «کشش واقعی – وقتی مردم راحت با هم پیوند برقرار می‌کنند و همدیگر را می‌شناسند و همدیگر را دوست دارند، چیزی است که شما به‌عنوان یک کارگردان نمی‌توانید واقعاً خلق کنید.»

جونز و هدر هر دو برای فیلم، زبان اشاره آمریکایی (ASL) را یاد گرفتند و همان‌طور که هدر احساس کرده بود، تغییر دیالوگ‌ها ضروری بود. او می‌گوید: «استادان زبان اشاره من الکساندریا ویلز و آن تومازتی بودند. من و الکساندریا پشت میز روبه‌روی هم می‌نشستیم و فیلمنامه را خط به خط جلو می‌رفتیم و او دیالوگ را با زبان اشاره برای من بازگو می‌کرد. بعد درمورد آن بحث می‌کردیم. او می‌گفت، “منظورت این است؟” همان‌طور که روش‌های زیادی برای نوشتن یک دیالوگ هست، برای بیان یک چیز با زبان اشاره نیز روش‌های زیادی وجود دارد. من وارد ریتم زبان اشاره آمریکایی شدم و فهمیدم که مثلاً یک شوخی ازنظر بصری چطور در نقطه مقابل یک دیالوگ قرار دارد.»

تروی کاتسور، مارلی متلین و دانیل دورانت

«کودا» اولین بار در دنیا به‌طور آنلاین در جشنواره فیلم ساندنس ۲۰۲۱ به نمایش درآمد و با استقبال گسترده روبرو شد. فیلم در بخش مسابقه فیلم‌های داستانی آمریکایی چهار جایزه شامل جایزه بزرگ داوران، جایزه کارگردانی، جایزه تماشاگران و جایزه ویژه داوران برای گروه بازیگری را از آن خود کرد. «کودا» همچنین رکورد بالاترین رقم حق پخش یک فیلم در آن دوره جشنواره ساندنس را به خود اختصاص داد و به مبلغ بسیار چشمگیر ۲۵ میلیون دلار به اپل فروخته شد. با وجود همه تحسین‌ها، هدر تا همین اواخر فرصت تماشای فیلم خود را در کنار تماشاگران پیدا نکرد. این فرصت در یک جلسه نمایش در گلاستر، ماساچوست فراهم شد، یک شهر ساحلی ماهیگیری که داستان «کودا» در آن روی می‌دهد. (و جایی که با کمبریج، شهر زادگاه خود هدر در ماساچوست فاصله چندانی ندارد.) او می‌گوید: «برای من، بزرگ‌ترین لذت، شنیدن آن خنده‌های شدید در اوایل فیلم بود. هر وقت کسی به می‌گوید با دیدن فیلم خیلی گریه کرد، همیشه سؤال می‌کنم، “یعنی اصلاً نخندیدی؟”»

«کودا» هم در نمایش عمومی در گلاستر و هم اولین نمایش مجازی در ساندنس با «زیرنویس‌ دائمی»‌ – یعنی کل فیلم و نه‌فقط صحنه‌های زبان اشاره – پخش شد. هدر به خاطر می‌آورد که «تا حد زیادی فهرست مهمانان برنامه اکران در گلاستر را می‌دانست» و فکر نمی‌کرد هیچ فرد ناشنوایی در آنجا حضور داشته باشد، اما به‌هرحال و محض احتیاط، کل فیلم را زیرنویس کرد و این کار خوبی بود. هدر می‌گوید: «بعد از نمایش فیلم یک مرد ناشنوا پیش من آمد و خیلی تشکر کرد. او گفت، “من هیچ‌وقت سینما نمی‌روم، چون از آن عینک‌های لعنتی (که فیلم برای افراد ناشنوا شرح می‌دهد) متنفرم. خیلی وقت‌ها کار نمی‌کنند. چشم‌های من را اذیت می‌کنند، وحشتناک هستند. از شما برای این کار ممنونم، چون من فیلم را دوست داشتم و بودن در این جلسه نمایش فیلم خیلی عالی بود.»

هدر می‌گوید: «امیدوارم فیلم ما افراد بیشتری را تشویق کند که فیلم‌های خود را زیرنویس کنند. ما جامعه‌ای درست کرده‌ایم که خیلی روی افراد توانمند تمرکز دارد و خیلی حس بدی دارد که با آن جامعه شروع به تعامل کنید و ‌بینید جا ماندن چه معنایی دارد. اگرچه مطمئن هستم بازیگران و اعضای ناشنوای گروه تولید فیلم من پشت چشم‌ نازک می‌کنند و با خنده می‌گویند، “خوب، زندگی ما همین است!”»

تروی کاتسور و دانیل دورانت

«کودا» دومین فیلم بلند سینمایی هدر پس از کمدی سیاه «تالولا» (۲۰۱۶) با بازی الیوت پیج و آلیسون جنی است. هدر هیچ نشانه‌ای از کم کردن سرعت کار نشان نمی‌دهد – او اخیراً یک قرارداد کلی با اپل امضا کرد، در حال حاضر یکی از سازندگان سریال تحسین‌شده «آمریکای کوچک» تولید اپل است و به‌زودی برای این شرکت فیلمی درباره زندگی جودی هویمان، فعال حوزه معلولان کارگردانی می‌کند. هدر اولین بار داستان هویمان را در مستند نتفلیکس درباره جنبش حقوق معلولان، «اردوگاه معلولان» به کارگردانی نیکول نیونام و جیم لبرکت شنید و آن‌قدر مجذوب شخصیت هویمان شد که بلافاصله کتاب خاطرات این فعال را خرید.

هدر می‌گوید: «لحظه‌ای که کتاب را به پایان رساندم، به او ایمیل زدم و سؤال کردم “برای کتاب چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا می‌تواند به یک فیلم برگردانده شود؟” تیم او با من تماس گرفت و گفت: “ما درواقع در حال انتخاب یک فیلمساز هستیم و ۲۴ ساعت بیشتر وقت نداریم؛ اگر می‌خواهید با جودی ملاقات کنید، می‌توانید امروز ساعت پنج او را ببینید.” احساس می‌کردم جهان برای ما کار می‌کند. با جودی ملاقات کردم و ما فوری دوست شدیم و رابطه خوبی بین ما شکل گرفت.»

گفته می‌شود آلی استروکر – اولین بازیگری برنده جایزه تونی (برای نمایش «اکلاهما!») که برای حرکت از صندلی چرخ‌دار استفاده می‌کند – برای بازی در نقش هویمان که در دوران کودکی دچار فلج اطفال شد و در بیشتر زندگی خود از صندلی چرخ‌دار استفاده کرده، در نظر گرفته شده است. هدر درمورد شایعات مربوط به انتخاب بازیگر اصلی فیلم اظهارنظر نمی‌کند، اما اطمینان می‌دهد: «ما بسیار مصمم هستیم فردی از جامعه معلولان این نقش را بازی کند.»

امیلیا جونز

«کودا» فیلمی صادقانه است و پایانی دارد که بینندگان را تحت تأثیر قرار می‌دهد. شاید تعجبی نداشته باشد که برخی برچسب «فیلمی که حالتان را خوب می‌کند» به آن زده‌اند، عبارتی که می‌تواند مثل یک تعریف کنایه‌دار به نظر برسد، به‌ویژه وقتی از طرف آن دسته از منتقدان فیلم باشد که خیلی خود را جدی می‌گیرند و در توییتر دنبال‌کنندگان زیادی دارند. هدر اذعان می‌کند که این عبارت گاهی اوقات آزاردهنده است. «شما اعتبار یک فیلمساز مستقل از ساندنس را می‌خواهید. منظور از “فیلمی که حالتان را خوب می‌کند” دقیقاً چیست، یعنی چیزی از جنس فیلم‌هایی که داستانشان در کریسمس اتفاق می‌افتد؟»

او ادامه می‌دهد: «اما من فکر می‌کنم ما باید حال خوبی داشته باشیم. به‌عنوان نژاد انسان، واقعاً یک سال و نیم سخت را پشت سر گذاشتیم. فکر می‌کنم همه مشتاق دیدن فیلمی هستند که درباره ارتباط و خانواده است و این حالتان را خوب می‌کند.» بنابراین، هدر نتیجه می‌گیرد: «من این را به‌عنوان یک تعریف در نظر می‌گیرم که فیلم ما اشک‌آور است و فیلمی است که حالتان را خوب می‌کند، چون فکر می‌کنم در حال حاضر اهمیت دارد که داستان‌ها برای ما شفابخش باشند.»

منبع: دیسایدر (آنا منتا)

تماشای این فیلم در نماوا