مجله نماوا، شادی حاجی مشهدی

زندگی در جریان است، لحظات تلخ و دشوار در پی لذت‌ها و خوشی‌ها می‌رسند و اینگونه است که همواره غم و شادی در پی هم می‌آیند.

نوروز فصل نو شدن و زمانی امیدبخش برای آمدن فرداهایی بهتر… و البته فرصتی است که بیشتر اعضای خانواده‌ها دورِهم جمع می‌شوند تا دیداری تازه کنند. در اغلب این گعده‌ها، گاهی بعد از دید و بازدیدهای نوروزی و حرف و شنودهای روزمره، برای سرگرم شدن باید کارهای بهتر و بیشتری انجام داد.

 تماشای یک فیلم سینمایی یا انیمیشن جذاب در کنارسایر اعضای خانواده، تجربه جالب و کم‌نظیری است که سبب می‌شود اتمسفر و حال و هوای جالب فیلم دیدن در سالن سینما را با هزینه کمتری به خانه بیاورید.

در این نوشتار برای شما مخاطبان وفادار و سینما دوست، چهار پیشنهاد جذاب از دسته فیلم‌های سینمای ایران و جهان به همراه یک فیلم انیمیشن دیدنی و یک سریال ایرانی معرفی می‌شود تا برای دقایقی شما و اعضای خانواده را سرگرم کنند.

انیمیشنی برای همه سنین

«پسر، موش کور، روباه و اسب»، فلسفه زندگی به زبان ساده

انیمیشن «پسر، موش کور، روباه و اسب» یک پیشنهاد جذاب و آموزنده برای همه اعضای خانواده است.

اگر در انتقال مفاهیم پیچیده و گاه فلسفی زندگی مثل هویت‌مندی فردی، ارزش دوستی و عشق و مفهوم خانه و خانواده، به فرزندان کم و سن سال‌تر، دچار مشکل هستید، حتما این انیمیشن ساده و صمیمی را تماشا کنید.

روایت انیمیشن «پسر، موش کور، روباه و اسب» با تصویر پسربچه‌ای شروع می‌شود که در محیطی کاملا سفید و خالی، سرگردان ایستاده است؛ خیلی زود می‌فهمیم که او خانه‌اش را گم کرده و در این لوح سفید بی‌انتها و برفی، تنهاست. استعاره‌ای از گم شدن و سرگشتگی انسان معاصرِ که در جست ‌وجوی هویت، امنیت و آرامش است.

پسرک برای یافتن خانه به یک راهنما نیاز دارد، یک مرشد که او را به سرمنزل برساند، در این استیصال و گم شدگی، ناگهان سر و کله دوستی به نام «مول» (یا همان موش کور) از زیر برف‌ها پیدا می‌شود، که مسیر حرکت را به پسرک نشان می‌دهد.

 از این‌ نقطه سفر پسرک که به واقع سیر و سلوک او در مسیر زندگیست، شروع می‌شود و روباه و اسب در ادامه سفر به آن ها می‌پیوندند و با پسرک همراه می‌شوند تا خانه را پیدا کنند. 

فیلم از روی داستانی به همین نام ساخته شده که چارلی مکسی هنرمند و تصویرگر انگلیسی، آن را برای کودکان نوشته و پس از انتخاب آن به‌عنوان کتاب سال، تهیه‌کننده‌ها تصمیم به ساخت فیلمی از روی آن می‌گیرند.

 پیتر پینتون در مقام کارگردان سعی کرده فضا و طراحی شخصیت‌ها را عینا شبیه آنچه در کتاب بوده انجام دهد. فضایی خلوت و طرح‌هایی با خطوط ساده که در زمینه‌ای سرد و برفی کار شده و در آن خبر چندانی از رنگ نیست و تنها رنگ‌های موجود، تقریبا متعلق به شخصیت‌های داستان است. روایت داستان ساده و روان است. به مفاهیمی مانند دوستی، عشق، خانه و خانواده نگاهی عمیق و فلسفی دارد. جملات و دیالوگ ها همگی ساختاری مثبت دارند اندرزگونه و حکیمانه‌اند و راه و روش زندگی و همدلی و مهربانی را نشانه می گیرند؛ پندهایی که گرچه کلیشه‌ای و تکراری به نظر می‌رسند اما در عین حال صمیمی، لطیف و امیدبخش‌اند ؛ چیزهایی که این روزها عجیب به آن نیاز داریم.

اشک‌ها و لبخندهای جامعه ایرانی

«اجاره نشین‌ها» روایتی که پس از گذشت، چهار دهه هنوز تماشایی است

بدون شک «اجاره نشین‌ها» ساخته داریوش مهرجویی در دهه شصت را هنوز هم می‌توان به عنوان یکی از بهترین کمدی‌های اجتماعی تاریخ سینمای ایران دانست. این فیلم که هم در ژانر کمدی و هم در نوع فیلمسازی الگوی موفقی دارد، توانست برای اولین بار با یک زبان طنازانه و هنرمندانه مناسبات اجتماعی را نقد کند و با ارجاعات سیاسی و اجتماعی فراوان خود به بازنمایی و نقد وضعیت موجود بپردازد.

قصه فیلم درباره یک آپارتمان در حاشیه شهر تهران است که مالک آن درگذشته و بدون وارث مانده. آپارتمان فرسوده و نیازمند تعمیرات اساسی است ولی عباس آقا (مباشر مالکِ درگذشته با بازی عزت الله انتظامی) نه خود وظیفه تعمیرات را به عهده می‌گیرد و نه به دیگر ساکنان اجازه انجام این کار را می‌دهد. در این ساختمان هر یک از ساکنان به دنبال به کرسی نشاندن حرف و نظر خود هستند و این مساله، امکان تفاهم بر سر چگونگی تأمین هزینه‌های تعمیرات را از بین می‌برد…

فیلمنامه‌ی «اجاره نشین‌ها» دقیق و پویا و فعال است. مهرجویی با متنی که پرتحرک و جزیی‌نگر است، عملا انرژی قابل توجهی به فیلم بخشیده، ضمن اینکه تمام پلان های فیلم در خدمت جهان اصلی و لحن طنازانه و نقادانه آنست.

موقعیت شخصیت ها در این اثر نوستالژیک، بسیار هوشمندانه طراحی شده به گونه‌ای که می‌توان هر شخصیت را نماینده‌ی بخشی از جامعه دانست و درست از همین رو می‌توان مدعی شد که فیلمنامه‌ای چند لایه دارد.

گفته شده که طنز اجتماعی مستتر در «اجاره نشین‌ها»، آن را به مردم پسندترین فیلم تاریخ سینمای ایران بدل کرده و کشمکش‌های کاراکترهای آن با بازی بازیگران قدری همچون اکبر عبدی، حسین سرشار، ایرج راد، رضا رویگری، حمیده خیرآبادی، فردوس کاویانی، فریماه فرجامی و… تماشای آن را لذت بخش‌تر کرده است.

همسایه‌تراپی و تغییر

«مردی به نام اتو»؛ بداخلاقِ خوش قلب

فیلم کمدی-درام آمریکایی «مردی به نام اتو»، محصول ۲۰۲۲ به کارگردانی مارک فورستر بر اساس فیلمنامه‌ای از دیوید مگی است. این دومین اقتباس سینمایی از رمان «مردی به نام اوه» محصول سال ۲۰۱۲ اثر فردریک بکمن، و بازسازی آمریکایی فیلم سوئدی به همین نام در سال ۲۰۱۵ به نویسندگی و کارگردانی هانس هولم است. در این فیلم تام هنکس در نقش اصلی همراه با ماریانا تروینو، ریچل کلر و مانوئل گارسیا رولفو بازی می‌کند

فیلم مردی به نام اتو ۲۰۲۲ در مورد یک مرد ۶۰ ساله بداخلاق به نام اتو اندرسون (تام هنکس) است که وقتی همسرش می‌میرد و با مرگ او کنار نمی‌آید و پس از ۴۰ سال کار کردن، بازنشسته شده و تصمیم به خودکشی می‌گیرد.

خانواده‌ای به همسایگی اتو نقل مکان می‌کنند که از همان ابتدا برخوردهای جالبی با او دارند. تلاش‌های این مرد عبوس برای خودکشی، دائما توسط این همسایه‌ جدید پر جنب و جوش ناکام می‌ماند.

اتو از هر چیزی که روال معمول زندگی‌اش را مختل کند، خشمگین می‌شود و حتی با خودش نیز سر ناسازگاری دارد. اما رفته رفته، به واسطه طبیعت شجاع و مهربان مادر خانواده و شیطنت‌های کودکانش  اصطکاک و ناسازگاری اولیه میان آن‌ها و اتو به یک رابطه دوستانه تغییر شکل می‌دهد که باعث تغییری عظیم در زندگی اتو می‌شود.

سریال ایران؛ «آکتور»، متفاوت و سرگرم‌کننده

همه، بازیگرانِ عرصه زندگی‌اند

در میان سریال‌های ایرانی در حال پخش از نماوا، «آکتور» متفاوت‌ترین آنهاست که حتی زاویه دید روایی و موقعیت داستانی آن، متفاوت‌تر از سریال‌های ساخته شده در شبکه‌های نمایش خانگی است. جالب اینکه این اثر در کارنامه کارگردانش، یعنی نیما جاویدی هم اثری متفاوت است.

قصه «آکتور»، درباره زندگی پرفراز و نشیب چند بازیگر مستعد تئاتر است که بعد از پیشنهاد کاری که به آن‌ها می‌شود زندگی‌شان دستخوش ماجراهایی پیچیده می‌شود.

جاویدی با عریان کردن چهره برخی از افراد جامعه، تماشاگر را با این حقیقت تاریک و تلخ روبرو می‌کند که آدم هایی که می‌شناسیم، ممکن است بنا به منفعت شخصی‌ در حال تظاهر و بازی در نقش‌های مختلف باشند. فیلمساز در فصل اول از این سریال، جهان واقعی را با دنیای نمایش گره زده تا مخاطب را در موقعیتی معلق اما پویا، نسبت به جهان داستانی و زندگی واقعی قرار دهد.

این تجربه تازه از سریال‌سازی برای مخاطبی که با انواع محصولات متنوع و سرگرم کننده مواجه است، به سبب هنرمندی فیلمساز در نمایش قابلیت بازیگری و نقش‌آفرینی در رویارویی با چالش‌های زندگی واقعی، جالب است. جایی که نقش بازی کردن نه به معنای منفی تظاهر کردن، بلکه به معنای زیستن در جامعه انسانی و پذیرش نقش‌های اجتماعی است و به میانجی همین نقش‌هاست که اساسا زندگی شکل می‌گیرد و به پیش می‌رود.

قصه مرتضی و علی با داستانک‌های موازی، توانسته حال و هوای مفرح و هیجان‌انگیزی را در طول هشت قسمت پخش شده، پدید آورد و دنبال کننده‌گان را در هر اپیزود غافلگیر کند.

«آکتور» از قسمت چهارم و پنجم وارد فاز جدیدی می‌شود که به نظر می‌رسد در ادامه لایه‌هایی از داستان‌های پلیسی- کارآگاهی را با زندگی اجتماعی ترکیب خواهد کرد.