مجله نماوا، گلاره محمدی

فرضیه‌ای درباره پایان جهان، زنی که رحم خود را به زوج‌های نابارور اجاره می‌دهد، مردی قمارباز و دائم‌الخمر که در عروسی‌ها ساز می‌زند، طبیعت بکر و چشم‌نواز شمال، خانه‌ای پر از نقاشی‌های ساده، عجیب و منحصر به فرد، فیزیکدانی تنها که به کما رفته و … شاید روی کاغذ چندان با یکدیگر ارتباط معنایی و مفهومی برقرار نکند اما همه و همه عناصری است کلیدی از فیلمی که جهان خاص خود را برای مخاطب می‌سازد تا در طول ۱۰۰ دقیقه نمایشش، همه چیز را آنگونه که فیلمساز برایش به تصویر می‌کشد، بپذیرد.

آیدا پناهنده از معدود استعدادهایی است که با حضور در جشنواره‌های جهانی مسیر رو به رشدی را در پیش گرفت و اسیر عناوین ریز و درشت آنها نشد. تنها در دو دوره از جشنواره فیلم کن، یک بار برای فیلم سینمایی ناهید (اولین فیلمش) موفق به دریافت جایزه آینده نویدبخش در سال ۲۰۱۵ در بخش نوعی نگاه شد و در سال ۲۰۱۶ از همین جشنواره توانست یکی از سه زنی باشد که جایزه بخش زنان پویا را دریافت می‌کند.

«تی تی» چهارمین فیلم بلند سینمایی پناهنده پس از «ناهید»، «اسرافیل» و «پاییز نیکایدوها» (محصول ژاپن و هنگ کنگ که در ایران نمایش داده نشده است) در مقام نویسنده و کارگردان است. او که در کارنامه‌اش فیلم‌های کوتاه، مستند و تلویزیونی متعددی به چشم می‌خورد، این بار نیز همچون دو فیلم «ناهید» و «اسرافیل»، روایتی پخته، یکدست و تاثیرگذار از زندگی یک زن را به نمایش می‌گذارد و موضوعاتی به ظاهر ساده، اما در واقع پیچیده را بیان می‌کند که بیننده را تا پایان با خود همراه می‌سازد.

مثلث تی تی (الناز شاکردوست)، ابراهیم (پارسا پیروزفر) و امیرساسان (هوتن شکیبا) یکی از عجیب‌ترین و در عین حال جسورانه‌ترین ترکیب‌هایی است که سینمای ایران در سال‌های اخیر تجربه کرده است. کنار هم قرار گرفتن بازیگرانی که تجربه‌های تصویری متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند ریسک بزرگی برای کارگردان اثر بوده که می‌توان گفت سربلند از آن بیرون آمده است.

زنان‌ در فیلم‌های آیدا پناهنده در تضاد با جامعه اطرافشان معرفی می‌شوند و به دلیل همین کنتراست در تفکر یا شیوه زندگی همواره از جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند، جدا می‌مانند؛ شخصیت ناهید (ساره بیات) در فیلم «ناهید» را به یاد بیاورید؛ با وجود یک پسر نوجوان و شوهر سابقی که دست از سرش برنمی‌دارد عاشق شده یا شخصیت ماهی (هدیه تهرانی) در فیلم «اسرافیل» که علیرغم خانواده سنتی‌ که دارد در جوانی گرفتار عشقی آتشین شده و برای آن حتی تا پای مرگ هم پیش رفته است. اما تی تی فراتر از این دو زن که شخصیت‌های اصلی فیلم‌های پیشین پناهنده بوده‌اند، خاص‌ترین شخصیت زن خلق شده توسط اوست. شخصیتی که ابراهیم به درستی درباره‌اش می‌گوید: «تو شبیه هیچ کدوم از زن‌هایی که دیدم نیستی. اصلاً شبیه زن‌ها نیستی»

تی تی در حالی دغدغه نجات بشریت را دارد که خود اسیر امیرساسان و سوءاستفاده‌های بی‌پایان اوست. اما در صحنه‌هایی می‌بینیم که از آنچه بر سرش می‌آید آگاه است و سادگی‌اش که گاه بیننده را خشمگین می‌کند، امری سطحی نیست. نشانه‌هایی در این شخصیت وجود دارد که شاید پیشتر می‌شد به جادو و شعبده نزدیک دانست، اما این نشانه‌ها تنها گواهِ متفاوت بودن او نیست بلکه به نوعی تی تی را نمادی از خیر و نیکی معرفی می‌کند؛ او علیرغم زندگی سرشار از مصائبش سرشار از انرژی است و می‌خواهد جهان را نجات دهد و اینکه حاضر است برای زوج‌های نابارور فرزندآوری کند هم حاصل تفکریست که به آن اعتقاد دارد: «نجات بشریت!»

در دنیای تی تی حتی امیرساسان هم که از انجام هیچ عمل شرّی (خصوصاً در برابر تی تی) فروگذار نمی‌کند، قابل بخشش است و برای کارهای غیراخلاقی‌اش هم می توان توجیه پیدا کرد! او بیش از آنکه کولی ساده دلی (یا آنطور که امیرساسان می‌گوید: شیرین عقل) باشد که به مراقبت نیازمند است و می‌بایست حتماً تحت کنترل کسی باشد، زنی است که سر در آسمان دارد و می‌خواهد با باورهای خیرخواهانه‌اش زندگی کند پس می‌کوشد تا زشتی‌های حاکم بر روابط امروزی میان انسان‌ها را نبیند و کاری را که درست است، انجام می‌دهد.

فیلمساز نقش زن و تاثیر حضورش در زندگی را به درستی تصویر کرده است؛ مرکز ثقل و نقطه تعادل. ابراهیم در غیاب همسرش (یا حضور سردِ او در زندگی مشترک) به تحقیق افراطی در فرضیه سیاه چاله‌ها و پایان جهان پرداخته و در مرز مرگ و زندگی تی تی به کمکش آمده، امیرساسان یا در حال قمار است یا از فرط مصرف الکل مجلس عروسی را بهم می‌ریزد و تنها چیزی که مانعِ تبدیل شدنش به شر مطلق است حضور تی تی است. به بیان دیگر آنچه این جهان را با تمام زشتی‌ها و زیبایی‌ها، نیکی و بدی، خشونت و مهر و در یک کلام خیر و شر، متعادل نگه داشته حضور زن است. زنی که در نقاشی‌های ساده اما پرمعنی‌اش، کشتی نوح نجات‌دهنده همه انسان‌ها و جانداران است و سیاه چاله‌ای عمیق در انتظار بلعیدن این جهان و نقطه پایان آن.

نقاشی‌ها: امیر اثباتی

تماشای «تی تی» در نماوا