مجله نماوا، محمّد تقی‌زاده

آلن رنه فقید که از اصلی‌ترین و پیشقراولان سینمای مدرن است، در آثار خود ایهام و ابهامی را طراحی می‌کند که به عنوان جز اصلی سینمای مدرن در آثار فیلمسازان بعدی این سبک قابل ردگیری است، به نظر می رسد تاد هینز سازنده «می‌ دسامبر» نیز به عنوان یکی از دوستداران این سبک، از ابتدا به دنبال ایجاد سوال و درگیرکردن ذهن تماشاگری است که قرار است نزدیک دو ساعت فیلم جدید او را تماشا کند.

این کنجکاو برانگیزی از عنوان فیلم آغاز می‌شود عنوان «می دسامبر» به رابطه‌هایی گفته می‌شود که اختلاف سن طرفین رابطه، زیاد باشد و نمودی غیرعادی داشته باشد و اشاره به فاصله زیاد ماه می در بهار و ماه دسامبر در پاییز و زمستان دارد. قصه این فیلم نیز در واقع به واکاوی زندگی گریسی و جو مربوط است که اختلاف سنی زیادی دارند و از سویی، نفس ارتباط آنها نیز جنجالی و واکنش‌برانگیز شده بود.

داستان می دسامبر بر اساس واقعیت نوشته شده و در طول فیلم نیز شاهد یک روایت فیلم در فیلم هستیم. «الیزابت» با بازی ناتالی پورتمن وارد زندگی گریسی و جو می‌شود تا در فیلمی که قرار است از روی زندگی آنها ساخته شود، نقش گریسی را ایفا کند.

درام «می دسامبر» یک نوع روایت متفاوت است که از جهاتی به دلیل درونی بودن کاراکترها و جنبه روانکاوانه آن، جزو سینمای مدرن به حساب می‌آید. لحن و فضاسازی فیلم نیز در خدمت این نوع سبک، لایت و آرامبخش است و قرار نیست به سبک آثار پر زد و خورد این چنینی که در آن سوتفاهم‌‌های عاطفی کنش‌برانگیز و خشونت‌زا است، شاهد چنین رویکردی از سوی فیلمساز باشیم.

رویکرد تاد هینز در «می دسامبر»، نزدیک‌شدن به کاراکترها و نشان دادن شباهت‌ها و تفاوت‌هایی است که انسان‌ها می‌توانند داشته باشند. برای نمونه قاب دو نفره جولین مور و ناتالی پورتمن که در پوستر فیلم هم قابل مشاهده و در فیلم نیز چندین و چند بار بر آن تاکید شده در واقع به آینه‌وار بودن شخصیت این دو و دو روی سکه‌بودن آنها اشاره دارد.

آینه‌وار بودن کاراکتر گریسی و الیزابت در حالی که قرار است یکی نقش دیگری را بازی کند در ظاهر و باطن کاراکترها قابل دریافت است. برای نمونه هر دو به شدت عاشق فرد یا موضوعی هستند: گریسی معشوقه‌اش جو را دارد و الیزابت در حد افراطی به بازیگری عشق می‌ورزد.  طراحی‌های استعاری در شباهت زندگی کاراکترها با شفیره‌هایی که در حال دگردیسی می‌شوند نیز به تصویر درآمده است.

قصه دو خطی فیلم «می دسامبر» خیلی ساده و صریح است اما پرداخت کارگردان در این اثر، باعث شده واکنش‌ها به فیلم تاحدی صفر و صدی باشد: بازیگری به زندگی یک زوج مساله‌دار آمده و قرار است به واسطه حضور به عنوان بازیگر، با آنها معاشرت و در زندگی شخصی آنها سرک بکشد. اما شخصیت‌پردازی فیلم و نحوه بیان اطلاعات فیلمنامه به گونه‌ای بوده که در بسیاری از جهات پرسش‌برانگیز و مبهم به نظر بیاید.

ابهام در روابط شخصیت‌ها و کنش‌های شخصی آنها موضوعی است که ابعاد انتقادی فیلم «می دسامبر» را افزایش می‌دهد برای نمونه این پرسش پیش می‌آید که چرا الیزابت تا این حد برای ایفای یک نقش اجازه پیدا می‌‌کند بدون هیچ حد و مرزی در زندگی شخصی گریسی ورود کند و اصولا چگونه این خانواده راضی می‌شوند که از رسوایی اخلاقی آنها فیلم ساخته شود؟ مقدماتی که اصولا یا پاسخ داده نمی‌شود و یا انگیز‌ه‌هایی برای ورود مخاطب به داستان ارائه نمی‌شود.

شخصیت‌پردازی در «می دسامبر» بسیار محل بحث و کنکاش است جایی‌‌که جو به عنوان یکی از رئوس عشق مثلثی در فیلم، کمترین کنش‌گری گفتاری و رفتاری را داراست و گویا باید این خصیصه وی را به سن کم او مربوط کنیم. گریسی از آن سو، بسیارمقتدر و کاریزماتیک به تصویر درآمده که در جزئی‌ترین رفتار بچه‌ها و همسرش اعمال نظر می‌کند و قرار است چهره‌ای قوی و فاقد هیچ‌گونه ضعیفی را نشانمان دهد در حالی‌که بسیار شکننده است و در پلانی که برای نخریدن کِیک افسرده و گریان است این حجم از ناتوانی درونی خود را نشان می‌دهد. الیزابت نیز که اصولا مشخص نیست که قرار است بازیگر باشد یا خبرنگار و کارآگاه! چرا که دائم در حال تجسس در همه امور زندگی خانواده گریسی است و این ضعف شخصیتی وی به فیلمنامه نه چندان دقیق و استخوان‌دار فیلم مربوط بوده است.

زوج ناتالی پورتمن و جولین مور در کنار داستان دو خطی فیلم به خودی خودی کنجکاوبرانگیز و دلیل اولیه تماشای فیلم از سوی مخاطبان سینما است اما به نظر می‌رسد مخاطبان فیلم بعد از تماشای آن به دو دسته کاملا موافق و مخالف تقسیم می‌شوند.

تماشای «می دسامبر» در نماوا