مجله نماوا، رویا فتح‌الله‌زاده

فیلم داستانی «متری شیش و نیم» به کارگردانی سعید روستانی روایت مبارزه‌ی پلیس با باندهای فروش مواد مخدر است. بی‌شک، مهم‌ترین و تکان‌دهنده‌ترین سکانس فیلم را می‌توان سکانس ابتدایی آن دانست. در سکانس ابتدایی، صحنه‌ی تعقیب و گریز میان پلیس و یکی از فروشندگان مواد مخدر، از همان دقایق اولیه به مخاطبان نشان می‌دهد که با فیلمی واقع‌گرا، تلخ و گزنده رویارو هستند که در سیر و حرکت داستان، حوادث و اتفاق‌ها قابل پیش‌بینی نیستند.

 فیلم «متری شیش و نیم» دومین فیلم «سعید روستایی» در مقام کارگردان است. او پیش از این فیلم تحسین‌شده‌ی «ابد و یک روز»‌ را کارگردانی کرده است. فیلمی که از پرفروش‌ترین‌های تاریخ سینمای ایران به شمار می‌آید و در عین حال توانسته است جوایز مهمی را از جشنواره‌های داخلی و خارجی دریافت کند. «متری شیش و نیم» نیز در جدول فروش سینمای ایران در سال ۹۸ صدرنشین بود و لقب پرفروش‌ترین فیلم سینمای اجتماعی و غیرکمدی سال ۹۸ را از آن خود کرد.

«متری شیش و نیم» داستان رویارویی یک قهرمان – پلیس با نام صمد (با بازی پیمان معادی) و یک ضد قهرمان تبهکار با نام ناصر (با بازی نوید محمدزاده)‌ است.

کاراکتر صمد به عنوان یک پلیس بااخلاق، مسئولیت‌پذیر، زیرک و هوشیار و در مواقع لزوم بی‌رحم با بازی ماهرانه‌‌ی معادی به خوبی در پی‌رنگ فیلم جا افتاده است. او ترکیبی از خشم و آرامش، بی‌رحمی و دلسوزی و جدیت و لوندی را در شخصیتش دارد.

انتخاب معادی به عنوان بازیگر نقش صمد، مهم‌ترین نقش را در جذابیت کاراکتر صمد ایفا می‌کند. شخصیت‌پردازی دقیق و بازی خوب معادی موجب شده است تا در سینمای ایران، کاراکتر یک پلیس را ببینیم که در عین اینکه وظیفه‌شناس و متعهد است ممکن است خطا کند و گاهی نیز هنگام انجام وظایف زیرکی‌های خاص خودش را داشته باشد. شخصیت ناصر به عنوان یک تبهکار به خوبی کاراکتر صمد پرداخت نشده است. او فردی ضعیف، آسیب‌پذیر و دارای اختلال شخصیت است اما در عین حال، اصول اخلاقی خاص خودش را دارد. ناصر را می‌توان از این منظر یک ضدقهرمان دانست.

ضد قهرمان‌ها معمولا خصوصیات شخصیتی منحصر به فرد و اصول اخلاقی یا شرافت مختص به خودشان را دارند که تا حدودی موجب می‌شود مخاطبان با آنها احساس همدلی کنند. ناصر نیز برای اعمال تبهکارانه‌اش دلایل شخصی و اصول اخلاقی مختص به خودش را دارد. برای نمونه آنچه در مورد شخصیت ناصر مشخص و نمایان است علاقه‌اش به کودکان است. خط قرمز او آزار و اذیت کودکان است. در سکانس‌های گوناگون علاقه و دلسوزی ناصر نسبت به کودکان را می‌بینیم.

در فیلم «متری شیش و نیم» آنچه نگاهی نو به شمار می‌آید زاویه‌ی دید فیلم به مسئله‌ی اعتیاد است. روستایی پیش از این در فیلم «ابد و یک روز» به آسیب اجتماعی اعتیاد در قالب کاراکتر محسن، توجه کرده است. اما زاویه دید این دو فیلم با یکدیگر متمایز است.

در «ابد و یک روز» یک فرد معتاد به مواد مخدر، فاقد هویت و ناآگاه نسبت به جهان اطرافش نیست بلکه محسن به عنوان یک معتاد، تنها فرد خانواده است که نسبت به ازدواج اجباری و مصلحتی خواهرش واکنش نشان می‌دهد. اما در فیلم «متری شیش و نیم» معتادان فاقد هویت هستند. آنها به صورت گروهی و دسته‌جمعی نشان داده می‌شوند و افرادی بی‌هویت و فاقد آگاهی به شمار می‌آیند که باید توسط پلیس پاکسازی شوند.

با این حال در هر دو فیلم، معتاد، فردی تبهکار معرفی نمی‌شود آنها افرادی هستند که توسط فروشندگان مواد اغفال و به بیماری اعتیاد مبتلا شده‌اند. بنابراین تبهکاران واقعی، فروشندگان مواد و باندهای بزرگ هستند و معتادان، بیمارانی هستند که باید با کمک نیروهای پلیس یا مراکز بازپروری،‌ اصلاح شوند.

در این میان، ساختارشکنی‌ جسورانه‌ی «متری شیش و نیم» در به تصویر درآوردن نیروهای پلیس به عنوان افرادی که مانند مردم عادی ممکن است دچار لغزش و خطا شوند نیز دارای اهمیت است.

در خلال فیلم، متوجه می‌شویم که ناصر در سال‌های قبل توانسته است با رشوه دادن به پلیس و قاضی از مجازات اعدام نجات پیدا کند. بنابراین فیلم علاوه بر اینکه بر جرم و جنایت باندهای موادفروش تمرکز می‌کند از سوی دیگر به خطاها و لغزش‌های برخی از نیروهای پلیس در برابر رشوه‌های میلیونی یا میلیاردی تبهکاران بزرگ نیز اشاره دارد. 

«متری شیش و نیم» فیلمی است که در به تصویر درآوردن هویتی واقع‌گرا،‌ تلخ وگزنده از اعتیاد به مواد مخدر به عنوان آسیبی اجتماعی از یکسو و چالش‌ها و مسائل نیروهای پلیس در مبارزه با اعتیاد و باندهای فروش مواد مخدر به دور از کلیشه‌ها و شعارزدگی از سوی دیگر، موفق عمل کرده است.

تماشای این فیلم در نماوا