مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

«تو واقعاً کی هستی؟» این سؤال اصلی سریال تهاجم مخفی (Secret Invasion)، تازه‌ترین ساخته مارول است که در آن نیک فیوریِ ابرجاسوس با بازی ساموئل ال جکسون، توطئه به کار گرفتن بی‌سر و ‌صدای مأموران دوجانبه در جایگاه‌های قدرت در سراسر دنیا را آشکار می‌کند.

در یک داستان جاسوسی سنتی، این‌ افراد ممکن است عوامل کشورهای متخاصم رقیب باشند، اما نفوذ در جهان سینمایی مارول، منشأ دگرجهانی دارد: فرازمینی‌های هزارچهره با پوست سبز به نام اسکرول‌ها که می‌توانند به میل خود هر انسانی را به‌طور کامل شبیه‌سازی کنند. در این حالت، درک ماهیت واقعی آدم‌ها دلهره‌آور است.

جکسون درباره بازی در نقش اصلی سریال شش اپیزودی «تهاجم مخفی» که پخش آن از ۲۱ ژوئن در دیزنی پلاس شروع شد، می‌گوید: «ما نمی‌دانیم چه کسی دوست است، چه کسی دشمن. داستان جنبه‌ سیاسی دارد که به‌نوعی با شرایط فعلی ما همخوان است: چه کسی خوب است؟ چه کسی نیست؟ زمانی که مردم می‌ترسند و همنوعان خود را درک نمی‌کنند چه اتفاقی می‌افتد؟ نمی‌توانید بگویید در یک مورد خاص چه کسی بی‌گناه و چه کسی گناهکار است.»

ساموئل ال جکسون و بن مندلسون

نیک فیوری اولین بار در قصه‌های «کاپیتان مارول» که داستانش در دهه ۱۹۹۰ اتفاق می‌افتد، به متحد اسکرول‌ها تبدیل شد، زمانی که او و تالوس (بن مندلسون)، رهبر فرقه اسکرول‌ در کنار هم جنگیدند. این موجودات بیگانه در آن داستان، یک تهدید نبودند، تنها قربانیان بی‌گناه یک جنگ کهکشانی بودند که به کمک نیاز داشتند، اما از آن زمان تاکنون دهه‌ها می‌گذرد.

جکسون می‌گوید: «فیوری به اسکرول‌ها گفت همنوعان او تلاش‌ می‌کنند برای آن‌ها مکانی برای زندگی پیدا کنند – به آن‌ها قول داد برایشان سیاره یا جای دیگری بیابند، اما شرایط به‌خوبی پیش نرفت و نتوانست به وعده خود عمل کند.»

حالا گروهی از افراط‌گرایان اسکرول پا گرفته‌اند – و آن‌ها از پرسیدن و از انتظار کشیدن خسته شده‌اند. تسلط مخفی، راه حل این موجودات در «تهاجم مخفی» است و گراویک (با بازی کینگزلی بن‌ ادیر از فیلم «یک شب در میامی») رهبر مقاومت است که اسکرول‌ها را تندرو کرده است. او از جناح تحت رهبری تالوس جدا شده تا منابع مورد نیاز اسکرول را تصاحب کند – ابتدا بدون جار و جنجال و در ظاهر مبدل و بعد در صورت نیاز با زور. خط داستانی سریال، آینه‌ ماجراهای بی‌شماری از تاریخ واقعی است، زمانی که گروه‌های آواره ابتدا دچار شکاف می‌شوند و پس از پایان صبر و دیپلماسی، از کوره در می‌روند.

ساموئل ال جکسون

مندلسون می‌گوید: «فکر می‌کنم هر زمان در فرهنگ‌ها بین گروه‌های مردم تنش‌های قابل توجه ایجاد شود، پیامدهایی به همراه دارد. “تهاجم مخفی” به‌نوعی یادآور دوران جنگ سرد است و در عین حال به درگیری‌های زیاد بین گروه‌هایی از مردم اشاره می‌کند.»

درگیری در سریال مارول فقط ژئوپلیتیک نیست، بلکه شخصی نیز هست. گایا (امیلیا کلارک)، یکی از چهره‌های رادیکال‌ اسکرول، مشکلاتی بسیار عمیق‌تر از بقیه با تالوس دارد. این اولین حضور بازیگر سریال «بازی تاج و تخت» در پروژه مارول استودیوز است، اما شخصیت او درواقع قبلاً ظاهر شد.

جکسون درباره شخصیت گایا به صحنه‌ای از «کاپیتان مارول» (۲۰۱۹) اشاره می‌کند که در آن فیوری شاهد تجدید دیدار تالوس با خانواده اسکرول گمشده‌ خود در یک ایستگاه فضایی است که به دور زمین می‌چرخد. جکسون می‌گوید: «تالوس در آن صحنه زن و دخترش را می‌بیند. گایا همان دختر کوچک اسکرول است که حالا بزرگ شده. او دختر تالوس است.»

بزرگ شدن در بحبوحه یک جنگ مداوم، دور شدن از مبارزه را سخت می‌کند. زندگی در سایه یک پدر قدرتمند، اوضاع را وخیم‌تر می‌کند – به‌ویژه اگر پدر تو رهبری باشد که به نظر شکست خورده است. درمورد گایا، مقاومت عملاً ناگزیر بود.

امیلیا کلارک و بن مندلسون

کلارک می‌گوید: «مطمئناً مقاومت، گایا را سرسخت کرده است. این دختر احساس می‌کند بی‌مصرف بوده. او یک بچه آواره است که تالوس پدرش است. شاید این نکته که در داستان‌های قبلی اشاره زیادی به رابطه آن‌ها نشده، گویای همه‌چیز باشد.»

گایا در عین حال به‌شدت از دوست پدرش، فیوری و همنوعان او دلگیر است. کلارک می‌گوید: «این افراد سال‌ها پیش وعده‌های زیادی دادند، اما اتفاق خاصی نیفتاد؛ بنابراین رنجش او و بقیه اسکرول‌ها قابل درک است. احساسات زیادی در درون او جمع شده و شخصیت او درگیری‌های زیادی دارد که ناشی از شرایط است. شما می‌توانید احساسات گایا را درک کنید.»

«تهاجم مخفی» از خط داستانی یک قصه مارول کامیکس در ۲۰۰۸ نوشته برایان مایکل بندیس الهام می‌گیرد که با دیگر خطوط داستانی ابرقهرمانی همپوشانی دارد. در آن مجموعه قصه‌ها، حتی قهرمانان تثبیت‌شده نیز بعضی وقت‌ها به‌عنوان جایگزین‌های مخفی فرازمینی‌ها نشان داده می‌شوند که نقشه فتح اسکرول را دنبال می‌کنند.

جاناتان شوارتز، تهیه‌کننده اجرایی «تهاجم مخفی» می‌گوید سریال همین‌طور از تریلرهای جاسوسی جنگ سر نوشته جان لو کاره و همچنین تعدادی از مجموعه‌های تلویزیونی معاصر که تضاد بین وفاداری و هویت را کاوش می‌کنند، سر نخ می‌گیرد. او می‌گوید: «ما جداً از سریال‌هایی مانند “هوملند” و “آمریکایی‌ها” الهام گرفتیم. متوجه می‌شوید آدم‌هایی هستند که به آن‌ها اعتماد دارید یا فکر می‌کنید می‌توانید اعتماد کنید – یا فقط تا حدی می‌توانید اعتماد کنید.»

در تلاش برای افشای توطئه اسکرول‌های افراطی، راه فیوری با تعدادی از شخصیت‌هایی که مانند او موقعیت‌های محرمانه در سراسر دنیا دارند – اغلب به‌عنوان بخشی از سرویس‌های اطلاعاتی – یکی می‌شود؛ افرادی که مانند او تمایل دارند خارج از ملاحظات سخت‌گیرانه و محدودکننده نظم و قانون کار کنند. ازجمله اِوِرِت کی. راس، مأمور سیا با بازی مارتین فریمن که پیش‌ازاین در فیلم‌های «کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی» و «پلنگ سیاه» نیز حضور داشت. او سابقه‌ طولانی همکاری با جوامع پیشرفته و مخفی دارد.

دیگری جیمز «رودی» رودز با بازی دان چیدل است، رابط تسلیحات نظامی از مجموعه فیلم‌های «مرد آهنی» که اغلب به‌عنوان ماشین جنگی زرهی در خط مقدم مبارزه قرار دارد. جکسون می‌گوید: «یک نوع متفاوت از رودی را شاهد هستیم – یک حیوان سیاسی و نه فردی با لباس ابرقهرمانی خاص. او در اینجا فرد دست راست رئیس‌جمهور است؛ بنابراین کسی است که تصمیمات زیادی می‌گیرد – تعدادی خوب، تعدادی بد.»

الیویا کلمن

کسی که در «تهاجم مخفی» بیش از بقیه حضوری ستیزه‌جو دارد، سونیا فالسورث، یک مأمور ام‌آی‌۶ (با نقش‌آفرینی الیویا کلمن، بازیگر برنده اسکار) است که انگیزه‌اش به‌ظاهر حفاظت از منافع امنیت ملی انگلیس در جریان بحران است؛ مانند همه شخصیت‌ها در این داستان، سؤال این است: آیا اهداف اشاره‌شده فالسورث حقیقت دارد؟ جکسون می‌گوید: «او کسی است که قبلاً بازی‌اش را ندیده‌اید. فالسورث خونسرد است و از بودن در قالب خود لذت می‌برد.»

فردی که فیوری می‌تواند با اطمینان به او تکیه کند، ماریا هیل (کوبی اسمالدرز)، همکار قدیمی‌اش در «شیلد» است. هیل هیچ‌وقت یک لباس مکانیکی به تن نکرده است، به لحاظ بیولوژیکی قوی نشده یا قدرت‌های ماورایی ندارد، اما با جلوه زمینی خود همیشه طرفدار پر و پا قرص گروه «انتقام‌جویان» بوده است. «تهاجم مخفی» به هیل اجازه می‌دهد نقشی محوری‌تر داشته باشد که در آن دارایی او، جنبه‌های انسانی‌اش است.

اسمالدرز می‌گوید: «من در مقطعی قدرت‌های فراطبیعی را دوست داشتم، اما بازی در نقش یک انسان در این دنیا هم جالب است، چون او انتخاب کرده‌ واقعاً زندگی‌اش را به خطر بیندازد. این یک داستان مارول است که در آن انسان‌ها می‌توانند بدرخشند. “تهاجم مخفی” با وجود موجودات بیگانه و سکانس‌های مبارزه فوق‌العاده، درباره آدم‌هایی است که روی زمین با هم حرف می‌زنند و برای به دست آوردن اطلاعات مورد نیاز کارهای عملی انجام می‌دهند.»

کوبی اسمالدرز و ساموئل ال جکسون

در «تهاجم مخفی»، هیل چند سال است در نقش یک مراقب انسانی فعالیت دارد. طرفداران قصه‌های مارول به خاطر دارند که فیوری از زمان اتفاقات «انتقام‌‌جویان: پایان بازی» که دنیا درنهایت از مرحله انقراض تانوس نجات پیدا کرد، «خارج از دنیا» است.

در «مرد عنکبوتی: دور از خانه»، شخصیتی که به نظر فیوری می‌آمد، درواقع تالوس با ظاهر مبدل بود که جای دوست قدیمی‌اش را پر کرد، درحالی‌که فیوری در یک مأموریت فضایی به دوستان اسکرول خود کمک می‌کرد تا دنیای جدیدی که وعده‌اش را داده بود پیدا کنند. جکسون می‌گوید: «هنوز مدت زیادی از رفتن فیوری نگذشته است که هیل تلاش می‌کند با او تماس بگیرد، اما فیوری پیام‌هایش را نادیده می‌گیرد.»

اسمالدرز اضافه می‌کند: «فکر می‌کنم هیل واقعاً دیگر نمی‌تواند صبر کند. او همیشه رابطه نزدیکی با فیوری داشت، اما فیوری خیلی وقت است که رفته و هیل دائم به این‌طرف و آن‌طرف می‌دود تا فقط آتش را خاموش کند.»

با شروع «تهاجم مخفی»، وقتی هیل درنهایت متوجه می‌شود شاید دوستان اسکرول آن‌ها دیگر چندان دوست نباشند، به فیوری پیام می‌دهد. او جواب هیل را می‌دهد و به زمین برمی‌گردد.

ساموئل ال جکسون

داستان خود نیک فیوری می‌توانست خیلی زودتر از این روایت شود. او در اولین فیلم جهان سینمایی مارول معرفی شد، زمانی که پس از تیتراژ پایانی در یک سکانس ظاهر شد و به مرد آهنی گفت: «تو بخشی از یک جهان بزرگ‌تر شده‌ای، اما خودت هنوز نمی‌دانی.»

در ۱۵ سالی که از تولید این فیلم‌ها می‌گذرد، فقط به جزئیات کمی درمورد گذشته فیوری اشاره شده است. ما می‌دانیم او از دبیرستان مستقیماً به ارتش ملحق شد، بعد به یک مأمور دولتی مهم تبدیل شد و تا پیش از فروپاشی «شیلد» به بالاترین سطح این تشکیلات رسید؛ و این که مبدع «طرح انتقام‌جویان» بود، چون متوجه شد تهدیدات علیه دنیا به‌قدری زیاد شده که ضروری است سیاره سیاست حفاظت از ابرقهرمانان خود را ارتقا دهد.

اما او در «تهاجم مخفی» زهوار دررفته است. جکسون می‌گوید: «حتی نیک فیوری هم می‌تواند متزلزل شود.» یکی از دلایلی که او در فضا به سر می‌برد و درخواست‌ها برای کمک را نادیده می‌گیرد، این است که دیگر باور ندارد که می‌تواند مشکلات را حل کند. جکسون می‌گوید: «او آنجاست و تلاش می‌کند اتفاقاتی را که افتاد پردازش کند و این که چه جایگاهی در این دنیا دارد. مرگ مرد آهنی، مرگ بیوه سیاه – بااین‌همه اتفاقات بد، او به‌نوعی در هپروت است.»

امیلیا کلارک

فیوری قبلاً دید واضح‌تری داشت – حتی با این که در «کاپیتان مارول» پس از حمله موجودی بیگانه که خودش را شبیه یک گربه خانگی کرده بود، یک چشم خود را از دست داد. این مسئله یکی از نقاط عطف «تهاجم مخفی» است.

طرفداران متوجه می‌شوند فیوری دیگر چشم‌بند معروف خود را ندارد، اما جکسون فاش می‌کند این یک انتخاب شخصیتی برای سریال است. چشم فیوری، معجزه‌وار شفا پیدا نکرده است. جکسون می‌گوید: «او فقط دیگر چشم‌بند نمی‌زند. چشم‌بندی که زمانی بخشی از شخصیت قوی فیوری بود، حالا بخشی از جنبه آسیب‌پذیر اوست. شما می‌توانید به او نگاه کنید و ببینید یک فرد کاملاً نابودنشدنی نیست. او شباهتی به آن مرد قبلی ندارد.»

اسمالدرز اضافه می‌کند: «در این سریال هیچ‌کس را با لباس ابرقهرمانی یکدست و با ظاهر براق و آماده درگیری نمی‌بینید. حتی لباس‌های شخصیت من از زمان فیلم اصلی خیلی تغییر کرده است. هیل در فیلم “انتقام‌جویان” چکمه‌هایی به بلندی زانو می‌پوشید و یک لباس کش‌باف تنگ به تن داشت. حالا او در اینجا لباس جین و تی‌شرت دارد.»

بخشی از آسیب‌پذیری‌های فیوری درونی هستند. شوارتز می‌گوید: «گناهان فیوری در گذشته،‌ بار دیگر او را آزار می‌دهد. ما اغلب می‌بینیم او کار درست را انجام می‌دهد، اما نه لزوماً همیشه به روش‌های کاملاً اخلاقی. همه آن کارها عواقبی دارد. آنچه فیوری باید برای محافظت از زمین انجام می‌داد، هزینه دارد.»

ساموئل ال جکسون

جکسون به تعدادی از آن‌ها اشاره می‌کند: «فیوری یک شبکه جاسوسی کامل از اسکرول‌ها داشت، چون آن‌ها می‌توانستند شکل خود را عوض کنند و به جاهایی بروند که مردم عادی نمی‌توانستند. اسکرول‌ها سر قول خود ایستادند، برای او کار کردند، اما فیوری به وعده خود عمل نکرد. آن‌ها خانه می‌خواهند، می‌خواهند زندگی کنند، می‌خواهند همان‌طور که هستند زندگی کنند، می‌خواهند در پوست خود زندگی کنند، نمی‌خواهند در پوست انسان‌ها زندگی کنند.»

خود انسان‌ها نیز درمورد فیوری دچار شک و تردید شده‌اند. جکسون می‌گوید: «او برای مقابله با اسکرول‌های افراطی با دوستان ابرقهرمان خود تماس نمی‌گیرد و این بخشی از کل مخمصه است؛ یعنی مردم ابرقهرمان‌ها را می‌خواهند و فیوری آن‌ها را نمی‌آورد.»

چرا…؟ جکسون می‌گوید: «با دیدن سریال متوجه می‌شوید. او برای این تصمیم دلیل خیلی خوبی دارد.»

جکسون می‌گوید در سال‌های طولانی کار بازیگری متوجه شده است بازی در نقش شخصیت‌هایی که در نیمه تاریک کمین می‌کنند، از همه سرگرم‌کننده‌تر‌ است – و نیک فیوری برای او جذاب است، چون به‌طور کامل به هیچ گروه و دسته‌ای تعلق ندارد.

جکسون می‌گوید: «من از بازی در نقش آدم‌های بد لذت می‌برم. خیلی وقت‌ها نداشتن وجدان و تکیه بر شعار “هدف وسیله را توجیه می‌کند” بهتر از این است که یک آدم خوب باشید که مجبور است کار خود را به لحاظ اخلاقی زیر سؤال ببرد؛ و فیوری روی این خط راه می‌رود. او همیشه تصمیم‌های دشواری می‌گیرد و این به خاطر حضورش در دنیای سایه است، جایی که بقا اهمیت دارد.»

منبع: ونیتی فر (آنتونی برزنیکن)

تماشای سریال تهاجم مخفی در نماوا