مجله نماوا، فرهاد خالدی نیک

فیلم برخورد نزدیک از نوع سوم یکی از فیلم‌های تحسین‌شده‌ی کارنامه‌ی پربار استیون اسپیلبرگ است؛ کارگردان شناخته شده‌ای که فیلم‌های مطرحی چون «آرواره‌ها»، «ئی تی، موجود فرازمینی»، «پارک ژوراسیک»، «فهرست شیندلر» و «نجات سرباز رایان» را در کارنامه دارد و در سال ۲۰۱۳ از سوی مجله تایم به عنوان یکی از صد شخصیت برجسته قرن بیستم انتخاب شده‌ است.

نویسندگی فیلم برخورد نزدیک از نوع سوم توسط استیون اسپیلبرگ با همراهی هال باروود، جری بلسون، جان هیل و متیو رابینز انجام شده و در آن بازیگرانی چون ریچارد دریفوس، فرانسوا تروفو، تری گار، ملیندا دیلون و رابرتس بلوسوم به ایفای نقش پرداخته اند. «برخورد نزدیک از نوع سوم» که به همراه «ادیسه فضایی:۲۰۰۱» ساخته استنلی کوبریک، از مهم‌ترین فیلم‌های علمی تخیلی دهه‌های شصت و هفتاد میلادی محسوب می‌شود، در سال ۱۹۷۷ میلادی به روی پرده رفته است. یعنی همان سالی که جورج لوکاس «جنگ ستارگان» را ساخته و نمایش فیلم‌هایی با مضامین هجوم فرازمینی‌ها در کانون توجهات قرار دارد. فیلم‌هایی که اغلب به موضوع حضور غافلگیرکننده‌ی موجودات فرازمینی و مشکلات ناشی از برخورد انسان با آن‌ها می‌پرداختند و به سبب بکر بودن و جذابیت موضوع، به شدت مورد توجه و علاقه‌ی مخاطبان واقع می‌شدند.

اگر در فیلم جنگ ستارگان به خطرات ناشی از ارتباط فرازمینی‌ها با انسان‌ها اشاره و ترس و وحشت ناشی از این ارتباط است که پررنگ می‌شود، در «برخورد نزدیک از نوع سوم» بر لزوم پیدا کردن راهی برای گفت‌وگو و ایجاد همدلی میان زمینی‌ها و فرازمینی‌ها تاکید می‌شود. با این حال امتیاز فیلم در این است که تا پایان‌بندی از موضع مهاجمان بیگانه پرده بر نمی‌دارد. آن‌ها اگرچه خسارت چندانی وارد نمی‌کنند یا موجب نابودی شخصی نمی‌شوند، ولی نوع حضور و جنس ارتباط گرفتن ایشان به گونه‌ای است که  ناخوداگاه ترس را به بیننده القا می‌کند. به عنوان مثال نگاه کنید به صحنه ربودن پسر کوچک که با استفاده از تکنیک‌های نورپردازی و صداگذاری، کاملاً فضای فیلم‌های ژانر وحشت را  پدید می‌آورد. وحشتی که یادآور مفهوم ترس کهکشانی است که از داستان‌های هوارد فیلیپس لاوکرفت می‌آید. نویسنده شهیر آمریکایی که پرچمدار ادبی سبکی بود که با نام وحشت کیهانی شناخته می‌شود. او ترس را قوی‌ترین حس انسانی و قوی‌ترین نوع‌ ترس را ترس از ناشناخته‌ها می‌دانست.

فیلم برخورد نزدیک از نوع سوم

روایت قصه با سه شخصیت محوری

فیلم سه شخصیت اصلی دارد که قصه‌شان در مواجهه با موجودات فرازمینی به موازات هم روایت می‌شود. در راس این شخصیت‌ها روی نیری (ریچارد دریفوس) است. مامور اداره‌ی برق که طی یکی از ماموریت‌های شبانه‌اش با سفینه فضایی روبه‌رو می‌شود و زندگی شخصی و خانوادگی‌اش، تحت تاثیر این ارتباط قرار می‌گیرد. دومین شخصیت، جیلیان (ملیندا دیلون) است که مهاجمان بیگانه، پسرش (بری) را از او گرفته‌اند. هر دوی این شخصیت‌ها تحت تاثیر برخورد با بیگانگان فرازمینی، تصویر یک کوه خاص را در ذهن دارند که به صورت ماکت یا نقاشی آن را تصویرسازی می‌کنند. کوهی که با ظهورش در واقعیت، خود به یکی از شخصیت‌ها و نمادهای فیلم تبدیل می‌شود.

سومین شخصیت مهم فیلم اما لاکومب (فرانسوا تروفو) است. دانشمند و یوفوشناس فرانسوی که ماموریت بررسی پدیده‌های مرموز و ناشناخته را بر عهده دارد. این شخصیت است که یک تنه در برابر فرماندهان ارتش می‌ایستد و تاکید می‌کند که بیگانگان ناشناخته قصد دشمنی و ضربه زدن ندارند و همه  شواهد حاکی از این است که آن‌ها خواهان ارتباط گرفتن و صحبت کردن با زمینی‌ها هستند. لاکومب است که پایان فوق‌العاده فیلم را رقم می‌زند. پایانی که به ملاقات غیرمنتظره‌ی زمینی‌ها و فرازمینی‌ها و به گفت‌وگوی ویژه‌ی میان آن‌ها اختصاص دارد. گفت‌و‌گویی که از طریق یک زبان مشترک انجام می‌شود و در نهایت به ارتباط دو سویه منجر می‌شود. ارتباطی که پس از بازگرداندن بری و تحویل خلبانان هواپیماهای مفقود شده که نشان دهنده‌ی حسن‌نیت فرازمینی‌هاست، حادث می‌شود. فرازمینی‌هایی که حالا دیگر نه به مثابه یک دشمن، که انگار دوست زمینی‌ها هستند و این چنین است که روی نیری هم ترجیح می‌دهد ادامه‌ی زندگی‌اش را در کنار ایشان سپری کند. گویی زمین با این وسعت برای او آن قدر تنگ و کوچک شده که به جایی بزرگتر و دوستانی تازه‌تر نیاز دارد.

یکی از ویژگی‌های بارز فیلم‌های علمی تخیلی جلوه‌های ویژه آنها است. جالب اینجاست که جلوه‌های ویژه «برخورد نزدیک از نوع سوم» پس از گذشت دهه‌ها از ساخت آن، همچنان قابل تامل و باورپذیر است. سفینه فضایی و موجودات بیگانه و کنش‌ها و واکنش‌های آن‌ها، به مدد تکنیک‌های مختلف فیلمبرداری و نورپردازی، جالب توجه و خیره‌کننده از آب در آمده است. هر چند که فیلم آن قدر که به ویژگی‌های رفتاری و خصوصیات روانشناختی شخصیت‌ها وابسته است، به جلوه‌های ویژه اتکا ندارد.

بازی فرانسوا تروفو، کارگردان، نظریه‌پرداز و منتقد شناخته شده‌ی سینمای فرانسه از نکات جالب توجه فیلم است. خالق «چهارصد ضربه» در مقام بازیگری که کاملاً گوش به فرمان کارگردان است، موفق شده یکی از زیباترین جلوه‌های انسانی فیلم که همانا چگونگی برقراری ارتباط با موجودات ناشناخته است را تجلی ببخشد. موسیقی جان ویلیامز نیز از نقاط قوت اثر است. موسیقی که در ایجاد رابطه با موجودات فضایی نیز نقشی تاثیرگذار ایفا می‌کند و همان نت‌های ساده را به یکی از ویژگی‌های شناسنامه‌ای فیلم تبدیل می‌کند. فیلمی که در جشنواره‌های مختلف افتخارات متعددی را به‌دست آورده است که از میان آنها می‌توان به کسب دو جایزه اسکار و یک جایزه بفتا اشاره کرد. در سال ۲۰۰۷ میلادی، «برخورد نزدیک از نوع سوم» به واسطه برخورداری از ویژگی‌های فرهنگی، تاریخی و زیبایی شناختی، توسط کتابخانه ملی کنگره آمریکا در فهرست ملی ثبت فیلم قرار گرفت. فیلمی که هنوز دیدنی است و می توان دیدنش را به دوستداران فیلم های علمی- تخیلی توصیه کرد.

تماشای فیلم برخورد نزدیک از نوع سوم در نماوا