مجله نماوا، سحر عصرآزاد 

فیلم سینمایی الویس یک اثر زندگینامه‌ای خوش‌ساخت ملهم از زندگی پر فراز و نشیب سلطان موسیقی راک اند رول است که در شیوه روایت، بازنمایی کاراکتر و بازسازی صحنه‌های موزیکال و رئال موفق و تأثیرگذار عمل می‌کند. باز لورمن که فیلم‌های شاخصی همچون «رمئو و ژولیت»، «مولن روژ» و «گتسبی بزرگ» را در کارنامه دارد، فیلمنامه زندگینامه الویس پریسلی را به طور مشترک با سام برومل، کریگ پیرس و جرمی دونر به نگارش درآورد که ساخت آن در دوران همه گیری کرونا با وقفه مواجه شد. نهایتاً فیلم الویس سال ۲۰۲۲ در جشنواره کن به نمایش درآمد و اکران جهانی موفق آن آغاز شد. فیلمی که پس از «راپسودی بوهمی»؛ با محوریت زندگی فِردی مرکوری خواننده و رهبر گروه راک کوئین، به دومین فیلم پرفروش زندگینامه‌ای تاریخ تبدیل شد.

فیلم الویس با تکیه بر الگوی آثار زندگینامه‌ای و جذابیت‌های بالقوه کاراکتر ستاره راک اند رول که تبدیل به اسطوره موسیقی شد و تا امروز نیز این محبوبیت و کنجکاوی برانگیزی پابرجاست، روایتی مبتنی بر نقاط اوج دوران زندگی شخصی و حرفه‌ای او را دنبال می‌کند. با این تمایز شاخص که از حضور یک راوی واقعی بهره می‌برد که اتفاقاً بدمن یا شرور داستان زندگی الویس (با بازی خیره‌کننده آستین باتلر) است. سال ۱۹۹۷ مدیر برنامه‌های پیر و بیمار الویس در بستر مرگ است و سعی می‌کند به واسطه این روایت طولانی و پرجزئیات به نوعی از خود رفع اتهام کند.

حضور کاراکتر مرموز کلنل یا سرهنگ تام پارکر که هویتی نامعلوم دارد؛ به مدد بازی غافلگیرکننده تام هنکس نقطه ثقل فیلم در برقراری موازنه قدرت و البته بازی بین او و باتلر است. بازیگری که با تکیه بر مهارت‌های خود، گریم و خوانش ظریف از متن توانسته هم کلیشه خود را بشکند هم روندی پراوج و فرود به داستان زندگی الویس بدهد. رویکردی که بیش از پیش بر تنهایی، تک‌افتادگی و شکنندگی سلطان راک اند رول صحه می‌گذارد.

فیلم مطابق با الگوی آثار زندگینامه‌ای با سکانسی مهیج در آستانه کنسرتی تأثیرگذار از ستاره محوری خود در زمان حال آغاز می‌شود همچون فیلم‌های «راپسودی بوهمی» و «راکت من»؛ زندگینامه التون جان. با چنین نشانه‌گذاری داستان را به واسطه فلاش‌بک پیش برده و در نهایت با چرخش و بازگشت فیلم به نقطه آغازین قرار است مخاطب به درکی عمیق‌تر از موقعیت سکانس اول برسد؛ سکانسی که الویس خسته و درهم شکسته؛ در پشت صحنه کنسرت از حال رفته و بیهوش به تصویر درمی‌آید. درحالیکه همه نگران حال او هستند؛ پیرمردی که مدیر برنامه‌های او است دستور می‌دهد هر طوری شده او را به روی صحنه بفرستند تا اجرا کند. ثبت همین سکانس در بطن روایت راوی، تصویری است از رابطه ناسالم و نامتوازنی که بین پارکر و الویس در طول کمی بیش از دو دهه (از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۷) برقرار بوده است. نوعی بردگی و سوءاستفاده درازمدت از خواننده‌ای که توان رهاسازی خود از بند مدیر برنامه‌هایش را نداشته چراکه او را بدهکار خود کرده بود.

این همان دیدگاه دراماتیکی است که فیلمساز از میان روایت‌های مختلف برای به تصویر کشیدن زندگی سلطان راک اند رول انتخاب کرده است. در پایان فیلم وقتی به همین سکانس رجوع می‌کنیم، از حال رفتن الویس در مواجهه با خبر جعلی بودن هویت پارکر تلخ‌تر و باورپذیرتر جلوه می‌کند و البته ضربه‌ای که این اتفاق به او وارد می‌کند تا برای خلاصی نافرجام از سلطه مدیر برنامه‌هایش تلاش کند. این اسارت تدریجی در کنار فشار و تحمیل‌های جامعه و قانونگذاران که از رویکرد ذاتیِ شهوانیِ الویس به موسیقی و رقص و تأثیرپذیری‌اش از آفریقایی‌تباران واهمه داشتند، به تدریج شکاف‌هایی عمیق در روح و جسم او پدید آورد که به تنهایی، داروهای آرام‌بخش و مواد مخدر معتاد شد و در ۴۲ بر اثر سکته قلبی از دنیا رفت.

طبعاً فشرده کردن رویدادهای چندین دهه در یک فیلم دو ساعته جز به مدد شیوه و ساختار روایی هوشمندانه‌ای که بتواند مخاطب را در نقاط اوج و فرود با سوژه محوری همراه کرده و روندی دراماتیک به آن بدهد، امکانپذیر نبوده است. ضمن اینکه انتخاب یک راوی شرور که از زاویه نگاه خود کاراکتر الویس جوان و چگونگی قرار گرفتن او روی موج شهرت و البته سقوط را ترسیم می‌کند، این امتیاز ویژه را به فیلم داده که تصویر الویس در عین همراهی برانگیزی، در نقاط عطفی تعیین کننده به واسطه انتخاب هایش که اتفاقاً منافع راوی و خودش را به خطر انداخته، برجسته شود. حتی مخالفت و ممانعت ناموفق الویس به ادامه همکاری با پارکر نیز از زاویه ناگزیری موقعیت او به تصویر درمی‌آید که در ادامه به سقوط در دام افسردگی و داروهای آرام‌بخش و مخدر به شکلی گریزناپذیر سرعت می‌بخشد.

همانطور که اشاره شد هرچند کاراکتر خبیث پارکر در ابتدای کار همه گزینه‌های منفی درباره خود را با مخاطب در میان می‌گذارد، اما در تلاش است در طول این روایت به نوعی از خود رفع اتهام کند. انتخاب تام هنکس نیز به منظور اجتناب از سیاه شدن مطلق این کاراکتر و امکان مانور بر سویه‌های پررمز و راز او انجام شده است.

همین روند هوشمندانه باعث می‌شود مخاطب بیشتر با انگیزه‌ها و اهداف الویس برای قرار نگرفتن در چارچوب‌های محافظه‌کارانه و منفعت‌طلبانه مدیربرنامه‌اش همراه شود و روح سرکش و افسارگسیخته او را در عین عشق ریشه‌دار به خانواده بیشتر درک کند. فیلمساز در عین حالیکه داستان زندگی الویس را از نگاه پارکر؛ از زمان آشنایی با او که خواننده‌ای جوان در مسیر شهرت بوده، به تصویر کشیده با تمهیداتی جذاب از شرح و توصیف دوران کودکی که تأثیری عمیق بر شکل‌گیری عشق جنون‌آسای او به موسیقی و رقص داشته غافل نشده است.

به همین واسطه به فراخور موقعیت محوری، روایت داستان خطی شکسته و فیلم در زمان گذشته و حال چرخشی سیال دارد که همین ویژگی حال و هوای فیلم را پرانرژی و گرم می‌کند. استفاده از روایت کمیک بوک‌وار برای شرح کودکی الویس با تکیه بر علاقه او به قهرمانان کمیک بوک و کاپیتان مارول، از جمله این تمهیدات است که به واسطه پیوند با سکانس تأثیرگذار حضور الویس نوجوان در گردهمایی مذهبی رقص و آواز سیاهپوستان، ویژگی ابرقهرمانی او را با تکیه بر موسیقی به تصویری‌ترین شکل ممکن نهادینه می‌کند. ابرقهرمانی که جامعه‌ی پیش رو، جادوی او را برنمی‌تابد و در کش و قوس بایدها و نبایدها و حذف‌ها و گریزها به تدریج بال و پرهایش قطع شده، قدرتش تقلیل یافته و تبدیل به عروسک خیمه شب بازی یا همان شمایل دلقک سیرک شده که روی عصای پارکر وجود دارد… ابرقهرمانی که مسیر اضمحلال و فروپاشی تا سقوط را به سرعت طی می‌کند.

فیلم باز لورمن توانسته ضمن بازسازی تصویری دقیق و روشن از زمان، مکان، جغرافیا، لباس و گریم و حال و هوای موسیقیایی اثر، تصویری زنده از آثار تخریبی ترور و خشونت و تبعیض‌های نژادی دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی روی جامعه و مردمان آمریکا و به‌خصوص هنرمندان ارائه دهد.

ترور مارتین لوتر کینگ جونیور، جان اف کندی و تبعیض نژادی جاری در بسیاری از ایالت‌ها، از جمله وقایع اجتماعی است که روحیه حساس و شکننده الویس را به خاطر عشق و علاقه و قرابت با موسیقی سیاهپوستان تحت تأثیر قرار داده و در عین حال منجر به خلق آثاری تأثیرگذار از او شده است. در این میان، جو خشونت‌طلبی و ناامنی برآمده از این وضعیت که توسط پارکر برای نگه داشتن الویس در قفس هتل لاس وگاس به آن دامن زده شده تا مانع از تورهای جهانی این خواننده شود، از دیگر عواملی است که به وضعیت نابسامان روحی و روانی الویس لطمه مضاعف زده تا بیشتر در داروهای آرام‌بخش و مخدر خود را غرق کند.

این چنین است که تصویر تراژیک و همه جانبه زندگی سلطان موسیقی راک اند رول در قاب تنهایی و ترک شدگی در اتاق تاریک هتل پشت پیانو بسته می‌شود؛ درحالیکه برای آلام اش می‌سراید تا به توصیه کودکی‌اش عمل کند؛ هر وقت حرف مهمی برای گفتن داری به شعر و موسیقی پناه ببر.

او که پرفروش‌ترین تک هنرمند کل تاریخ موسیقی بود و امروز همچنان از سبک و سیاق و موسیقی و زندگی اش یاد می‌شود، اما یکی از ترس‌هایش فراموش شدن و ماندگارنبودن، بود.

تماشای آنلاین فیلم الویس در نماوا