مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

سریال کمدی-تریلر «استراحتگاه» (The Resort) که سه اپیزود اول آن ۲۸ ژوئیه ۲۰۲۲ از پیکاک پخش شد، تماشاگران را با زوج نُوا (ویلیام جکسون هارپر) و اِما (کریستین میلیوتی) آشنا می‌کند که برای جشن دهمین سالگرد ازدواج خود و شاید هم تلاش برای بهبود روابط تیره خود، به منطقه گرمسیری تفریحی ریویرا مایا در جنوب کانکون در مکزیک سفر می‌کنند.

اوضاع آن‌ها زمانی عجیب و بدتر می‌شود که اِما در جنگل یک موبایل قدیمی پیدا می‌کند که به راز مفقود شدن دو جوان، جسد غیر قابل شناسایی یک مرد و یک طوفان عجیب و غریب که این استراحتگاه را ویران کرد مربوط می‌شود و همه این اتفاقات ۱۵ سال قبل روی داد.

سریال استراحتگاه
کریستین میلیوتی

ازدواج نوا و اِما در شرایط سختی است و آن‌ها احساس می‌کنند حل معمای اتفاقی که برای سام (اسکایلر گیسوندو) و وایولت (نینا بلومگاردن) افتاد ممکن است رابطه آن‌ها را نجات دهد، حتی اگر تلاش برای انجام این کار زندگی‌شان را به خطر بیندازد.

جنبه ذاتی معما

اندی سیارا خالق سریال – و نویسنده فیلم موفق «پالم اسپرینگز» (۲۰۲۰) – در هشت سال گذشته تلاش می‌کرد قفل داستان «استراحتگاه» را باز کند. او بارها و بارها به سراغ قصه خود رفت تا سرانجام بهترین راه برای نزدیک شدن به پروژه بلندپرواز خود پیدا کرد.

او می‌گوید: «هر سال به متنی که نوشته بودم برمی‌گشتم چون فکر می‌کردم چیزی دارد که نمی‌توانم از آن دست بکشم؛ بنابراین مدام به داستان رجوع می‌کردم و از هر دریچه‌ و هر جای زندگی‌ام در آن نقطه نگاه می‌کردم و باز حس می‌کردم یک جای کار ایراد دارد.»

سریال استراحتگاه
کریستین میلیوتی و ویلیام جکسون هارپر

در ابتدا نوا و اِما در همان خط زمانی سام و وایولت بودند، اما سیارا تصمیم گرفت خطوط داستانی را از هم جدا کند و ناگهان همه‌چیز منطقی شد. «حالا که دو خط زمانی داریم، نوا و اِما ازیک‌طرف تلاش می‌کنند پی ببرند چه اتفاقی برای سام و وایولت رخ داد و در عین حال تلاش می‌کنند پی ببرند چه اتفاقی برای خودشان افتاد. به همین دلیل تمام این معماها یک جنبه ذاتی پیدا می‌کند.»

این که تماشاگران با دنبال کردن سریال چه فکری می‌کنند و آیا می‌توانند معمای آن را حل کنند برای سیارا اهمیت دارد. «مدام به این فکر می‌کنم که یک تماشاگر چطور مسائل را درک می‌کند. عمل متعادل‌کننده همیشه این است که هرگز نمی‌خواهم تماشاگر جلوتر باشد، اما دوست دارم حدس بزند.»

او می‌گوید: «لحظه‌های محبوب من هنگام تماشای هر چیزی، هر سریال معمایی، وقتی است که با همسرم نشسته‌ایم و وقتی اپیزود به پایان می‌رسد، هر دو به‌نوعی تجزیه و تحلیل می‌کنیم که قرار است چه اتفاقی بیفتد و بعد می‌بینیم چقدر اشتباه می‌کردیم.»

سریال استراحتگاه
اسکایلر گیسوندو و نینا بلومگاردن

سیارا ادامه می‌دهد: «فکر می‌کنم “استراحتگاه” برای کسانی ساخته شده است که درنهایت فقط می‌خواهند در پایان شب نیم ساعت وقت داشته باشند؛ خسته هستند و می‌خواهند نوشیدنی یا بستنی بخورند یا فقط کمی استراحت کنند و سرگرم شوند. امیدوارم این دسته از تماشاگران با دیدن سریال نکته‌ای را احساس کنند.»

درنهایت سیارا اعتقاد دارد هرچند تماشاگران ممکن است فکر کنند رازهای سریال را کشف می‌کنند، اما پیش‌بینی داستان سخت‌تر از آن است که به نظر می‌رسد. «ممکن است نکته‌هایی را خوب پیش‌بینی‌ کنید، چون احساس می‌کنم داستان لایه‌بندی شده است و توجه زیادی به جزئیات دارد. ممکن است چیزهای خیلی کوچکی باشد که فکر نکنید سرنخ باشند، اما شاید باشند.»

لوئیس جراردو مندز که نقش بالتاسار فریاس یکی از مظنونان اصلی اِما را بازی می‌کند، می‌گوید نکته‌ای که درمورد سریال دوست دارد همین غیر قابل پیش‌بینی بودن آن است.

مندز می‌گوید: «هیجان‌انگیز است. به‌عنوان یک بازیگر و تماشاگر دوست دارم سریال‌هایی ببینم که دائم در حال تغییر هستند و شما هرگز نمی‌دانید دقیقاً به چه نگاه می‌کنید. لحظه‌ای که متوجه می‌شوید چه اتفاقی قرار است بیفتد، همه‌چیز خسته‌کننده می‌شود و “استراحتگاه” مرتب در حال تغییر است و البته به روش‌های خیلی عمیق تغییر می‌کند. ابتدا می‌گویید، بله، یک کمدی درباره یک استراحتگاه است و بعد “اوه، نه، یک دقیقه صبر کن، این یک معمای قتل است. اوه، نه، به‌هیچ‌وجه!”»

سریال استراحتگاه
لوئیس جراردو مندز

مندز، «استراحتگاه» را «یک کاوش واقعاً عمیق و زیرکانه درمورد زمان» توصیف می‌کند، این که زمان با مردم چه می‌کند، با روح آدم‌ها چه می‌کند، چگونه همه‌چیز را نابود می‌کند و در عین حال چگونه همه‌چیز را به شکلی بسیار خنده‌دار درمان می‌کند. «هرگز چنین چیزی ندیده‌ بودم و حالا که آن را به‌عنوان یک تماشاگر می‌بینم هیجان‌زده می‌شوم.»

روایت هارپر و میلیوتی از شخصیت‌های خود در «استراحتگاه»

ویلیام جکسون هارپر و کریستین میلیوتی بازیگران اصلی سریال پیش‌ازاین در نمایش «پس از انفجار» نیز نقش یک زن و شوهر را بازی کردند و هنگام امضای قرارداد بازی در «استراحتگاه» آن تجربه مشترک نقش مهمی داشت.

میلیوتی درباره به تصویر کشیدن ارتباط نوا و اِما روی صفحه می‌گوید: «دومین بار است نقش زوجی را بازی می‌کنیم که روابط تیره‌ای دارند؛ بنابراین داستان را بررسی کردیم که البته بسیار بسیار متفاوت است، اما تجربه مشترک بازی در نمایشی بسیار عمیق و زیبا درباره یک ازدواجِ در حال فروپاشی باعث شد حس یک میان‌بر و اعتماد بین هر دوی ما باشد. علاوه بر این ویل بازیگری فوق‌العاده‌ است و من او را در هر جایی دنبال می‌کنم و احساس امنیت می‌کنم و می‌توانم هر کاری را با او امتحان کنم؛ بنابراین این هارمونی واقعاً زیبا را احساس می‌کنم. وقتی در حال کاوش در موارد ظریف هستید، این نوع پویایی بسیار اهمیت دارد.»

سریال استراحتگاه
نیک آفرمن و نینا بلومگاردن

هارپر اضافه می‌کند: «من همه‌ نکاتی را که کریستین گفت تکرار کنم، اما همچنین فکر می‌کنم او ذهن واقعاً خوبی دارد و غریزه‌های او بعضی وقت‌ها ما را به مکان‌های واقعاً جالبی می‌کشاند. وقتی بین شما و بازیگر مقابلتان این اعتماد وجود دارد، اشکالی ندارد که تفسیرتان از یک صحنه تغییر کند، چون مطمئن هستید فردی که با او کار می‌کنید آن را غنی می‌کند و این خیلی خاص است.»

یک تلفن، نوا و اِما را وارد یک ماجراجویی اسرارآمیز می‌کند. آیا این راهی برای اجتناب آن دو از رویارویی با مشکلات واقعی خودشان است؟ میلیوتی می‌گوید: «یکی از چیزهایی که واقعاً درمورد این سریال دوست دارم چرخش‌های غیرمنتظره زیاد آن است که ماجرای پیدا شدن گوشی و در ادامه اتفاقاتی که می‌افتد یکی از آن چرخش‌هاست. موردی است که باید انرژی را در آن سرازیر کرد، جایی که نوا و اِما می‌توانند متحد شوند و لازم نیست درباره آنچه اشتباه است صحبت کنند.»

هارپر می‌گوید: «فکر می‌کنم از دیدگاه نوا این‌طور است، “مسئله‌ای همسر من را هیجان‌زده کرده است. حتی اگر خودم واقعاً تمایلی به درگیر شدن با این مسئله نداشته باشم، باید او را همراهی کنم.” از سوی دیگر، نوا آدمی است که از همه‌چیز فوق‌العاده اجتناب‌ می‌کند و البته به روشی متفاوت این کار را انجام می‌دهد. تاکتیک‌های هر دو متفاوت است؛ شیوه نوا این است که فقط درباره یک مشکل صحبت کند و طوری رفتار کند که انگار اوضاع درست است. اگر برای مدت طولانی با احساسات خود روبرو نشویم، همه‌چیز به‌ظاهر خوب می‌شود و فراموش می‌کنیم حس بدی به بعضی چیزها داریم. این بخشی از دلیلی است که آن‌ها را به فرورفتن در این ماجرای اسرارآمیز سوق می‌دهد.»

سریال استراحتگاه
ویلیام جکسون هارپر

سیارا در یک گفت‌وگو مضمون این سریال را «ناامیدی از زمان» توصیف کرد که مواردی مثل بالا رفتن سن یا این که زمان کافی در زندگی وجود ندارد مورد توجه قرار می‌دهد. ناامیدی از زمان برای میلیوتی یا شخصیت‌ او در سریال چه معنایی دارد؟

او می‌گوید: «مسئله نبود وقت کافی واقعاً برای من قابل درک است و فکر می‌کنم ازاین‌جهت تفاوت بسیار زیادی بین من و اِما هست. اِما فکر می‌کند زمان زیادی دارد. در مقابل، من نمی‌خواهم یک خون‌آشام باشم، نمی‌خواهم برای همیشه زندگی کنم، اما دوست دارم همه‌چیز کند باشد. پیر شدن نکته بسیار عمیقی است و اگر به‌اندازه کافی خوش‌شانس باشید که پیر شوید، تجربه‌ای زیبا است و هر بخش از آن غیر منتظره و وحشی است. زندگی شما، چه در یک جای خوب باشد، چه در یک جای نه‌چندان خوب، هیچ‌وقت چیزی نیست که فکرش را می‌کردید، چون تا وقتی به آنجا نرسیده‌اید بسیار متفاوت است. به نظرم ناامیدی از زمان یک مسئله دوپهلو است. بله، شما با مواردی دست و پنجه نرم می‌کنید که هرگز فکرش را نمی‌کردید و چیزی جز زمان نمی‌توانست شما را برای آن آماده کند و همچنین، “وای، ای‌کاش وقت بیشتری داشتم.”»

منبع: نیوزویک، اینترتینمنت ویکلی

تماشای سریال استراحتگاه در نماوا