مجله نماوا، رضا صائمی

«روز صفر» فیلم چند لایه‌ای است که از یک سو می‌توان آن را اثری شخصیت‌محور، چهره‌نگارانه و پرتره دانست که به بازنمایی کاراکتر عبدالمالک ریگی می‌پردازد و از سوی دیگر فیلمی حادثه‌محور که چگونگی دستگیر شدن او را به مثابه یک رخداد تاریخی به تصویر می‌کشد و از سوی دیگر می‌توان آن را در ذیل ژانر اکشن قرار داد؛ یک اکشن ایرانی. اما خود همین اکشن بودن هم ضمن وفاداری ساختاری و فرمی به ژانر از حیث مضمون و درونمایه‌های معنایی واجد گزاره‌های فلسفی و روشنفکرانه است که کاملا ردپای بهرام توکلی را به عنوان یکی از فیلمنامه‌نویسان در کنار سعید ملکان نشان می‌دهد. «روز صفر» البته یک تریلر سیاسی است که می‌تواند مخاطبان ایرانی را از تماشای یک فیلم ژانرمحور راضی کند.

جدال قهرمان و ضدقهرمان

سکانس افتتاحیه «روز صفر» با صحنه‌ای چشمگیر از جاسازی بمب و اسلحه در وسایل گوناگون از کتاب‌های توخالی تا عروسک‌های بچه‌ها آغاز می‌شود و در همان ابتدا مخاطب را با انبوهی از اطلاعات مواجه می‌کند. از کار اطلاعاتی در خارج از خاک ایران تا زندگی شخصی قهرمانش و تنهایی او و از دست رفتن خانواده، تا همدستی پلیس پاکستان با تروریست‌های تکفیری، استعمار کردن کودکان پاکستان در مدارس دینی برای آموزش دادن کارهای نظامی و آماده‌کردنشان برای حمله‌های انتحاری و تروریستی و… اطلاعاتی که از همان ابتدا با شیوه روایت و ریتم تندی که دارد نفس مخاطب را می‌گیرد و در عین حال او را به شدت درگیر قصه می‌کند. آنچه که در این میان به تعلیق اصلی قصه بدل می‌شود، عملیات تروریستی گسترده‌ای است که قرار است ریگی به شکل همزمان در شهرهای بزرگ ایران انجام دهد. این تعلیق برساخته از ضدقهرمان با واکنش قهرمان قصه (امیر جدیدی) برای خنثی کردن نقشه عملیاتی ریگی، همراه می‌شود که در نهایت یک جدال جذاب و پرالتهاب را شکل میدهد که مخاطب را در فراز و نشیب‌های ملتهب خود همراه می‌کند. در این فضا و موقعیت دوقطبی البته وزن نقش‌آفرینان این دو نقش یکی نیست. ساعد سهیلی با اینکه بازیگر خوبی است، اما هم از حیث فیزیکی و هم اجرایی به اندازه‌ای که انتظار می‌رفت نتوانست شمایلی باورپذیر از کاراکتر ریگی به نمایش بگذارد و به همین اندازه امیر جدیدی چنان مستحکم و قدرتمند ظاهر شد که به عنوان یک قهرمان هم باورپذیر است و هم به دل می‌نشیند. گرچه می‌توان این نقد را وارد کرد که کاراکتر او به تیپ‌سازی نزدیک است تا شخصیت‌پردازی، اما می‌توان با توجه به ساختار ژانری فیلم آن را پذیرفت.

فوق‌العاده بلند، بی‌نهایت نزدیک

یک تریلر سیاسی ملتهب

واقعیت این است که ملکان برای ساخت فیلمی مطابق با قواعد ژانر که فضای آن را به فیلم‌های هالیوودی نزدیک می‌کند به سراغ یک سوژه واقعی و تاریخی رفته و ترکیب این دو که هر کدام مقتضیات فرمی و روایی خود را دارد باعث برخی تضادها و پارادوکس‌های دراماتیک در بازنمایی ساختاری اثر شده است. واقعیت این است که فیلمنامه «روز صفر» حفره کم ندارد، اما قدرت تکنیکی و توان اجرایی فیلم آنها را می‌پوشاند و مخاطب بیشتر درگیر التهاب قصه و شیوه بازنمایی بصری و دراماتیک آن می‌شود.«روز صفر» را می‌توان با وجود کم و کاستی‌هایی که دارد نمونه خوبی از یک اکشن ایرانی قابل قبول دانست که ریتم و ضرب‌آهنگ خوبی دارد و با جلوه‌های ویژه بصری و میدانی چشمگیر، مخاطب را اقناع می‌کند. فیلمی که با آن می‌توان یک هیجان سینمایی را تجربه کرد و با چشم پوشیدن از ضعف‌های دراماتکیش از تماشای آن لذت برد.