هومن سیدی کار خود را به‌عنوان بازیگر در سینمای ایران آغاز کرد و با «یک تکه نان» کمال تبریزی برای اولین بار بر پرده سینما ظاهر شد. بعد از پنج، شش سال بازیگری وارد عرصه فیلم‌سازی شد و اولین فیلمش را ساخت. امروز هرچند ذهنش بیشتر معطوف به کارگردانی است اما گهگاه بازی هم می‌کند و حتی توانسته شمایل خاص خود را در بازیگری بسازد.
به بهانه اکران آنلاین طلا و حضور او به عنوان بازیگر نقش اول در این فیلم، پنج نقش‌آفرینی برتر او را مرور کرده‌ایم.

پابرهنه در بهشت

پابرهنه در بهشت - هومن سیدی

هومن سیدی در «یک تکه نان» نقش سربازی را که همراه شخصیت اصلی بود، بازی می‌کرد، سپس یک نقش فرعی و کوتاه در «چهارشنبه‌سوری» اصغر فرهادی را ایفا کرد تا به اولین نقش‌آفرینی مهم خود برسد که بازی در «پابرهنه بهشت» بود.
فیلمی که باعث شد هومن سیدی دیده شود. او که تا پیش از این نقش‌هایی فرعی بازی می‌کرد حالا قهرمان شماره یک فیلم بهرام توکلی بود و در نقش خود آنقدر خوب ظاهر شد که نامزدی بهترین بازیگر نقش اول مرد جشن خانه سینما را در کارنامه خود ثبت کرد.
او نقش جوانی به نام یحیی را بازی می‌کرد که برای به پایان رساندن خدمت خود، به مکانی که محل قرنطینه بیماران لاعلاجی بود، می‌رفت. بیماران آن‌جا افراد خاصی بودند که مشکلات جسمی و روانی متفاوت و حیرت‌انگیزی داشتند. یحیی تحت تاثیر فضای ذهنی و شکل زیست آنان قرار می‌گیرد و چیزهایی می‌بیند که فکرش را هم نمی‌کرده.
نکته بازی سیدی در درآوردن همین سرگشتگی و حیرت از شناخت محیط جدید بود و در ادامه هم جنون را به‌خوبی به تماشاگر منتقل می‌کرد. استایل ظاهری و گریم سیدی هم در این فیلم خاص است و دیگر تکرار نشده.

خط ویژه

خط ویژه

در فیلم «خط ویژ» مصطفی کیایی هرچند هومن سیدی نقش اصلی را بازی نمی‌کند اما بی‌اغراق بامزه‌ترین بازیگر فیلم و دوست‌داشتنی‌ترین شخصیت داستان است. برادر هانیه توسلی که نقش اصلی است و از زندان آزاد شده و متوجه می‌شود دختری که دوستش داشته را از دست داده.
شخصیت او جنسی خاص از کودنی دارد که هم بامزه است و هم در طول روایت، راهگشا. یک ویژگی بارز کاراکتر او در توجهش به دختران است. به هرحال شکست عشقی خورده و هر دختر زیبایی توجهش را به شکل ویژه‌ای جذب می‌کند. در این میان با ورود میترا حجار به فیلم حتی این بامزگی بیشتر هم می‌شود.
بازی سیدی در لحظاتی که سعی دارد حجار را جلب خود کند عالی است و در کنار دلبری‌هایش، خونسردی که دارد هم آن را تکمیل می‌کند. خصوصا این خونسردی در لحظه‌ای که حجار به او جواب منفی می‌دهد، بسیار خوب از آب درآمده و اینکه چطور به راحتی جواب نه را می‌پذیرد و عین خیالش هم نیست، از بهترین لحظات فیلم است. این مدل کاراکتری که هومن سیدی در «خط ویژه» آن را می‌پردازد به‌قدری مورد توجه قرار می‌گیرد که بعدتر در در فیلم‌های دیگر و خصوصا سریال «عاشقانه» آن‌را ارتقا می‌دهد و تکمیل می‌کند.

من دیه‌گو مارادونا هستم

من دیه‌گو مارادونا هستم - هومن سیدی

دومین همکاری بهرام توکلی و هومن سیدی که منجر به ثبت یکی از بهترین تجربیات توکلی کارگردان و سیدی بازیگر در کارنامه هرکدامشان می‌شود. هومن سیدی در این فیلم نقش یکی از اعضای خانواده‌ی خواهر پولدارتر را بازی می‌کند که مدتی خارج از ایران بوده. او مشکل اعصاب دارد و قرص می‌خورد و البته عزیزکرده خانواده است که همه او را لوس می‌کنند تا مبادا ناراحت شود. هومن سیدی باز هم به خوبی می‌تواند یک پسر لوس و مامانی و متوقع را تجسم ببخشد. هرچند حضورش در فیلم آنقدر پر و زیاد نیست اما همان لحظات کمی که جلوی دوربین است، توجه لنز را می‌دزدد.
خصوصا چند صحنه به‌یادماندنی دارد؛ مثل وقتی که دخترخاله‌اش به اتاق او می‌آید و دعوایشان می‌شود یا وقتی خواهرش با بازی سارا بهرامی پشت در خانه دارد غر می‌زند و او که به بی‌اعصابی معروف است در را باز می‌کند و به خواهرش می‌گوید باید آرامشش را حفظ کند و نفس عمیق بکشد.
صحنه عاشقانه پایانی با دخترخاله‌اش هم یکی از بهترین صحنه‌های فیلم و بازی او است و به دل تماشاگر می‌نشیند.

مصادره

مصادره - هومن سیدی

هرچند دو نقش‌آفرینی دیگر این لیست یعنی «خط ویژه» و «من دیه‌گو مارادونا هستم» هم مایه‌های کمدی دارند و کاراکتر سیدی هم سویه‌ای کمیک دارد، اما بی‌اغراق خنده‌دارترین نقشی که تاکنون ایفا کرده، در «مصادره» ‌بوده است. با آن لهجه جالب و استایل غربی که دارد و با همان سویه‌ی کودنی که البته این‌بار تفاوت‌هایی جدی با نقش‌آفرینی‌اش در «خط ویژه» دارد.
نکته مهم بازی او در «مصادره» در شناخت درست خود سیدی از شخصیت‌هایی مشابه در جهان واقعی است. این نکته البته در همه تجربیات بازیگری او به‌چشم می‌خورد. یکی از اصلی‌ترین دلایلی که باعث می‌شود تماشاگر با نحوه اجرای او اخت بگیرد درست در همین است که هومن سیدی را بسیار واقعی و شبیه به آدم‌هایی از جنس هر کاراکتر مجزا در جهان واقعی پیدا می‌کند.
در «مصادره» هومن سیدی این نزدیک شدن به ویژگی‌های عینی کاراکترش را به اوج می‌رساند. او شمایلی از پسری ایرانی که در غرب بزرگ شده و وقتی بازمی‌گردد دقیقا نمی‌داند چه خبر است و چه اتفاقی دارد می‌افتد، را می‌سازد که دقیقا یادآور چنین جوان‌هایی است. خصوصا لهجه‌ی غیر اصیل‌اش و بازی که با زبان و فهم دیالوگ‌ها و مدل دیالوگ گفتن می‌کند، کمک شایانی به درآوردن نقش کرده‌ است.
صحنه بازجویی فیلم و تماشای فوتبال در کنار پدرش بسیار خوب از آب درآمده‌اند.

طلا

طلا - هومن سیدی

«طلا»‌ اما حکم طلای بیست و چهار عیار کارنامه هومن سیدی به عنوان بازیگر را دارد. بی‌شک بهترین نقش‌آفرینی او تا به امروز است و خوش شانس بوده که یکی از خاص‌ترین و ویژه‌ترین کاراکترهای دهه نود سینمای ایران هم به پستش خورده تا نقشی ماندگار بر آن بزند.
شخصیتی که هم آن خونسردی و بی‌خیالی آشنا و خاص را دارد که سیدی به خوبی می‌داند چطور باید اجرایش کند، هم جدیتی که بعد از تجربه اولش در «پابرهنه در بهشت» سربه مهر باقی مانده بود و هم شوخ‌طبعی و مهربانی که قرار است مرز بین جدیت و سبکسری یک جوان امروزی باشد. جوانی که در معرفت و عشقش به دریا و اخلاقیات خاص خود غرق است اما در یک لحظه مجبور می‌شود تصمیمی بگیرد که همه را به مخاطره بیاندازد.
صحنه پایانی فیلم هم نه تنها به‌یادماندنی که اصلا مهیب و جانکاه است. بهترین لحظه تمام کارنامه هومن سیدی؛‌ جایی که تماشاگر همپای این قهرمان نامتعارف فیلم دلش می‌خواهد با همه توان بدود و هم‌دوش او و در دل تاریکی سالن سینما و زیر هجوم تلخ و عصیانگرانه «حقیقت» فیلم می‌میرد….

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.