مجله نماوا، محمّد تقی‌زاده

بیراه نیست اگر «پرندگان» را مناقشه‌برانگیز‌ترین و پرتاویل‌ و تفسیرترین فیلم آلفرد هیچکاک به شمار آورد؛ شاهد این مدعا حجم زیاد مقالات انتقادی و تحلیلی در داخل و خارج کشور است که درباره این فیلم و چرایی بروز اتفاقات و کنش‌های آن نوشته شده و اصلی‌ترین و موتیف این سوالات این است که چرا پرندگان به «ملانی» حمله کردند؟ و در پایان چرا از حمله دوباره سر باز زدند؟

داستان دو خطی «پرندگان» به ظاهر قصه سرراست و ساده‌ای است: دختری به نام ملانی و مرد میانسالی به نام میچ به هم علاقه‌مند می‌شوند و ملانی برای دیدن میچ به جزیره تفرجگاه وی می‌آید و با حادثه ناگوار و غیرقابل پیش‌بینی حمله پرندگان مواجه می‌شود، اما چرایی اتفاقات فیلم که سرآمد آن دلیل حمله پرندگان به شهر و ارتباط آن با ملانی و مادر نامزدش است، مهم‌ترین سوالاتی است که برای مخاطب پرندگان پیش می‌آید و فیلم قادر به پاسخ آن‌ها نیست!

دلیل ناتوانی هیچکاک در پاسخگویی سر راست و ساده به سوالات بالا و علت حمله پرندگان، آشفتگی فیلمنامه و کدهای ضد و نقیضی است که درباره این چرایی مطرح و در بخش‌های دیگر نقض می‌شوند: برای نمونه یکی از دلایل اصلی و پرطرفدار برای حمله پرندگان به مردم جزیره حضور ملانی در این شهر است با این استدلال که پیش از ورود وی این اتفاق پیش نمیامده و حالا و با ورود نابهنگام این زن به شهر ساحلی، پرندگان به جان مردم افتادند؛ در یکی از سکانس‌های مهم فیلم، هیچکاک پا را فراتر گذاشته و ملانی را به مثابه شیطانی معرفی کرده که عامل بلاهای آسمانی این منطقه شده است. تاویل و تفسیر دیگری که در ارتباط با حمله پرندگان در بخش‌های مختلف فیلم و عدم حمله آنها در پایان فیلم می‌شود، ارتباط ملانی و مادر همسرش است که مادامی که بوی حسادت و دشمنی می‌گیرد، باعث نفوذ و هجوم پرندگان به این خانواده می‌شود و در پایان که فضای دوستی و عشق میان ملانی و میچ و مادر او حکمفرما می‌شود، دیگر خبری از هجوم پرندگان نیست و خانواده در آرامش و آسایش درمیان انبوه پرندگان سفید و سیاه از شهر خارج می‌شوند. هر کدام از این دو ایده مهم و قابل تاویل و تفسیر با کدهای مرتبط و متناقضی در فیلم روایت می‌شوند تا مشخص نشود دلیل اصلی این هجوم سیل‌آسا و آن آرامش انتهایی پرندگان چه بوده است؟

جهان هیچکاک که از توانمندی وی در ساخت و پرداخت قصه‌های خیالی و غیرواقعی با نمایش باورپذیر و همراهی برانگیز آنها حاصل می‌شود. در واقع قدرت کارگردانی و قصه‌گویی این نابغه سینما به نحوی است که به راحتی از اتفاقات غیرمنتظره درون فیلم می‌گذرد و می‌تواند داستان و روایت را به قدری پرتعلیق و کشش جلو ببرد که جزئیات خیالی فیلم نتواند مانع ارائه داستان‌سرایی آن شود. اما به نظر می‌رسد پرندگان آن پاشنه آشیل عالم هیچکاک و جهان‌بینی وی در سینما است که سبب می‌شود جادوی روایت وی به بار ننشییند و با وجود مزیت‌های متعددی که در فیلم وجود دارد نتوان فیلم را به دلایل یادشده جزو شاهکارهای وی به شمار آورد.

زمان‌بندی فیلم نیز یکی دیگر از نقاط قابل تامل و نقد «پرندگان» است به نحوی‌که به راحتی می‌توان صحنه‌های زیادی را در فیلم مثال آورد که حذف آنها به کلیت داستان ضربه‌ای نمی‌زند و تنها زمان دوساعته آن را کش‌دار کرده است. دیالوگ‌های متعدد و جزئیات فیلم در زمان‌هایی زیادی و کش‌دار شده و حجم فراوان از زمان فیلم به معرفی شخصیت‌های میچ، مادرش و نامزد سابقش مربوط می‌شود که باعث شده انسجام و ریتم فیلم تاحد زیادی متاثر از این اتفاقات قرار گیرد.

در انتها باید «پرندگان» را از جمله فیلم‌های گیشه‌ای و سرگرم‌کننده کارنامه سینمایی آلفرد هیچکاک محسوب کرد که توانسته با وجود اشکالات ساختاری و متنی، فضایی هارور و دلهره‌آور را برای تماشاگر به ارمغان آورد؛ فضایی که بدون شک در سال ۱۹۶۳ ابتکاری تازه در دنیای سینما به شمار می‌رفته اما نتوانسته مسیر اوج‌گیری این کارگردان را در فیلم‌هایی چون «روانی»، «شمال از شمال غربی» و «پنجره عقبی» تداوم بخشد.

تماشای «پرندگان» در نماوا