مجله نماوا، علیرضا نراقی

مستند «کلاغ‌ها در باران» درباره یک گروه موسیقی به همین نام است. فیلم شکل‌گیری و روابطی که منجر به پیوند اعضای گروه شده است را از اولین تلاش‌ها تا پراکنده شدن برخی اعضا روایت می‌کند، اما به مانند موسیقی گروه کلاغ‌ها در باران فیلم هم مبتنی بر فضاست. کار گروه موسیقی کلاغ‌ها در باران در قالب سبک پُست راک تعریف می‌شود، اما این سبک در ذاتش با نوعی رهایی همراه است که بیشتر احوالاتی سیال را با روندی شهودی در قالب صدا بازآفرینی می‌کند. این سیال بودن و رهایی، پست راک را متنوع و فراتر از یک سبک کرده است.

با همه این‌ها مهمترین خصوصیت این سبک فضاسازی است. ساخت فضایی برای درون‌نگری و فراغت از ظاهر، سبکی حاصل تأمل که انسان را به سمت شهود و مراقبه راهبری می‌کند. پست راک در ذات خود با نوعی رازآلودگی و عرفان همراه است به همین علت حالت عاطفی و حسی اعضای گروه و روابط آنها در خروجی این موسیقی اهمیت دارد و پژمان فرهادی سازنده مستند «کلاغ‌ها در باران» سعی کرده به این سبک و حال و هوا نزدیک شود.

فیلمساز در جایگاهی فراتر از ناظر

پژمان فرهادی تلاش دارد وارد درون شخصیت و ذهنیات کاراکترها شود و روابط آنها را از درون روایت کند. فیلمساز می‌خواهد چیزی بیشتر از ناظر باشد و از جایگاه رفیق و عضوی از این گروه آن را نمایش دهد. در ایجاد سبک تصویری، طراحی فضای صوتی و نوع مصاحبه و بیرون کشیدن درون این آدم‌های دوست‌داشتنی و شفاف، فرهادی موفق بوده و توانسته از طریق نزدیکی به گروه و اعضایش و شناخت روحیات و تفاوت‌های آنها پیچیدگی‌های روند کار و ارتباطات یک گروه موسیقی مستقل در سبکی تجربی و متفاوت را تصویر کند. فیلم از این منظر ما را با شخصیت‌ها و سرنوشت گروه به شکلی همدلانه، همراه می‌سازد.

کلاغ‌ها در باران پوستر

اما نقطه ضعف «کلاغ‌ها در باران» با وجود اینکه مدت قابل توجهی صرف ساخت آن شده است کمبود تصویر و همچنین شناسنامه‌دار کردن تصاویر در نسبت با روایت است. وقتی فیلم دارد چالش‌ها و تضادهای اعضا را نمایش می‌دهد با وجود اینکه در روایت به کاراکترها نزدیک می‌شود، اما در تصویر کمبود دارد. استفاده از عکس و بازنمایی حالات و رفتارهای متنوع‌تر و حتی نمایش بیشتر ساززدن و به وجود آوردن تقارن بیشتر میان خلق موسیقی و زندگی شخصی آدم‌ها می‌توانست نتیجه را غنی‌تر و دلچسب‌تر کند. فیلم با این کمبود تصویری به نوعی فشردگی غیر لازم رسیده است در حالی که ابزار موضوعی و روایی بیشتری وجود داشت تا فیلم بیشتر ادامه پیدا کند. تنوع دیدگاه نیاز دیگر اثر است. لحظاتی لازم است تا فیمساز دوربین خود را از درون گروه بیرون بیاورد و از بیرون به سوژه  نگاه کند و با این ترفند زوایای جالب‌تری از کار آنها را به نمایش درآورد.

با وجود این یکی دو نقطه ضعف، باز هم فیلم حس خوبی دارد. مخاطب را به درون خود می‌برد و با سبک و نوع کار گروه بهتر آشنا می‌کند و این نوع موسیقی را برای مخاطب خود آشناتر می‌سازد. فیلم نمایانگر این مهم است که شرایط اجتماعی و احساس ناامنی از سوی جامعه و قدرت که هر نوع موسیقی را تهدید می‌کند چگونه این گروه و اعضایش را وادار به مهاجرت و شکاف و مخاطره می‌کند و پیکر یک مجموعه همگون هنری را نحیف و آسیب‌پذیر می‌سازد.

تماشای آثار پانزدهمین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت در پردیس نماوا