مجله نماوا، فرهاد خالدی نیک

فیلم مستند «ایستوود» به نویسندگی و کارگردانی علیرضا رسولی‌نژاد قصه‌ی یک کنجکاوی عاشقانه است. کنجکاوی فیلمساز یا راوی فیلم نسبت به شباهت فردی در یک عکس منتشر شده در روزنامه با کلینت ایستوود. کلینت ایستوودی که به قول فیلمساز، آخرین بازمانده نسل قهرمانان محسوب می‌شود و با آن چهره جذاب و مصمم‌اش نماد اصالت، زیبایی و وجدان است. این شباهت پای راوی را به سیرجان و روستاهای اطراف آن باز می‌کند تا در خلال جستجوی این ایستوود وطنی، نکات مدنظر رسولی‌نژاد، طرح و منعکس شود.

بدین ترتیب فیلمساز با یک تیر دو نشان می‌زند. هم با مشاهده و پخش نشانه‌هایی آشنا و مرتبط، به مرور فیلم‌ها و بازی‌های سینمایی ایستوود می‌پردازد و علاقه و ارادت ویژه‌اش را به ایستوود نشان می‌دهد، هم فرصت مناسبی را برای پرداختن به ویژگی‌ها و خصوصیات بومی و محلی مردمان شهرستان سیرجان و نمایش برخی از معضلات اجتماعی و مشکلات زیست محیطی آن‌ها به دست می‌آورد. مشکلاتی نظیر تفکر سنتی اهالی درباره دختران تکواندوکار یا وضعیت بغرنج آب که موجب کوچ باغدارهای منطقه به پایتخت و حتی خارج از کشور شده است. باغ‌هایی که به گفته‌ی یکی از اهالی، با ادامه این خشکسالی و بی‌آبی، همگی باید به باغ‌های سنگی تبدیل شوند.

مستندی برای عاشقان ایران و عاشقان سینما
فیلم اما تنها به ذکر و نقد این مشکلات مربوط به منطقه سیرجان محدود نمی‌ماند و دایره نقد اجتماعی‌اش را تا مرزهای سراسر کشور گسترش می‌دهد. به خصوص آن جا که چهره‌های خسته وغمگین تعمیرکاران خودرو را نشان می‌دهد و تاکید می‌کند که این خستگی از تعمیر ماشین‌های بی‌کیفیت داخلی ناشی می‌شود و بلافاصله با نمایش بخش‌هایی از «گرن تورینو» اثر تماشایی کلینت ایستوود، بطور ضمنی به تفاوت‌های فاحش و کاستی‌های کیفی خودروهای وطنی در برابر خودروهای خارجی اشاره می‌کند.

ایستوود

اساساً یکی از جذابیت های بالقوه فیلم، همین نمایش بخش‌هایی کوتاه از فیلم‌های مختلف کلینت ایستوود است. از فیلم‌های «به خاطر یک مشت دلار» و «خوب، بد، زشت» گرفته تا «هری کثیف»، «نابخشوده» و حتی «دختر میلیون دلاری» که هر کدام به نوعی با اتفاقات و تصاویر این مستند، ربط و همخوانی پیدا کرده‌اند.

بدین ترتیب رسولی نژاد ضمن ادای دین به یک عمر فعالیت هنری کلینت ایستوودِ دوست داشتنی، نشان می‌دهد که سینما هنری است فراتر از مرزها و زمان‌ها و در هر دوره و مکانی می‌تواند اثرگذار و خاطره‌انگیز باشد. سینمایی که رسولی نژاد از کنار وضعیت این روزهای آن نیز بی‌تفاوت نمی‌گذرد و با حضور در سالن خالی سینمایی در سیرجان، به ورشکستگی سینمای دولتی داخلی نیز اشاره‌ای ظریف و پرمعنا می‌کند.

در عین حال بعضی از ایده‌های فیلم آنچنان که باید باورپذیر و تاثیرگذار از آب در نیامده اند. ایده‌هایی نظیر استفاده همیشگی راوی از کلاه کاسکت که در بافت مستندی چنین قابل تامل، کم‌اثر و ناهمگون می‌نماید. با تمام این اوصاف «ایستوود» از آن دست مستندهای دغدغه‌مند است که راوی دوره‌ای خاص از تاریخ این سرزمین است و تماشایش برای هر ایرانی علاقه‌مند به گذشته، امروز و آینده مرز و بومش جالب توجه و حتی آموزنده خواهد بود. به خصوص اگر آن ایرانیِ عاشق وطن، عاشق سینما و ستاره‌های سینمایی نیز باشد!

تماشای آثار پانزدهمین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت در پردیس نماوا