مجله نماوا، یزدان سلحشور

یک. سریال «لوتر» [Luther، مجموعه تلویزیونی درام جنایی روانشناختی بریتانیایی با بازی ادریس البا در نقش جان لوتر و روت ویلسون در نقش آلیس مورگان که توسط نیل کراس نوشته شده. سری اول شش قسمتی آن در ماه مه و ژوئن ۲۰۱۰ اجرا شد. سری دوم با چهار قسمت در ژوئن و ژوئیه ۲۰۱۱ از شبکه BBC One پخش شد و سری سوم آن در سال ۲۰۱۲ با چهار قسمت در جولای ۲۰۱۳ پخش شد. سری چهارم دو اپیزودی در دسامبر ۲۰۱۵ پخش شد و سری پنجم با چهار قسمت در یکم ژانویه ۲۰۱۹ به نمایش درآمد. این مجموعه موفق به کسب امتیاز ۸.۴ از ۱۰ در پایگاه IMDb و همچنین محبوبیت ۸۸ درصدی در پایگاه راتن تومیتوز شده است. البا برای بازی در نقش جان لوتر، جایزه تلویزیونی منتقدان تلویزیونی، جایزه گلدن گلوب و جایزه انجمن بازیگران سینما را دریافت کرده است] با یک «قضاوت کم‌امتیازده»، از تأثیرگذارترین آثار تلویزیونی قرن بیست و یکم محسوب می‌شود و با یک «قضاوت خوش‌بینانه و دست‌و‌دل‌بازانه» قابل مقایسه با بهترین آثار سینمایی و تلویزیونی دو قرن بیستم و بیست و یکم است. تأثیر این مجموعه تلویزیونی نه فقط بر آثار تلویزیونی بعد از خود یا حتی آثار سینمایی بعد از خود، که بر «فرهنگ پاپ جهانی» هم انکارناپذیر است بنابراین وقتی اعلام شد که دیگر قرار نیست فصلِ تازه‌ای را در تلویزیون تجربه کند، واکنش طرفداران پرشمار آن، دیدنی بود! البته طبق معمول، سازندگان مالی-اجرایی کار، اعلام کردند که بناست با ساخت یک فیلم سینمایی، به اعتراض طرفداران پاسخ مناسبی داده شود اما چه کسی فکر می‌کرد این پاسخ، در این حد مناسب باشد!

دو. «لوتر: سقوط خورشید» تنها یک ادامه سینمایی برای سریال محبوب «لوتر» نیست. واقعیت امر این است که طیِ چندین دهه، «ادامه‌های سینمایی» سریال‌های موفق، نه آثاری مستقل و تأثیرگذار، که صرفاً یک اپیزودِ طولانی‌تر از همان سریال بوده‌اند، نه چیزی بیشتر! [در این مقایسه، نباید نسخه‌های سینمایی «مأموریت: غیرممکن!» و «سفر ستاره‌ای» را به این «قضاوت» افزود چرا که با عوض کردن خط داستانی و شخصیت‌ها، «مأموریت: غیرممکن!» بدل به چیزی ورای سریال شد و نسخه‌های موفق سینمایی «سفر ستاره‌ای» تقریباً با حذف شخصیت‌ها و بازیگران پیشین، مسیری جدا را پیمودند (از یاد نبریم نسخه‌های سینمایی ناموفق این سریال هم، مخاطبانِ شیفته را به ناراضیان ابدی بدل کردند!)] این فیلم، صرف نظر از وابستگیِ اسمی به سریال و برخورداری از تأثیرش بر «فرهنگ پاپ» و «حافظه جمعی»، اثری مستقل است که در قاب سینما، «بازتعریف» شده و مخاطبانِ آن، لزوماً نیازمندِ بازگشت به سریال و پیگیری روایاتِ آن نیستند.

سه. ساخت یک اثر جنایی خوب، همیشه از دشوارترین کارها در سینما و تلویزیون بوده. ساختِ یک «نوآر» خوب [Film noir، یک اصطلاح سینمایی‌ست که در اصل برای توصیف درام‌های جنایی سبک‌پرداخته و بدبینانه هالیوودی، استفاده می‌شود. دوره فیلم‌نوآر کلاسیک هالیوود عموماً از ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۹ است. نوآر در فرانسوی به معنی سیاه است. فیلم‌نوآرهای این دوره اغلب با فیلم‌برداری سیاه‌وسفید و نورپردازی‌ پُرسایه‌روشن شناخته می‌شوند. ریشه‌ سبک بصری فیلم‌نوآر به سینمای اکسپرسیونیسم آلمان می‌رسد. فیلم‌نوآر را نخستین بار در ۱۹۴۶ نینو فرانک درباره فیلم‌های آمریکایی به‌کار برد، گرچه آن زمان در فیلم‌سازی آمریکا رواج پیدا نکرد. در دوره کلاسیک، بیشتر فیلم‌های این سبک، ملودرام‌های جنایی بودند. ساخت فیلم‌نوآر به هالیوود محدود نماند و در چندین دوره‌، ازجمله دوره کلاسیک، در اروپا، آمریکای لاتین و آسیا نیز ساخته‌شد]، به‌مراتب از آن دشوارتر بوده و ساختِ اثری «نوآر» با رویکرد «درام انتقادی-اجتماعی» هم دشوارتر از هر دو. سریال «لوتر» هر سه عرصه را فتح کرده اما در فیلم، عرصه‌ی سوم تقریباً غایب است با این همه، فیلم توانسته به اثری تأثیرگذار در عرصه‌ی «نوآر» بدل شود.

چهار. «لوتر: سقوط خورشید» از یک نظر، متأثر از سه‌گانه‌ی «بتمن» کریستوفر نولان است؛ همچنان که نولان، با حذف رویکردهای فراواقعگرای کمیک‌های «بتمن» و افزودن «واقع‌گرایی امروزین جامعه»، سه‌گانه‌ی خود را بدل به «نوآر»ی بسیار تأثیرگذار کرد، سازندگان «لوتر: سقوط خورشید» هم، با الهام از کمیک‌های «بتمن» و البته حذف شخصیت «بتمن»، به این سمت متمایل شدند. در واقع، شخصیت «لوتر» در این فیلم، آن شخصیتِ شناخته‌شده در سریال نیست و در قامت «بتمن» ظاهر می‌شود که بناست با شخصیتِ منفی‌ای دست و پنجه نرم کند که کاملاً یادآور شخصیت «پنگوئن» در کمیک‌های «بتمن» است. [شخصیتی با بازی بسیار تأثیرگذار اندی سرکیس در نقش دیوید رابی، میلیاردر فناوری که یک قاتل زنجیره‌ای‌ست و از فناوری برای دستکاری و کشتن غیرنظامیان استفاده می‌کند.] تفاوت این فیلم با سه‌گانه «بتمن» این است که اثری «دست‌راستی» نیست گرچه چندان هم در آن، از جهت‌گیری «چپ‌گرایانه»ی سریال، خبری نیست!

پنج. شبکه‌های تلویزیونی، در بهترین حالتِ ممکن که جیب‌های پرپولی داشته باشند نسبت به کمپانی‌های فیلمسازی، خیلی کمتر خرج می‌کنند و شبکه بی بی سی که مشهور به سفت بستنِ کمربندها و البته ساختن سریال‌های موفق است، از همه‌ی آن شبکه‌ها، در پول خرج نکردن مشهورتر است! حالا سؤال این است که «لوتر: سقوط خورشید» با چنین رویکردی، چطور این قدر خوب ساخته شده [متأسفانه نتوانستم اطلاعاتی درباره بودجه نهایی ساخت این فیلم به دست آورم] شاید قصه، چیز دیگری باشد و بی بی سی، با توجه به پروژه بعدی، دوپینگ مالی دریافت کرده باشد!

شش. چندسالی‌ست که ایده حضور یک بازیگر سیاه‌پوست در سری فیلم‌های «جیمز باند» مطرح است و ادریس البا در صدر لیست بوده اما خودش گفته که برای چنین نقشی پیر است! در همین فیلم هم، سکانسی وجود دارد که در یک کافه، پیشنهاد کافه‌چی را [ که همان نوشیدنی مشهور «جیمز باند» است] رد می‌کند که اشاره‌ای کنایی به بسته شدن دفتر شایعات این ایده است! اما قصه در همین نقطه تمام نمی‌شود، پایانِ غیرِمنتظره‌ی فیلم، بدون اینکه به صراحت این ایده را تأیید یا رد کند، مخاطبان را به این نتیجه می‌رساند که در نهایت بناست البا، «جیمز باند» بعدی باشد که من هم امیدوارم باشد! اشاره به دوپینگِ مالی بودجه ساخت این فیلم، در واقع اشاره به همین سکانس پایانی‌ست با این احتمال که سرمایه‌گذاران سری «جیمز باند» خواسته‌اند با شُل کردنِ سرِ کیسه، یک فیلم پیش‌درآمد برای «جیمز باند» جدید بسازند!

هفت. شخصیت «لوتر» در این فیلم، به‌شدت تغییر کرده است و از آدمی صلح‌طلب و خشونت‌پرهیز که در بدترین موقعیت‌ها هم از کشتن بدترینِ آدم‌ها پرهیز می‌کند، بدل به آدمی خشونت‌طلب می‌شود که در نهایت، دست به کشتن می‌زند. می‌دانیم که شخصیت «جیمز باند» هم یک شخصیت قاتل است که با «مجوز» می‌کشد. اگر سکانس‌های ابتدایی «کازینو رویال» را به خاطر بیاورید [Casino Royale، به کارگردانی مارتین کمبل که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد. این نخستین فیلمی‌ست که دنیل کریگ در آن نقش مأمور تخیلی جیمز باند از سرویس اطلاعات مخفی را بازی می‌کند. پس از فیلم روزی دیگر بمیر (۲۰۰۲)، سازندگان این سریال سینمایی تصمیم گرفتند که این مجموعه را بازراه‌اندازی کنند و در این بازراه‌ندازی، نقش باند تجربه کمی داشته باشد و آسیب‌پذیرتر به نظر برسد] شخصیت «ام» از پذیرفتن دنیل کریگ به عنوان «جیمز باند» پرهیز می‌کند چون فکر می‌کند او تا به حال کسی را نکشته است!

تماشای «لوتر: سقوط خورشید» در نماوا