مجله نماوا، ترجمه: علی افتخاری

هشدار: این مطلب داستان دو اپیزود اول فصل سوم را لو می‌دهد.

بعد از پایانی بسیار نفس‌گیر که تماشاگران را مبهوت کرد، سریال ارواح (Ghosts) برای فصل سوم بازگشته است و درنهایت نشان می‌دهد کدام روح در عمارت وودستون «مکیده» شده است. فصل دوم سریال جو پورت و جو وایزمن با یک غافلگیری به کار خود پایان داد و طرفداران به همان اندازه که دو شخصیت زنده سریال – سَم (رز مک‌آیور) و شوهرش، جِی (آتکارش آمبودکار) – در آخرین لحظه‌های اپیزود با دیدن نوری که در آسمان شب به بالا رفت حیرت‌زده شدند، برای حدود یک سال بی‌تاب ماندند. شبکه سی‌بی‌اس نیز پیش از آغاز پخش فصل سوم «ارواح» از ۱۵ فوریه ۲۰۲۴ در تبلیغات خود اشاره کرد یکی از هشت شخصیت محبوب سریال جزو رفتگان است.

«ارواح» از زمان اولین نمایش در اکتبر ۲۰۲۱، یکی از سریال‌های محبوب تماشاگران است و هر هفته به‌طور متوسط هفت میلیون بیننده را جذب خود می‌کند، ضمن این که به خاطر طنز عمیق و خطوط داستانی غنی یکی از بامزه‌ترین سریال‌های سی‌بی‌اس در درازمدت است. «ارواح» هم‌ردیف با مجموعه‌های محبوب منتقدان مانند «دبستان ابوت» یا سریال‌های طولانی‌ مانند «شلدون جوان»، همچنان یکی از بهترین کمدی‌های تلویزیونی با شخصیت‌های دوست‌داشتنی است که واقعاً با آن‌ها همراه می‌شوید. این بار نیز با یک کمدی خنده‌دار و محبت‌آمیز مواجه هستیم، اما اپیزود اول فصل جدید تا حدی ‌گسیخته است و به یک ورودی بی‌روح در کاتالوگی چندبعدی می‌ماند؛ احتمالاً به این خاطر که فصل سوم به دلیل تأخیر در تصویربرداری پس از اعتصاب انجمن نویسندگان آمریکا و انجمن بازیگران و فدراسیون هنرمندان تلویزیون و رادیو آمریکا، تنها ۱۰ اپیزود دارد که در مقایسه با دو فصل قبلی کم‌تر است.

رز مک‌آیور
رز مک‌آیور

شاید افتتاحیه فصل سوم قوی‌ترین اپیزود سریال محبوب تا به امروز نباشد، اما همچنان همان کمدی است که در فصل اول دوست داشتیم. با شروع اپیزود اول – با عنوان «جغد» – به‌سرعت متوجه می‌شویم روحی که در پایان فصل قبلی به زندگی پس از مرگ فرستاده شد، فلاور (شیلا کاراسکو) است، هیپی بشاش و شیرین، اما ساده‌دل و فراموش‌کار که در دهه ۱۹۶۰ در یک فرقه زندگی می‌کرد و متأثر از مواد مخدر توسط خرسی که تلاش کرد در آغوش بگیرد کشته شد.

مکیده شدن فلاور و خروج او از جمع ارواح، نظم خانه را به هم می‌زند و به‌ویژه بر تور (دون چندلر لانگ)، وایکینگ قرن یازدهمی که به‌تازگی با فلاور رابطه عاشقانه برقرار کرده بود، تأثیر می‌گذارد. طنز این اپیزود کمی اجباری به نظر می‌رسد، اما همچنان خنده‌دار است. بازگشت قوی‌تر به قالب طنز چشمگیر «ارواح» را در اپیزود دوم، «مرد رؤیاهای تو» شاهد هستیم، جایی که تماشاگر به قدرت روحی ساساپیس – ساس – (رومان زاراگوزا)، بومی آمریکایی پی می‌برد: توانایی ورود به رؤیاهای افراد زنده.

در این اپیزود، ساس تصمیم می‌گیرد با استفاده از توانایی خود جی را قانع کند یک تنور پیتزا نیز به رستورانی که برای عمارت وودستون در نظر دارد اضافه شود. ترفند او جواب می‌دهد و ساس به‌زودی برای رسیدن با اهداف دیگر وارد رؤیاهای جی می‌شود. داستان «مرد رؤیاهای تو» ضرب‌آهنگ بهتری دارد و مسیر بیشتری ایجاد می‌کند؛ طنز بیشتری دارد و این آشنایی باعث شادی می‌شود.

با وجود ضعف‌های اپیزود افتتاحیه، بازیگران همچنان صدرنشین بازی خود هستند و به‌طور هماهنگ تحت تأثیر نقش‌آفرینی قوی مک‌آیور و آمبودکار هدایت می‌شوند. این دو به لطف حضور قانع‌کننده و کمدی زمان‌بندی‌شده خود همه چیز را درست می‌کنند. درحالی‌که مک‌آیور در میان بازیگران زن پیشتاز سریال‌های ساعات پربیننده، چهره‌ای برجسته است، آمبودکار یکی از نقش‌آفرینی‌های به‌مراتب با طراوت‌ این روزهای تلویزیون را ارائه می‌دهد. رویکرد او درمورد مردی که برخلاف همسرش نمی‌تواند ارواح را ببیند، اما خودش را به آن‌ها نزدیک می‌بیند، انرژی‌زاست و از مهارت او در خلق شخصیتش خبر می‌دهد. این توانایی به جی عمق و یک نیروی جاذبه ثابت می‌دهد و او را به‌خوبی در کنار جذابیت درخشان مک‌آیور می‌گذارد.

پوستر سریال ارواح

حالا بعد از سه فصل برای همه علاقه‌مندان «ارواح» مشخص شده است هیچ‌چیز در این سریال معنی ندارد. ارواح روی مبل‌ها می‌نشینند و می‌توانند با هم رابطه برقرار کنند، اما نمی‌توانند غذا بخورند یا از محوطه عمارت خارج شوند. خب، این چه معنایی دارد؟ ما در دو فصل قبلی، ارواحی مانند الیاس (مت والش)، شوهر هتی (ربکا ویسوکی) را دیدیم که از جهنم بازگشت، یا در یک جلسه احضار ارواح در هالووین شاهد بازگشت مالی (هانا رز می)، خدمتکار ایرلندی‌ هتی بودیم؛ پس امکان دارد در ادامه فصل فلاور هم برگردد- حرکتی که اگر به معنای ادامه داشتن یک سریال شماره یک در ساعات پربیننده باشد، شاید شبکه آن را بخواهد، اما مشخص است سریال نیاز دارد این ‌مسیر ناآشنا را طولانی‌تر بررسی کند و به بازگشت سریع این شخصیت متوسل نشود.

«ارواح» همچنان یک کمدی فرز و زیرکانه و بسیار خنده‌دار است که بین ترحم و طنز تعادل کامل برقرار می‌کند، اما برای اوج گرفتن باید با متن‌های قوی و چندلایه‌ و فضا دادن به بازیگران برای ارائه نقش‌آفرینی‌های قوی، گفت‌وگوهای عمیق‌تر خود را درباره مرگ و از دست دادن به‌طور مؤثر مدیریت کند.

در مسیر تحولات بزرگ

فصل دوم سریال «ارواح» تماشاگران را در یک موقعیت هیجان‌انگیز و اضطراب‌آور رها کرد؛ یکی از ارواح بالاخره از عمارت خارج شد یا همان‌طور که ارواح دیگر می‌گویند، «مکیده شد.»، اما هیچ‌کس نفهمید کدام روح؟

اپیزود اول فصل سوم برای حل این معما اصلاً وقت تلف نمی‌کند و جی و سم با یک حساب سرانگشتی متوجه می‌شوند این فلاور بود که درنهایت به طرف دیگر رفت. این یک خبر بد برای تور است که دیوانه‌وار عاشق فلاور بود. در همین حال، تعدادی از ارواح دیگر درمورد عزیمت او احساسات پیچیده‌ای دارند، چون هرچند ممکن است دلشان برای دوستشان تنگ شود، منتظر نوبت خودشان نیز هستند. باقی اپیزود با پیامدهای ناپدید شدن فلاور کلنجار می‌رود، چون همه تلاش می‌کنند به شیوه خود سوگواری کنند.

ربکا ویسوکی، رومان زاراگوزا
ربکا ویسوکی، رومان زاراگوزا

از سوی دیگر، اپیزود دوم فصل جدید با یک خط داستانی جالب همراه می‌شود که معادلات را تغییر می‌دهد و به جی کمک می‌کند با ارواح‌ سریال تعامل بیشتری داشته باشد. این زمانی است که متوجه می‌شویم ساساپیس می‌تواند وارد رؤیاهای افراد زنده شود.

جو پورت و جو وایزمن، تهیه‌کنندگان اجرایی و گردانندگان «ارواح» در این گفت‌وگو درباره پیامدهای خروج فلاور، افشاگری درباره توانایی روحی ساساپیس و همچنین دیگر چیزهایی که از این فصل کوتاه انتظار می‌رود، صحبت می‌کنند.

ایده مکیده شدن یکی از ارواح چه زمان مطرح شد؟

جو پورت: ما سال گذشته در اواخر فصل دوم به این ایده رسیدیم و فکر کردیم می‌تواند یک راه خیلی جالب و بامزه برای پایان دادن فصل و پرش به فصل بعدی باشد.

رز مک‌آیور، آتکارش آمبودکار
رز مک‌آیور، آتکارش آمبودکار

چطور به فکر افتادید آن شخصیت فلاور باشد؟

جو وایزمن: بعدازاین که با ایده ما برای سریال موافقت شد درباره خیلی چیزها صحبت کردیم. قبل از شروع نوشتن متن نمی‌دانستیم دقیقاً قرار است چه کسی باشد، اما قطعاً نامزدهایی در ذهن داشتیم. بعد دائم حرف زدیم. می‌خواستیم کسی را انتخاب کنیم که خروج او مهم و تأثیرگذار باشد. فلاور گزینه نهایی ما بود. به نتیجه رسیدیم او یک روح جالب برای ناپدید شدن است، چون خطوط داستانی زیادی ایجاد می‌کند. خیلی از شخصیت‌ها واکنش‌های متفاوت نشان می‌دهند. تور آشکارا عاشق فلاور است و این اتفاق او را کاملاً به هم می‌ریزد. ارواح دیگر شاید به فلاور حسادت کنند، چون مدت زیادی آنجا نبود؛ بنابراین به نظر می‌رسد داستان‌های زیادی ایجاد کرده‌ایم.

خب، فلاور دیگر برنمی‌گردد؟ یا امکان برگشتن او هست؟

وایزمن: حتماً. جالب است، برابر با منطق سریال ما وقتی یک روح مکیده می‌شود، به معنی این نیست که او می‌میرد. همه آن‌ها قبلاً مرده‌اند. ما در اپیزود‌های قبلی هم بسته به ضرورت داستان یا موارد دیگر راه‌هایی برای برگرداندن ارواح داشتیم؛ ضمن این که ما داستان‌هایی را از طریق صحنه‌های بازگشت به گذشته تعریف می‌کنیم؛ بنابراین، بله، به لحاظ نظری، راه‌هایی برای دیدن یک روح رفته وجود دارد.

دون چندلر لانگ
دون چندلر لانگ

یکی از شوخی‌های طولانی‌تر که هرگز قدیمی نمی‌شود، این است که جی ارواح را نمی‌بیند و خیلی وقت‌ها از حضور آن‌ها بی‌خبر است. ما در دو اپیزود اول فصل جدید در لحظه‌های متعدد شاهد این مسئله هستیم. چطور می‌توانید این شوخی را بدون این که بی‌مزه شود ادامه دهید؟

پورت: این یک چالش است که جی نمی‌تواند با ۸۰ درصد شخصیت‌ها حرف بزند، اما قطعاً یک فرصت است چون یک سبک خاص از کمدی با خود می‌آورد. سم در خیلی از صحنه‌ها جی را در جریان آنچه در اتاق می‌گذرد قرار می‌دهد، اما به‌نوعی فقط نکات مهم را به او می‌گوید؛ پس بعضی وقت‌ها معلوم می‌شود جی خیلی چیزها را از دست داده است. من و جو هر دو نظرات زیادی می‌خوانیم که «اوه، او باید این قدرت‌ را به دست آورد و باید بتواند ارواح را ببیند.» خب، واقعیت این است که فکر می‌کنیم اگر جی این قابلیت را داشته باشد، بخش زیادی از طنز داستان از بین می‌برد؛ ضمن این که فکر می‌کنیم قابلیت دیدن ارواح همان اندازه که عجیب به نظر می‌رسد، واقعی نیست. من هرگز کسی را ندیده‌ام که ارواح را دیده باشد؛ بنابراین عجیب به نظر می‌رسد دو نفر در یک خانواده باشند و هر دو به‌طور تصادفی این قابلیت را داشته باشند.

این یک فصل کوتاه است، بیشتر به خاطر اعتصابات. این که فقط ۱۰ اپیزود ۲۰ دقیقه‌ای برای کار کردن داشتید، چه تأثیری بر تولید محتوا داشت؟

پورت: ما فصل اول را با ۱۸ اپیزود کار کردیم و بعد فصل دوم را با ۲۲ اپیزود ساختیم. امیدوار بودیم فصل سوم هم ۲۲ اپیزودی باشد که این اتفاق نیفتاد، اما درنهایت معمولاً فصل را به دو نیمه تقسیم می‌کنیم. امسال همان مسیر را دنبال کردیم. ما همیشه نیم‌فصل اول را با برخی تحولات بزرگ به پایان می‌بریم که ازاین‌جهت فصل سوم با دو فصل قبلی تفاوتی ندارد.

سیر زمانی تولید و روند تکامل آن بعد از اعتصابات به چه شکل بود؟

وایزمن: خب، اولاً همه از این که سر کار برگشتند خیلی خوشحال بودند. همه کار کردن را دوست دارند؛ ضمن این که «ارواح» یک فضای سرگرم‌کننده برای کار است. فکر کردن به ایده‌ها و نوشتن متن سریال برای ما سرگرم‌کننده است؛ پس همه از بازگشت به اتاق نویسندگان هیجان‌زده بودیم. سر صحنه تصویربرداری هم همین‌ حال و هوا بود. هیچ‌کس راه خود را گم نکرده بود. همه خیلی هیجان‌زده و خوشحال بودند که دوباره کار می‌کنند. البته تصویربرداری این فصل چالش‌های خاصی داشت. ما «ارواح» را در مونترال تصویربرداری می‌کنیم و عموماً سعی می‌کنیم کار را در ماه ژوئیه شروع کنیم. آنجا در بیشتر اوقات هوای خوبی دارد، اما برای فصل جدید این فرصت را نداشتیم؛ بنابراین کمی بیشتر از حالت عادی با آب و هوای زمستانی روبرو شدیم.

از افشاگری درباره توانایی روحی ساساپیس در اپیزود دوم بگویید. چطور به این ایده رسیدید؟

وایزمن: این فقط راهی برای جی و ساساپیس است تا به شیوه‌ای بسیار معنادار و بامزه با هم تعامل برقرار کنند. گذشته از این به ما اجازه داد در اپیزود دوم به یک سفینه فضایی و همچنین یک زمین بسکتبال برویم. نه‌فقط برای خودمان جالب بود، بلکه بازیگران نیز صحنه‌های نفوذ ساساپیس به رؤیاهای جی را دوست داشتند، بخصوص آن‌ها که نقش ارواح را بازی می‌کنند. آن‌ها هر هفته را با یک لباس ثابت در یک مکان ثابت می‌گذرانند، چون برابر با پیش‌فرض داستان نمی‌توانند عمارت را ترک کنند؛ بنابراین از هر فرصتی برای پوشیدن یک لباس متفاوت و حضور در یک صحنه متفاوت یا لمس کردن اشیاء خیلی لذت می‌برند. وقتی فکرش را می‌کنید متوجه می‌شوید خیلی خنده‌دار است. به خودتان می‌گویید: «اوه، درست است. آن‌ها واقعاً نمی‌توانند اشیا را لمس کنند!»

منبع: کولایدر، ددلاین، ورایتی

تماشای سریال ارواح در نماوا