نرگس آبیار

مجله نماوا: غرش طیاره‌ها‌‌‌‌ی روسی در آسمان رشت، باران توأمان اعلامیه‌ها و بمب‌ها بر سبزه میدان، پرهیب ناوهای روسی كه از دهانه خزر پدیدار می‌شوند، پارچه و پرچم‌های سرخی که بر در و دیوار آویخته شده و شره‌ی خون را تداعی می‌کند و قرار است تاثیر ویرانگرش را تا چند‌‌‌‌ین دهه از تار‌‌‌‌یخ ا‌‌‌‌ین مرز و بوم به جا بگذارد.

اما با این همه و با تمام این‌ها، رشت دهه بیست هنوز و همچنان رشتِ خوشایند است، نوستالژ‌‌‌‌ی دلپذ‌‌‌‌یر‌‌‌‌ی از كافه‌ها، كتاب‌فروشی‌ها، عشق‌ها و شب‌نشینی‌ها‌‌‌‌ی افسران ارتش و تب امیل زولا و…

خاتون، خود خاتون، نمود و نمادی از زن اصیل ایرانی است، اصالتا بختیاری و بزرگ شده تهران و ساكن رشت كه تیراندازی را از مادر آموخته و می‌خواهد در كشاكش سنت و مدرنیته راه خودش را برود، هسته‌ی مرکزی درام در دل رویدادی تاریخی به واکاوی مفاهیمی اساسی می‌پردازد که اهمیت آن در زمانه‌ی حاضر کاملا ضروری است. خط اصلی داستان پیوسته روی مفاهیم دوگانه استوار است، مفاهیمی از جنس شرافت و رذالت، آزادی و ذلت، استقلال و اشغال، غرور و خفت و… و این همه بر محور عشق و وطن می‌چرخد و شعاع‌اش گسترش می‌یابد، خلاصه که خاتون به قول میرزاده عشقی، درد عشق وطن دارد. همین عشق است که قرار است وحشت را به شجاعت بدل کند، تراژدی را به حماسه.

تینا پاكروان با نگاهی زنانه به تاریخ پر از خشونت و سراسر حادثه‌ی آن دوران، ترکیبی از هراس و نوستالژی را خلق کرده که حاصل‌اش حال و هوایی متمایز است که به یاد خواهد ماند.

منبع: صفحه اینستاگرام نرگس آبیار

تماشای این سریال در نماوا