مجله نماوا، محسن جعفری راد

۱-  واکنش‌ها به جیمز باند نسخه ۲۰۲۱ یعنی «زمانی برای مردن نیست» صفر و صدی شده است، اما به زعم نگارنده، خداحافظی باشکوهی است برای دنیل کریگ با نقش جیمز باند. باند در این فیلم بالاخره از تیپ خارج شده و نوع رابطه‌اش با معشوقه‌اش مادلین و شیوه‌ی انتخاب مهمی که در فیلم دارد، از او فردیتی قوام‌یافته ساخته است.

۲-  بله، فردیت قوام‌یافته در دل سینمای اکشن هالیوود! خود مادلین هم همین‌طور و این بار شاید برای اولین‌بار، زن اغواگر فیلم‌های جیمز باند، نه تنها زن اغواگر نیست، بلکه ملموس است و باورپذیر  و کنش‌ها و واکنش‌هایش، متقاعدکننده به نظر می‌آیند نه تصادفی و باسمه‌ای.

۳- البته فیلم به شکل عجیبی پراکنده است. خط اصلی داستان مدام منحرف می شود. برخی از علت و معلول‌ها کاملا تصادفی و غیر منطقی است اما خوشبختانه پایان‌بندی جالب توجهی دارد.

۴-  بدون شک این حضور، بهترین بازی دنیل کریگ در پنج فیلمی است که او نقش مامور ۰۰۷ را ایفا کرده است. در این فیلم حتی گریه هم می‌کند و نشان می دهد فقط یک ربات آهنین نیست و احساس دارد و به خاطر همین، این فیلم، با فیلم‌‌های دیگر فرق می‌کند. با قهرمانی سر و کار داریم که فقط قرار نیست حرکات رزمی چشم نواز و فوق‌العاده از او ببینیم بلکه از او رفتار انسانی هم شاهد هستیم.

زمانی برای مردن نیست

موسیقی دلنشین، فیلمنامه‌ی بی‌شاخ و برگ

۵-  موسیقی این فیلم و در واقع آهنگی که برای این جیمز باند ساخته شده از بیلی ایلیش خواننده ترک تبار است که خواننده محبوب این روزهای جهان است با کلکسیونی از جوایز، اما طبعا به پای ادل نمی‌رسد، اما ضعیف هم نیست و به دل می‌نشیند.

۶-  جلوه‌های میدانی و کامپیوتری به بهترین شکل صورت گرفته و مثل بقیه فیلم‌های این مجموعه نیست که کاملا استودیویی بودن آن قابل دریافت باشد. در واقع شاید غیر از برخی قسمت‌ها، طبیعی‌ترین جلوه‌ها را در این فیلم سراغ داریم.

۷-  مهمترین ضعف  فیلم، فیلمنامه لاغر و بدون شاخ و برگ آن است. جالب است که شخصیت جیمز باند یا مادلین باورپذیر شده‌اند، اما ارتباط‌ها و موقعیت‌ها به هم متصل نیست و مثل جزایر پراکنده عمل می‌کنند. یعنی سکانس‌هایی درخشان و شخصیت‌های باورپذیر اما فاقد فیلمنامه‌ای منسجم. با وجودِ این ضعف، امتیازات مثبتش آنقدر هست که ارزش دیدن داشته باشد؛ علاوه براینکه قرار است با دنیل کریگ خداحافظی کنیم. او برای اولین بار در مجموعه جیمز باندها، به معنای دقیق کلمه تبدیل به شخصیت شده و بازی خوبی دارد. علاوه بر این‌ها فیلم چند سکانس باشکوه هالیوودی هم تقدیم می‌کند.

۸-  دیدن فیلمی که سرگرم‌کننده باشد و هیجان‌انگیز مثل «زمانی برای مردن نیست» کاملا توصیه می‌شود. یک روایت نسبتا غیرقابل پیش‌بینی که اصلا از اینکه رگه‌هایی از چهار قسمت قبلی با حضور  دنیل کریگ را دارد، ابایی ندارد. حس و حال کاملا درستی دارد و صحنه‌های هیجانی آن آنقدر هست که انرژی خوبی به مخاطب هدیه دهد.

تماشای «زمانی برای مردن نیست» در نماوا