مجله نماوا، نیما بهدادی مهر

مهرانه مهین ترابی بازیگری کاریزماتیک است. وی چنان در پیله نقش‌هایش فرو می‌رود و بازتابی به‌اندازه و استاندارد از وجوه حسی شخصیت‌ها بروز می‌دهد که مخاطبان را با خود همراه می‌سازد. به‌واقع او استاد ایفای نقش بر مبنای ادراک عمومی است بدین معنا که مهین ترابی توان عجیبی در بازنمایی درست تیپ‌های زنانه داشته و در سادگی تمام دو سوی شمایل زن عامی خانه‌دار وابسته و زن مستقل و دارای هویت اجتماعی را در کارنامه خود به یادگار گذارده است.

برای مثال از زن خانه‌دار سریال «همسران» تا خانم وکیل پر جذبه «خانه سبز» یا مرجان شوخ‌وشنگ «باران عشق ما»، ۳ بازنمایی درخشان از ۳ تیپ زنانه و متفاوت را با یک متد بی‌ادا و کاملاً صمیمانه از سوی مهین ترابی دیده‌ایم که باعث شده تا این بازیگر همواره در ذهن بسیاری از مخاطبان ماندگار و باجذبه در نظر بیاید و در یاد اغلب مخاطبان پررنگ باقی بماند. به بهانه ایفای نقش مادر در سریال «مترجم» و حضور اثربخش در سریال «بی‌گناه» با هم به مهم‌ترین، ماندگارترین و مهجورترین نقش‌های کارنامه او که کمتر تحلیل شده‌اند مروری خواهیم داشت.

۵/ مادر خسرو – «آتش‌بس ۲»: زنی که ضد کلیشه‌های رایج رفتار می‌کرد

مادر خسرو در قسمت دوم فیلم «آتش‌بس» ساخته تهمینه میلانی از نمونه مادران جالبی است که در فیلم‌های ایرانی دیده شده است. شیوه برخورد او با ماجرای طلاق خسرو و همسرش یک برخورد خون سردانه و راحت است. او به‌جای آنکه جانب‌دار پسرش خسرو باشد طرف عروسش را می‌گیرد و با آن شیوه کمدی از نگاه و بیان هر دوی آنها را به جدایی تهییج می‌کند؛ اما در اصل هدفش از این تهییج بازگرداندن آن دو به‌سوی هم است. از دید مادر خسرو به‌ظاهر زندگی ای که در آن حلقه وصلی وجود ندارد و تفاهم و تعاملی در آن موجود نیست باید به انتها برسد و به قولی سند رهایی آدم‌هایش امضا شود. چنین نگرشی که از اساس با رویکردهای سنتی و عرفی و حتی ایدئولوژی غالب درباره ازدواج همخوانی ندارد به‌نوعی تداعی‌گر خوانشی ضد کلیشه‌های رایج در موضوع ازدواج و طلاق است. مهین ترابی در این نقش‌آفرینی به‌خوبی موج رفتاری مادر خسرو را روی همان اصل ضد کلیشه بودن تنظیم می‌کند و به‌خوبی شمایلی از یک مادر دغدغه‌مند بانشاط را که از طریق تز جدایی به استحکام پیوند آدم‌ها می‌اندیشد و به‌واقع با زدن نعلی وارونه تلاش می‌کند تا اصالت و هویت زندگی خسرو و زنش را به آن دو یادآوری کند. چنین شیوه‌ای از تعامل با خسرو و همسرش سبب می‌شود تا آنها در پله آخر تصمیم‌گیری برای جدایی بمانند و با تداعی همه مهربانی‌ها از عرصه طلاق دور شوند.

۴/ مرجان – «باران عشق»: نونمایی در شمایل بازی

اگرچه مرجان در آخرین قسمت از سریال «باران عشق» و از میانه‌های روایت وارد می‌شود؛ اما یکی از آدم‌هایی است که در طول ۱۴ قسمت اپیزودیک از این سریال ماندگار در ذهن مخاطبان حک شده است. بده‌بستان‌های جذاب مهرانه مهین ترابی با خسرو شکیبایی از یک سو و بازنمایی خلقیات زنی فول اکتیو و بانشاط که با وجود سرگردانی در جزیره زندگی و تجربه‌کردن ازدواج‌های متعدد، اما همچنان به دنبال پیداکردن همسفر دائمی خود است و ابایی از بیان خاطرات ازدواج‌های متعددش ندارد و در نهایت توانسته تا فردی باشخصیت را در انگلستان برای زندگی خود برگزیند یک بازی سرخوشانه و پرانرژی را از این بازیگر به یادگار گذارد که تداعی‌گر یک نونمایی در سازه بازیگری مهین ترابی و بازیگری زنانه بود. به‌واقع اگرچه این بازیگر پیش‌ازاین نقش‌هایی در این مقیاس را در کارنامه بازیگری خود تجربه کرده بود؛ اما ایفای نقش مرجان هم از حیث هویت اجتماعی خاص این نقش و هم از جنبه بازنمایی دقیق خلق و خوهای زنی متعلق به طبقه متوسط یک گام روبه‌جلو در کارنامه مهین ترابی بود. بازی در نقش زنی که با وجود احترام‌گذاشتن به سنت‌ها و قواعد مرسوم اما راه خودش را می‌رفت و با شوخ‌طبعی و نشاط خود همگان را به جهان چنین کنش‌هایی دعوت می‌کرد.

۳/ شمسی – «شمس‌العماره»: عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد

عمه شمسی یک کهنه عاشق دلخسته مهربان و کاریزماتیک در دل عمارت است. بانویی پر جذبه که همگان از او حساب می‌برند و حتی برادرزاده‌اش لیلا نیز که سودای مهاجرت دارد با شنیدن کلام عمه در عمارت می‌ماند تا در انتظار خواستگارانش روزگار را سپری و در نهایت با یکی از پسرانی که مورد تأیید عمه شمسی هستند ازدواج کند. به‌واقع عمه شمسی در آن عمارت و در یک مقیاس با دیگر زنان جایگاهی فرهمندانه دارد و به‌عنوان الگویی از دانای عمارت عمل می‌کند. یعنی شخصیت درون‌گرا، کم‌صحبت و موقر عمه شمسی در تلاقی حضور پری خانم بیشتر جلوه می‌کند و متانت و جذبه درونی چنین شخصیتی در نظر مخاطبان وجهه عمیق‌تری می‌یابد.

درعین‌حال عمه شمسی که با یک بیماری نیز دست در گریبان است و داغ تلخ یک شکست عاشقانه را نیز تجربه کرده بیش از هر فرد دیگری حال و هوای لیلا برادرزاده‌اش را درک می‌کند و مانند یک سروش عمل می‌کند تا لیلا در تصمیم‌گیری خود درست عمل کند. از این منظر عمه شمسی تداعی‌گر کهن‌الگوی آشنای منتظر نیز هست و صبوری او در تحمل زخم عشق و امیدواری‌اش به دیدار دوباره مرد موردعلاقه‌اش، شمایل او را در تطبیق با بسیاری از نگرش‌های کلاسیک و عوامانه نسبت به مفهوم انتظار عاشقانه قرار می‌دهد. در نهایت بازگشت عشق قدیمی به عمارت و آن لبخند زیبای عمه شمسی تداعی‌گر این بیت مشهور از حافظ است:

 «نفس باد صبا مشک‌فشان خواهد شد

عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد»

مهین ترابی در «مترجم»

۲/ مهین – «همسران»: شمایل زن خانه‌دار

در خیل شمایل‌سازی‌های انجام شده از زن خانه‌دار در سینما و تلویزیون، شخصیت مهین در سریال همسران به کارگردانی بیژن بیرنگ و مسعود رسام همچنان به‌عنوان نمادی پررنگ از این تیپ در حافظه تصویری اغلب مخاطبان باقی‌مانده است. مهین به‌سان همه ویژگی‌های شمایلی و خلق و خویی زنان خانه‌دار، بسیار در امور خانه مسلط است و کمال از او حساب می‌برد. به‌واقع مهین دو سوی یک شخصیت مدبر را تداعی‌گر است که از یک سو حواسش به همه کمی‌ها و کاستی‌های خانه است و از سوی دیگر می‌داند که چگونه همسرش کمال را به‌سوی آنچه خیر و صلاح زندگی است هدایت کند. در حقیقت مهین و کمال در اوایل دهه ۷۰ نمونه‌ای از زوج‌های میان‌سال را تداعی‌گر بودند که قرار بود دو سوی خانه‌داری زن و نان‌آوری مرد را نمایندگی کنند. شخصیت مهین از پررنگ‌ترین و دراماتیزه شده‌ترین زنان خانه‌داری است که در تلویزیون دیده شده است.

۱/ طلا سیاه – «نگین»: واسط قاچاق دختران

شخصیت طلا سیاه در فیلم «نگین» متفاوت‌ترین نقشی است که مهرانه مهین ترابی ایفا کرده است. وی در این نقش‌آفرینی تلاش دارد تا خوانشی عامیانه از تیپ واسط قاچاق دختران داشته باشد. آدامسی که در دهانش می‌گرداند، عامیانه و لاتی حرف‌زدن طلا سیاه تا آن زمان در کارنامه مهین ترابی دیده نشده بود و به همین سبب بیشتر موردتوجه قرار گرفت و به کاندیداتوری وی برای جایزه نقش مکمل زن در جشن خانه سینما منجر شد. طلا سیاه نماینده‌ای از زنان قربانی و مظلومی است که تاب شرایط تحمیلی محیط خانه‌شان را نداشته‌اند و از خانه فرار کرده‌اند و اکنون که گرد میان‌سالی بر چهره‌شان نشسته به این فکر می‌کنند که شاید بهتر است به‌جای نصیحت و اندرزهای مرسوم به دختران جوان، آنها را در مسیر انتخابشان ولو به‌غلط یاری رساند؛ اما شخصیت آذر به‌عنوان مادر نگین چنین نمی‌اندیشد و حاضر است حتی جان خود را بدهد؛ اما دخترش به دبی قاچاق نشود. در چنین بزنگاهی است که آذر و طلا سیاه دو قطب متضاد از نگرش به موضوع دختران فراری را تداعی می‌کنند. یکی (طلا سیاه) مغلوب چرخ روزگار و بازی‌های آن شده و دیگری (آذر) چنان جان‌سخت است که از هیچ تلاشی برای رسیدن به دختر فراری‌اش دست نمی‌کشد.

۱+/ عاطفه صدر – «خانه سبز»: ستون عاطفی خانه سبز

منشأ هر موج که از احساس و انسانیت در سریال خانه سبز برپا می‌شود به عاطفه صدر بازمی‌گردد. او یک زن مستقل و دارای تشخص اجتماعی است. به‌عنوان وکیل پایه یک دادگستری دوشادوش همسرش رضا صباحی در بیرون از منزل کار می‌کند و درعین‌حال به همه امور خانه رسیدگی می‌کند. او حواسش به همه ساکنان خانه سبز است و توازن مناسبی را میان وظایف همسری، نقش مادری و اشتغال بیرون از منزل برقرار می‌کند. او یک رفیق شفیق است. زنی است که رضا به‌راحتی نزد او درد دل می‌کند، رازهایش را بازمی‌گوید، حتی قطرات اشک رضا در کنار عاطفه راحت بر صورتش می‌چکد و به‌واقع وجه حساس و آسیب‌پذیر رضا فقط نزد عاطفه مجال و امکان بروز می‌یابد و عاطفه همیشه با حرف‌ها و واکنشش به رضا امکان می‌دهد که از رنجش‌هایش حرف بزند و آرام گیرد. عاطفه صدر مهم‌ترین نقش‌آفرینی مهرانه مهین ترابی و یکی از برترین شمایل‌های تلویزیونی برجای‌مانده از زن مستقل است که تابوی زن خانه‌دار و امربر را در سریال‌های تلویزیونی می‌شکند.

تماشای «مترجم» در نماوا