مجله نماوا، شادی حاجی مشهدی

وقتی در سینمای ایران صحبت از پروژه‌های بزرگ فیلمسازی با سرمایه‌های کلان، بازیگران حرفه‌ای، تجهیزات و سیاهی لشگر زیاد به میان می‌آید، نام محمد بزرگ‌نیا، فیلمسازی که فیلم‌های شاخصی در این زمینه در کارنامه دارد، پیش از همه و درکنار نام فیلمسازانی همچون مرحوم علی حاتمی، محمدعلی نجفی، احمدرضا درویش، سیدداوود میرباقری، حسن فتحی و … به چشم می‌خورد.

از آنجا که تولید چنین بیگ پروداکشن‌هایی عمدتا در سینمای ایران معدود بوده و کمتر کارگردانی دردسر نویسندگی، ساخت و هدایت آنها را به جان می‌خرد، آثاری هم که با این رویکرد ساخته می‌شوند، به حمایت و سرمایه تهیه‌کنندگان کار آشنا و قدرتمندی نیاز دارند.

یکی از این فیلم‌های پرهزینه که در دسته درام‌های تاریخی قرار دارد، «راه آبی ابریشم» به کارگردانی و نویسندگی محمد بزرگ‌نیاست. تهیه‌کنندگی این فیلم را حسن بشکوفه عهده‌دار بود که در سال ۱۳۸۸ تولید و در ۱۳۹۰ نیز اکران شد و یکی از پرهزینه‌ترین و پرحاشیه‌ترین آثار سینمایی زمان خود بود که هم‌زمان در چهار رشته برنده سیمرغ فجر شد.

بزرگ‌نیا از نسل فیلمسازان پیشگام دوره معاصر است که داستان‌سرایی را به خوبی می‌داند و درام، شخصیت‌پردازی و تکنیک را می‌شناسد. اگر امروز هم پلان‌های فیلم «کشتی آنجلیکا» یا «جنگ نفتکش‌ها» را برای بار دیگر تماشا کنیم، دشواری کار و حساسیت بالای او را در روند تولید‌شان درک می‌کنیم.

بزرگ‌نیا فیلمسازی گزیده‌کار است، اما شیوه خاصی در فیلمسازی دارد؛ شیوه‌ای که سبب شده با وجود پرکار نبودن، او را کارگردانی صاحب سبک بدانیم. او به حرکت پیوسته نماها و انتقال حس درام و هدایت بازیگران، شخصیت‌پردازی کلاسیک و میزانسن حرفه‌ای اهمیت می‌دهد و همه اینها «راه آبی ابریشم» را دیدنی‌تر می‌کند، هر چند ضعف‌های بزرگی در فیلمنامه و فرم کلی و تاریخ‌پردازی آن وجود دارد.

«راه آبی ابریشم»، روایت سفر دو کشتی، متعلق به ناخدا سلیمان (داریوش ارجمند) و ناخدا ادریس (رضا کیانیان) است که برای اولین بار قصد دارند مال‌التجاره باارزشی را از راه دریایی و از طریق اقیانوس هند به کشور چین برسانند. شاذان ابن یوسف (بهرام رادان) که به تحصیل علم نجوم در دارالعلوم شیراز مشغول است و یکی از شاگردان نمونه آنجاست، به پیشنهاد استادش شغل کتابتِ سفرنامه کشتی‌ها را می‌پذیرد و به این سفر دشوار می‌رود.

در طول این سفر که از خلیج‌فارس شروع شده و‌ به چین ختم می‌شود، اتفاقات بسیاری رخ می‌دهد و شاذان از حوادث و ماجراهای این سفر پرمخاطره، ره‌نامه می‌نویسد. این سفر دریایی معرفِ آغاز دوره جدیدی در تاریخ دریانوردی ایران است.

بزرگ‌نیا در گفت‌و‌گویی درباره فیلم می‌گوید که پس از خواندن کتابی درباره خلیج‌فارس فهمیده که چرا این نقطه به عنوان مهد تمدن و سرآغاز روابط بین کشورهای راه ابریشم معرفی شده است.

او ایده اولیه فیلم را از زمان «کشتی آنجلیکا» در ذهن داشته و گفته می‌شود در کتابی خوانده بود که در قرن چهارم هجری اولین سفر ایرانی‌ها به چین اتفاق افتاده بود. در این کتاب توضیحاتی نیز درباره این سفر داده شده بود و همین موضوع سبب شد تا او فیلمی درباره ماجرای اولین سفر دریایی ایرانیان به چین بسازد.

«راه آبی ابریشم» تلفیقی از سینما و تکنیک است و نسبت به زمان اکران خود از بضاعت سینمای ایران جلوتر رفته است و این‌طور به نظر می‌رسد که تجربه‌های گذشته خالق «کشتی آنجلیکا» و «جنگ نفتکش‌ها» در این پروژه پرخرج نیز روایتی همراه با حماسه و عشق را نشانه رفته باشد.

این فیلم در سه کشور ایران، تایلند و چین فیلمبرداری شده و نتیجه کار بهرام بدخشانی در مقام مدیر فیلمبرداری درخشان و از نکات قوت فیلم به شمار می‌آید. مهارت گروه فیلمبرداری را در سکانس‌های مربوط به جنگ دریایی و جزایر «دیباجات» به تماشا بنشینید.

نکته دیگری که ممکن است در دریافت حسِ کلی شخصیت‌های فیلم و ارتباط با آنها لکنت ایجاد کند، استفاده از صدای دوبلور برای شخصیت ماهور (پگاه آهنگرانی) و عدم تجانس لحن بهرام رادان با شخصیت و گویش تاریخی شخصیتِ شاذان است. همچنین استفاده از صدای راوی در نیمه فیلم با ساختار کلی و روایی آن همخوانی ندارد و برای رخدادها و حوادث پی در پی، اطلاعات اولیه، معرفی و مقدمه‌چینی صورت نمی‌گیرد. در مستندسازی تاریخی و پرداختن به جزئیات در طراحی صحنه و لباس نیز اشکالاتی وجود دارد، اما در مجموع فضاسازی‌ها باورپذیر به نظر می‌رسند.

در شخصیت‌پردازی‌ها سعی شده تا بازی حرفه‌ای بازیگران اصلی و تصویر ذهنی مخاطب از پیشینه آنان، مانعی برای الصاق تاریخی آنان نباشد، اما کماکان این جذابیت‌های دراماتیک قصه است که از منطق روایی و تاریخی قابل استناد آن پیشی گرفته و مخاطب را درگیر حوادث ریتمیک و پی در پی می‌کند.

«راه آبی ابریشم» در عین حال از نظر تکنیکی و فنی هم اثری شایسته بررسی است، چرا که ساختار بصری متناسبی با لحن اثر دارد و به ویژه در بخش جلوه‌های ویژه در سکانس توفان و گردبادهای سهمگین در سفرهای دریایی جذاب و دیدنی از آب درآمده است.

بی‌تردید با وجود همه کم‌داشت‌ها، ساخته شدن چنین پروژه‌هایی که درونمایه‌ تاریخی دارند و در زمره تولیدات عظیم سینمایی هستند، علاوه بر افزودن بر ظرفیت‌های هنری و بهره‌جویی از مشاغل وابسته سینمایی یكی از ضرورت‌ها برای رشد و توسعه محصولات و ژانرهای متنوع در سینمای ایران محسوب می‌شوند.

تماشای این فیلم در نماوا