مجله نماوا، رضا صائمی
صنعت انیمیشن به همان اندازه که با سرگرمی پیوند دارد با آگاهی گره خورده و این بیش از هر چیز در ظرفیت و ظرافتهای این هنر در بهرهگیری از تخیل و بازنمایی آن در فرمهای تصویری و بیانی است. در بصری کردن خیال آدمی هیچ هنری به اندازه انیمیشن یا پویانمایی، گسترده خلاقیت ندارد. از این حیث در جهان امروز هم در حوزه تبلیغات و هم در حوزه آموزش و فرهنگسازی به ویژه آموزش یا آسیب شناسی فرهنگ شهری مورد استفاده قرار می گیرد.
«انیمیشنهای کوتاه اجتماعی» به نویسندگی، طراحی و کارگردانی بزرگمهر حسینپور مصداقی از همین رویکرد و معناست که در یک بسته انیمیشن کوتاه اجتماعی که ۱۵ اثر با مدت زمانهای متفاوت از دو دقیقه و چند ثانیهای تا هشت دقیقهای را شامل میشود که با نگاهی انتقادی-طنازانه به برخی مسائل عمومی جامعه در ارتباط با چالشها و مشکلات فرهنگی میپردازد. مسائلی که اغلب اقشار اجتماعی و آحاد مردم به نوعی با آن دست به گریبانند و در واقع به حوزه عمومی و همگانی جامعه ربط دارد مثل فرهنگ شهرنشینی، آداب استفاده از رسانه و تکنولوژهای رسانهای که حالا به آن مهارت یا سواد رسانهای میگویند یا درباره تربیت فرزند و چالشهای آن، بیاعتمادی اجتماعی، جاهطلبی انسانها، رفتار غلط انسانها با حیوانات و مسائلی از این دست که گرچه تعدد سوژه در آن فراوان است، اما همه آنها را میتوان در ذیل فرهنگ عامه صورتبندی کرد. به عبارت دیگر «انیمیشنهای کوتاه اجتماعی» واجد ساختاری اپیزودیک و پازلگونه است که در نهایت در معنای واحد و یگانه یا زاویه دیدی مشترک به هم وصل شده و کلیتی هویتمند میسازد. در واقع همه آنها به زبان و بیان طنازانهای وصل میشوند که پرورده و برساخته نقد و نگاه انتقادی و اصلاحی است و با خنده به خردمندی دعوت میکند.
هوشمندی طنازانه
ردی از هوشمندی طنازانه در همه این فیلمهای کوتاه پازلگونه وجود دارد که در عین اینکه مخاطب را میخواند به اندیشیدن دعوت میکند. این برانگیختگی به آگاهی و تامل در واقع برساخته فرم خلاقانه آنهاست که هر کدام تمهیدی متناسب با مضمونی که قرار بود روایت شود را به کار برده است. مثلا در انیمیشن «۵ دقیقه جاها عوض» حیوانات انسانها را در خدمت خود میگیرند و همانگونه با آنها رفتار می کنند که انسانها با آنها. همین تغییر زاویه دید مثلا سوار شدن یک حیوان بر انسان یا خوردن آدم سوخاری توسط مرغ و خروس به جای مرغ سوخاری گرچه یک فضای کمیک خلق میکند، اما مخاطب در عین حال به برخی رفتارهای غلط نوع بشری با حیوانات میاندیشد و ممکن است رفتار غلط احتمالی خود درباره حقوق حیوانات را رعایت کند. یا مثلا در انیمیشن «هنر نزد ایرانیان است؟» که مصرعی از فردوسی را به شکلی سوالی تبدیل میکند شاهدیم که فردوسی در خانهاش نشسته و شبکههای تلویزیونی را چک میکند و متوجه میشود که چقدر از زبان و ادبیات فارسی به غلط استفاده شده و در نهایت این بیت را در شاهنامه خود تغییر داده و مینویسد هنر نزد ایرانیان بود و بس.
همچنین در اپیزود «لیلی اندر مجنون» این قصه را در زمان حال روایت میکند و تغییر و تحولاتی که در بستر فرهنگ مدرن در رفتار عاشق و معشوقها به وجود آمده را بازنمایی و نقد میکند. برخی از آنها نیز سویههای اخلاقیتری دارد و مثلا حرص و طمع آدمی را به کنایه نقد میکند مثل اپیزود «در و دیوار» یا نقد اجتماعی به وضعیت مدیریتی در اپیزود «یک پطروس و چند انگشت».
استفاده هنرمندانه از طراحی و نقاشی و صورتبندی آنها در انمیشینها و تصاویر متحرک نقاشی از جمله امتیازهای مهم این مجموعه است که بدون شک وقتی امضای بزرگمهر حسینپور پای آنها باشد تضمینکننده خلاقیت آن خواهد بود. هنرمندانی مثل جواد رضویان و امیرحسین مدرس نیز در صداپیشگی این مجموعه همکاری داشتند و اگرچه این مجموعه تولید سال ۸۶ است، اما هم مضامین آن تازه است و هم کاربردش همچنان برقرار. کاش تولیدات انیمیشینی از این دست از تلویزیون هم پخش میشد تا دامنه اثربخشی آن از حیث فرهنگسازی گستردهتر بود.