فیلم ترسناک 8 ساخته هارولد هولشر در مورد خانواده‌ای است که به خانه‌ای قدیمی که توسط نیروهای شیطانی تسخیر شده است، نقل‌مکان می‌کند. لوکیشن این فیلم در آفریقای جنوبی، و کارگردانی عالی آن بیشتر از داستان ترسناکش به چشم می‌آید و کنجکاوی را در مورد فیلمهای ساخته شده در این منطقه برمی‌انگیزد (مانند فیلم «شماره ۳۷» ساخته نوسیفو دومیسا).
همچنین بخوانید:
Wish Man – داستان زندگی موسس خیریه Make-A-Wish
کیتا لونا در نقش ماری بازی می‌کند، دختربچه‌ای که پس از مرگ والدینش با عموی خود ویلیام ( با بازی گارت بریتنبچ) و زن عمویش سارا (با بازی اینگه بکمن) زندگی می‌کند. سارا همیشه نگران و عصبی است و سعی می‌کند نقش مادری را بپذیرد، اما ویلیام سعی در آرام کردن اوضاع و تبدیل کردن این خانه قدیمی به جایی برای زندگی، دارد.
اوبارا، یکی از ساکنان پیر این شهر (کریس اپریل) وقتی آمدن این خانواده تازه‌وارد را تماشا می‌کند، آرام زمزمه می‌کند:” تو برگشتی.” اما آیا منظور او این خانواده است و یا لازاروس اسرارآمیز؟ مردی که به تنهایی با کت بلند و کیسه سنگین چرمیش در جنگل پرسه می‌زند.
لازاروس (با بازی تشامانو سبه) قبلا به جامعه سیاه‌پوستانی که در کنار این ملک سفیدپوستان زندگی می‌کردند، تعلق داشت، اما به دردسر افتاد و به نظر می‌رسد پیمانی با شیطان بسته است. موجود ترسناک و عجیبی در آن کیسه چرمی وجود دارد، ممکن است این موجود قبلا دختر لازاروس بوده باشد و یا شاید او این‌طور خیال می‌کند. با این‌حال تنها چیزی که این موجود می‌خواهد این است که از کیسه بیرون بیاید و غذا بخورد.
وقتی ماری در اطراف خانه در حال پرسه زدن است با لازاروس روبه‌رو می‌شود. لازاروس به او جنازه یک میمون را نشان می‌دهد و برایش توضیح می‌دهد که چطور مرگ و زندگی به هم مرتبط هستند. مسلما سارا از این آشنایی راضی نیست و حاضر نیست فرزندخوانده‌اش به هیچ طریقی با این مرد ولگرد در ارتباط باشد. اما لازاروس قبلا در مزرعه خانه کار می‌کرده است و با احترام به صاحبان جدید خانه پیشنهاد کمک می‌کند. ویل از این پیشنهاد خوشحال می‌شود اما پس از این‌که از اوبارا می‌شنود “او برگشته است، او مرد خطرناکی است.”، به فکر فرو می‌رود.
فیلم‌نامه «8» نوشته هولشر به آرامی بستر را برای اتفاقات بعدی فراهم می‌کند.
به گفته هولشر، او این داستان را با الهام از افسانه‌های محلی نوشته است، اما کاملا مشخص نیست که چه چیز ساخته ذهن او و کدام قسمت از باورهای قدیمی نشات گرفته است.
عنوان فیلم، «8»، شکلی است که در آن دنیای فیزیکی و دنیای ماروایی به هم مرتبط می‌شوند. مشخص نیست دلیل انتخاب قربانیان این موجود عجیب چیست، چیزی که مشخص است این است که لازاروس به این موجود تعلق خاطر دارد و منتظر فرصتی است که او را با این خانواده جدید روبه‌رو کند.
ویل، شخصیتی که بیشترین قدرت را در این موقعیت در اختیار دارد، اصلا نمی‌داند در اطرافش چه اتفاقاتی می‌افتد. او همچنین با روش روستاییان در مورد مقابله با لازاروس موافق نیست.
با این‌که ماری مشتاق بیشتر دانستن در مورد اتفاقات عجیب اطرافش است، اما آن شخصیت قهرمان شجاع داستان را ندارد و هیچ احساس کنجکاوی مشترکی با او احساس نمی‌کنیم. در واقع حس همدردی مخاطب بیشتر با شخصیت لازاروس است، مردی درمانده و ناامید. و همین‌طور با سارا، که در آخر مشخص می‌شود بیشتر از هر شخصیت دیگری موقعیت را درست درک کرده بود. در یکی از صحنه‌های بسیار عجیب فیلم، «8» به ارتباطی بین این دو شخصیت اشاره می‌کند که اصلا قابل درک نیست.
این مطلب از نوشته جان دفور در سایت هالیوود ریپورتر گرفته شده است.
یکی از قشنگترین فیلمهای که دیدم،بسیار احساسی،پر از معنا،عشق پدر به فرزند،عشق بچچه به پدرو مادرش،حتمن گریه خاهید کرد اگه پدر و مادر از دست داده باشید،حتمن در صحنه ی اخر فیلم،اونجای که لازاروس میپرسه از دختره بچه ماریا میپرسه یا اینجا رو انتخاب کن یا زندگی واقعی،مطین زندگی واقعیرو انتخاب نمیکنید،اگه ریتم ارام فیلم اذیتتون نمیکنه،اگه انتظار دیدن شخصیت ترسناکی چندشی رو ندارید،و از هم مهمتر اگه داستان براتون اهمیت داره حتمن حتمن حتمن ببینیدش.