مجله نماوا، علیرضا نراقی

دوستی واقعی -دست کم در ایده‌ و تعریف- رها بودن حقیقی خود، در کنار و محضر دیگری است. انس، عاطفه و بهم‌آمیزی صادقانه لحظه‌های بودن – در عین پذیرش فردانیت هر یک از طرفین- است که فضای ارتباطی خاصی به نام دوستی را به ظهور می‌رساند. این بودن بی واسطه در اندازه‌ای از خلوص و صمیمیت تحقق پیدا می‌کند که جامعه مدرن شهری و سبک زندگی انسان امروزی تاحدود زیادی از آن ترسان و گریزان است. اجتماع، حامی دورویی و چندگانگی شخصیت و هم‌نشینی بدون اطمینان و مبتنی بر قرارداد است. جوامع امروز انسانی اغلب متکی بر نوعی از رقابت، تنش و برتری‌خواهی هستند که به درون انسان‌ها رسوخ کرده است و روابط در ظاهر «دوستانه» را که فاقد احساسات واقعی، صمیمیت و اعتماد است را به مکانیزمی برای تعمیق و گسترش رنج‌های روانی و ناآرامی ذهن بدل ساخته است. این از قضا مکانیزمی است برای فروپاشی صمیمیت و فرار از دوستی به معنای اصیل آن. فیلم «نزدیک» ساخته تکان دهنده و در عین حال بسیار لطیف لوکاس دونت نمایشی است از  یک دوستی ناب و بی آلایش که به دست اجتماع آسیب می-بیند، دچار پیچیدگی و سؤتفاهم می‌شود  و در نهایت به شکلی دردناک و خشن از بین می‌رود.

«نزدیک» داستان لئو و رمی است، دو نوجوان در آستانه بلوغ که در نزدیکی هم زندگی می‌کنند و بیشتر روز و شب‌ها را با هم می‌گذرانند. لئو خانواده‌ای کشاورز دارد، در ظاهر و عمل قوی و مستحکم است. رمی اما خانواده‌ای از طبقه متوسط با مشاغلی اداری و خدماتی دارد و البته روحی لطیف و آسیب‌پذیر را در درون خود حمل می‌کند. این دو به معنای واقعی کلمه و به شکلی غبطه-برانگیز و رؤیایی در بود و نمود بهم نزدیک‌ هستند؛ نوعی پیوند ناگسستنی که در جایی از همان نیمه ابتدایی فیلم در قابی زیبا وقتی باهم به خواب رفته‌اند نمود تصویری بی نظیری پیدا می‌کند. اما این رابطه درخشان را جامعه‌ بیمار‌ از تصورات جنسی، که دچار نوعی از جنون جنسی انگاری هر امر ساده‌ای است -خاصه در فضایی که همه در آستانه بلوغ قرار دارند- نشاندار و معذب می‌کند و در نهایت سرکوب می‌نماید. رابطه دوستی ناب و بی‌آلایش لئو و رمی دچار پیچیدگی می‌شود و سادگی لطیف نزدیکی، به بیماری عذاب‌آور تنش مبتلا می‌شود. در جایی که هیچ خبری از تمایلات و تصورات و نزدیکی جنسی نیست، جامعه به زور ذهنیت الگومحور و جنسیت زده خود را به رابطه خودبنیاد این دو نوجوان تحمیل می‌کند و اینجاست که آزار جایگزین حمایت می‌شود و سرانجام دوستی به گسستی عاطفی و فاجعه بار ختم می‌شود. این عمل سرکوبگر نه توسط مدیران و معلمان مدرسه- که اغلب نمادی از قدرت و سرکوب هستند- بلکه به طور مشخص توسط خود دانش‌آموزان رخ می‌دهد که نماینده فرهنگ عمومی و ارزش‌های خانواده و محیط زیست خود هستند. نکته مهم هم در زاویه دید فیلم به مضمون و داستان‌اش به همین نکته بازمی‌گردد.

لوکاس دونت کارگردان «نزدیک» تلاش کرده رهایی دوستی این دو را در یک سوم ابتدایی فیلمنامه وارد ساختار تصویری فیلم کند و دوربین خود را نیز به یک رهایی برساند. وقتی لئو و رمی می‌دوند دوربین هم می‌دود، وقتی مجذوب نور می‌شوند، نور همچون هاله‌ای مقدس دو شخصیت را در بر می‌گیرد و همانند همان معجزه واقعی وارد لنز می‌شود و تصویر را شکل می‌دهد، این مهم در لحظات و حالات مختلف خود را نشان می‌دهد. دوربین با اینکه روی دست با کاراکترها حرکت می‌کند اما معوج و آزار دهنده نیست، بلکه تداعی‌گر زیبایی رابطه دو شخصیت اصلی است. به همین دلیل هم حرکت دوربین با شخصیت‌ها فضا را تنگ نکرده، نماها بیشتر بسته است، اما پس زمینه و فضاسازی وسیع و به چشم آمدنی است. ولی به مرور با وجود یکدست بودن ساختار تصویری و حرکت روی دست دوربین، قاب‌ها تنگ‌تر و در عین حال انقطاع فضاها بیشتر می‌شود. فضای رنگی و نوری از طلوع و درخشش به گرفتگی و تیرگی میل می‌کند. گویی با زوال این دوستی جهان نیز آشوبناک می‌شود.

 از نکات درخشان دیگر  فیلم به طور قطع بازی دو بازیگر نوجوان است. ایدن دامبرین در نقش لئو و گوستاو دِوله در نقش رمی چنان لحظه‌های عمیق و پر عاطفه‌ای خلق می‌کنند و چنان با موقعیت یکی می‌شوند که گویی دوربین از جایی پنهان زندگی آنها و یک ارتباط واقعی را به نمایش می‌گذارد. گویی که همه چیز به خودانگیختگی خود زندگی است و این موجب حضور بی‌واسطه ما در فضای زیست شخصیت‌هاست. با وجود ظرافت‌های پرشمار کارگردانی و کار با دوربین و فضاسازی بصری، همین بازی‌های درخشان و اعجاب‌آور عاملی است که دوربین فرانک ون دن ایدن مدیر فیلمبرداری کار را نامحسوس کرده است، به نوعی که برای مخاطب عام زندگی است که برجسته می‌شود و فرم اساساً چنان با ظرافت طراحی شده که در خلق زنده و جاری زندگی حل می‌شود.

لوکاس دونت کارگردان بلژیکی جوان این فیلم که محصول مشترک فرانسه، هلند و بلژیک است، پیشتر نیز با فیلم «دختر» که با داستانی درباره دختری در همین سنین نوجوانی و مضامینی نسبتاً مشترک با «نزدیک» ساخته شده بود توجه‌های بسیاری را به خود جلب کرده بود و موفقیت‌هایی هم بدست آورده بود در «نزدیک» جایگاه خود را نسبت به کار قبلی ارتقا داد و نام خود را به عنوان فیلمسازی شگفتی آفرین و جالب توجه تثبیت کرد، که البته برایش جایزه بزرگ جشنواره هفتاد و پنجم فیلم کن را  هم به ارمغان آورد.

«نزدیک» در عین حزنی سنگین، اثر لطیفی است که مخاطب را به دنیای با شکوه و پر شور دوستی وارد می‌کند؛ همچون سفری است که ره‌آورد آن تأمل و شناختی تازه از مفهوم رفاقت است.      

تماشای «نزدیک» در نماوا