مجله نماوا، محمدرضا مقدسیان

یکی از مولفه‌های ایجاد جذابیت در سینمای ترسناک پیوند دادن عامل وحشت‌آفرین با ویژگی‌های خودی شده و پایه‌ای زیست بشر است. شاید در ظاهر از دست دادن جان برای هر انسانی که بر مبنای غریزه بقا به حیاتش ادامه می‌دهد ترسناک‌ترین مولفه محسوب شود اما این تمام ماجرا در سینمای وحشت نیست. مسئله اساسی‌تر در این میان چگونگی به خطر افتادن جان و روان شخصیت‌ها و البته تمرکز فیلمنامه بر عامل وحشت‌آفرین است. در فیلم «مکانی ساکت ۲» عامل خطرآفرین صدا است و البته عامل نجات‌بخش نیز هم.

با اندکی تامل پیداست که صدا و توان شنیدن و ایجاد صدا کردن در قالب اصواتی که از حنجره ساطع می‌شود عنصر کلیدی در بقا و ادامه زیست بشر است. چیزی فراتر از عامل برقراری ارتباط و شناسایی موقعیت‌ها. براساس همین فرمول است که فیلم «مکانی ساکت» چه در نسخه اول و چه در نسخه دوم آن به ذات ترسناک است چون امکان استفاده از صدا را از شخصیت‌ها سلب می‌کند.

در واقع توان تولید و شنیدن صوت که زمانی رمز بقا و به سلامت زیست کردن و حیات اجتماعی انسان تلقی می‌شده است حالا به نقطه ضعف بشری تبدیل می‌شود و عامل مرگ و نیستی. پس همانطور که در بالا گفته شد هرقدر عامل تهدید کننده در سینمای ترسناک خودی‌تر و حیاتی برای شخصیت‌ها باشد، مولفه ترس قدرتمند‌تر و تاثیر در مخاطب بیشتر می‌شود.
اما نکته مهم دیگر در مورد فیلم «مکانی ساکت ۲» استفاده قرینه‌وار از عنصر صداست. موجودات تهدید کننده در فیلم به صدا حساسند و به ازای شنیدن هر نوع صدایی به سمت صدا حمله می‌برند. پس صدا عامل مرگ‌آفرین است. اما از دیگر سو همین صدا به شکلی تغییر یافته عامل مرگ و نابودی این موجودات هم است. پس صدا عامل زندگی‌بخش است.

در همین جهت باید اشاره کرد نیروی اصلی نجات‌بخش در فیلم کیست؟ چه ویژگی‌هایی دارد؟ و چگونه نجات‌دهنده ظاهر می‌شود؟ دختر خانواده که اتفاقا ناتوان از گفتار و کم‌شنوا است در نقش ناجی ظاهر می‌شود. برای کسانی که سینمای ترسناک را دنبال می‌کنند بدیهی است که در بخش عمده‌ای از این آثار عامل اصلی تهدید نجات‌بخش دختر باهوش و پاک‌نهاد و عمل‌گرایی است که تسلیم نمی‌شود و در نهایت بر نیروی شر برتری پیدا می‌کند. این به عنوان یک ویژگی ذاتی این گونه سینمایی پذیرفته شده است یا دست‌کم به عنوان مولفه تکرار شونده مورد توجه است.پس راهگشا بودن حضور دختر خانواده جزو ویژگی‌های این گونه سینمایی است. از دیگر سو حذف عامل صدا از شیوه زیست این دختر نوجوان که پیش از یورش موجودات نابینا اما به شدت حساس به صدا، نماد ضعف و ناتوانی بود به یکباره به برگ برنده او نسبت به سایر انسان‌ها بدل می‌شود. در واقع جای انسان‌های توانا و ناتوان از نظر فیزیکی تغییر می‌کند. در ادامه هم همین ویژگی که نقطه قوت این شخصیت است و استفاده‌اش از سمعک و ایجاد اصوات گوش‌خراش برای موجودات متخاصم در پایان قسمت اول این فیلم راهگشا می‌شود (در قسمت دوم باز هم استفاده دراماتیک از آن در کار است).

به شکلی دقیق‌تر و کنایی شخصیت‌هایی که زندگی بر پایه اصوات را تجربه کرده‌اند به دلیل وابستگی‌شان به این عامل ارتباطی_زیستی آسیب پذیر‌تر شده‌اند و حتی دیرتر از دخترک ناشنوای فیلم امکان تطبیق با شرایط جدید و رسیدن به راهکاری برای زیست را پیدا می‌کنند. در شکلی کلان‌تر «مکانی ساکت ۲» بر ضعف‌های اساسی انسان و وابستگی شدیدش به حواس پنجگانه برای ادامه حیات تاکید دارد. اگر از منظری تکاملی به ماجرا بنگریم، فیلم به شکلی غیرمستقیم بر این اصل تاکید دارد که عنصر عادت و وابستگی به رفتارهای به ظاهر عادی و عدم توانایی برای تغییر و حتی انعطاف به خرج دادن در موقعیت‌های مختلف، نه تنها رمز بقای بشر نیست بلکه می‌تواند منجر به انقراض بشر شود. اما همزمان راهی پیش روی مخاطب هم قرار می‌دهد و آن عنصری است که در غالب فیلم‌های گونه وحشت گنجانده می‌شود یعنی اراده فردی و بشری برای زنده ماندن و البته تکیه بر داشته‌ها برای بقا و نه افسوس خوردن برای نداشته‌ها که منجر به نیستی و بی‌عملی می‌شود. اینجا هم میل به بقا منجر به خلاقیت و در نهایت ادامه حیات با تکیه بر تطبیق‌پذیری می‌شود هرچند که مخاطرات تمامی ندارد.

از حیث ساختاربندی فیلمنامه و بازی و کارگردانی اما تنها می‌توان به این اشاره کرد که طبق سنتی نانوشته نسخه دو و سه از هر فیلم موفقی لزوما توان کسب موفقیت اثر اولیه را ندارد. یکی از مهمترین دلایل این امر هم از بکری در آمدن ایده فیلم و بر ملا شدن قاعده‌های داستانی و غافلگیر کننده در آنهاست. از دیگر سو اما خط داستانی و فیلمنامه «مکانی ساکت 2» به وضوح غلظت و چگالی قسمت نخست را ندارد و پرواضح است که با هدف ادامه دار بودن ساخت سری «مکانی ساکت» تمام داشته‌های داستانی‌اش در نسخه شماره دو خرج نشده است. نتیجه اینکه رگه‌های داستانی متنوعی به کار اضافه شده و نوعی پراکنده‌گویی و کشدار شدن را باعث شده است. اما در مرحله بازی باید اعتراف کرد که «امیلی بلانت» با ویژگی‌های ظاهری‌اش که همزمان مهربان و پراراده است، همچنان نقش موثری در حفظ کیفیت نسبی کار دارد. از دیگر سو موفقیت «کلین مورفی» در سریال «پیکی بلایندرز» در نقش «توماس شلبی»  باعث شده تا در این قسمت از «مکانی ساکت» نقش پررنگ‌تر و تعیین کننده‌تری برای او در نظر بگیرند و میل و اقبال مخاطب به او را تبدیل به برگ برنده فیلم کنند.
در نهایت می‌توان گفت که «مکانی ساکت ۲» به اندازه نسخه اولیه خودش موفق نبوده اما همچنان یکی از فیلم‌های مهم و خوب سینمای وحشت در سال سینمایی جاری جهان تلقی می‌شود.

تماشای این فیلم در نماوا