مجله نماوا، رضا صائمی

«پایتخت۵» قطعا یکی از متفاوت‌ترین فصل‌های این سریال پرمخاطب است. گرچه در اینجا هم عنصر جغرافیا و سفر در بطن قصه نهفته است اما با موقعیت جغرافیایی _و البته دراماتیک متفاوتی_ مواجه می‌شویم که در فصل‌های قبلی نبود. هم جغرافیا و لوکیشن سریال به خارج از مرزهای ایران رفته و نیمی از قصه در ترکیه می‌گذرد که فضا و اتمسفر تازه‌ای را وارد قصه کرده و از ظرفیت آن برای خلق موقعیت‌های کمیک استفاده می‌شود و هم قصه در پایان به قصه داعش و درگیری با آنها ختم می‌شود که در یک چرخش زبانی و ساختاری، سریال را از موقعیت کمدی به وضعیت اکشن تغییر می‌دهد. گرچه باید به این نکته هم توجه داشت که سریال پایتخت بیش از آنکه یک کمدی ناب باشد یک ملودرام خانوادگی-اجتماعی است که مخاطب هم به پای آن خندیده و هم گریسته است.

پایتخت لحظات تراژیک هم کم نداشته است.  فارغ از این‌که با این بخش از داستان همدلی داشته باشیم یا نه، سریال در ایجاد ترس و دلهره در بازنمایی این موقعیت ملتهب موفق است و ضدقهرمان‌ها که در اینجا داعش است مثلا از تصویر داعش در فیلم «به وقت شام» ابراهیم حاتمی‌کیا باورپذیرتر است. مخاطب به شکل ملموسی ترس و دلهره را در تماشای دو قسمت «پایتخت۵» تجربه می‌کند. نکته قابل تامل در سریال پایتخت به طور کلی، نسبت آن با خود مفهوم جغرافیا و زیست‌بوم فرهنگی است. به این معنا که شاید «پایتخت» از معدود سریال‌های تلویزیونی باشد که در عین اینکه بومی و محلی است و بافت جغرافیایی آن خارج از تهران است اما محبوبیت ملی دارد. گویی جغرافیای شمال و بالطبع فرهنگ بومی آن به واسطه این سریال بسط ملی پیدا کرده و همه اقوام ایرانی توانستند با آن ارتباط برقرار کنند و حتی جغرافیای آن را به‌مثابه بخشی از کلیت جغرافیایی ایرانی در خود نهادینه کنند. در «پایتخت۵» همچنان بخش عمده‌ای از موقعیت‌های طنازانه و کمیک براساس دیالکتیک و کل‌کل‌های نقی و ارسطو بنا می‌شود که حالا بهتاش هم به آنها اضافه شده و رحمت نیز به آن بعد تازه‌ای می‌بخشد. اساسا «پایتخت» پیچیدگی و تضاد روابط فردی و اجتماعی را در زندگی روزمره نشان می‌دهد و گاهی فکر می‌کنیم شخصیت‌ها دچار تناقض هستند اما مساله این است که ما در این سریال با قهرمان‌ها مواجه نیستیم بلکه همه خاکستری هستند و نقاط قوت و ضعف دارند. نقی در عین حسادت به پسرخاله‌اش باز هم حامی اوست و یا در عین کل‌کل با هما، روابط زناشویی خوبی با هم دارند.

«پایتخت 5» را می‌توان جاده‌ای‌ترین فصل این سریال در کنار «پایتخت۲» قرار داد. در آنجا شاهد سفری از شمال به جنوب بودیم و در اینجا سفری از ایران به ترکیه که در طول سفر شاهد اتفاقات و فراز و نشیب‌های مختلفی هستیم. از اتفاقاتی که در بالن تفریحی می‌افتد تا گم شدن در بیابان‌های سوریه و در نهایت مواجهه و درگیری با داعش. ضمن اینکه در «پایتخت۵» کاراکتر جدیدی با بازی بهرام افشاری در نقش «بهتاش» به قصه اضافه می‌شود که توانست نظر مخاطب را جلب کند و حتی به نقطه عطف در کارنامه بازیگر تبدیل شده و او را به شهرت و محبوبیت برساند. با این حال نقدهایی هم به این کاراکتر به دلیل گستاخی و بی‌پروایی‌های کلامی و ادبی‌اش وارد بود و اینکه بهتاش بد حرف می‌زند و احترام بزرگ‌تر را نگه نمی‌دارد. اما در قسمت‌های پایانی و بعد از نجات آنها از دست داعش شاهد عذرخواهی بهتاش از نقی هستیم و تحول اخلاقی که به واسطه تجربه این سفر سخت در او شکل گرفته است.

تماشای این سریال در نماوا