مجله نماوا، فرهاد خالدی نیک

ارفاق

فیلم کوتاه «ارفاق» به کارگردانی و نویسندگی رضا نجاتی، محصول سال ۱۴۰۰ است و در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر، برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم کوتاه داستانی شده است. فیلمی جالب توجه از کارگردان جوانی که یک سال بعد، با ساخت  فیلم سینمایی «بعد از رفتن»، حضور در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر را نیز تجربه کرد. «ارفاق» اما بر خلاف «بعد از رفتن» فیلم پرلوکیشنی نیست. تنها لوکیشن فیلم مدرسه است و قصه‌ی چالش برانگیز فیلم، شرح اتفاقی است که بین معلم مدرسه (هوتن شکیبا) و یکی از دانش آموزان مدرسه رخ می‌دهد. اتفاقی برنامه‌ریزی شده که شخصیت اصلی فیلم را دچار بحران می‌کند. بحرانی عجیب و تعلیق‌آمیز که مخاطب فیلم را نیز به فکر وا‌می دارد. مخاطب آگاه و کنجکاوی که از ابتدا شاهد حقیقت ماجرا بوده و دلش می‌خواهد آقای معلم، راه نجاتی از مخمصه‌ای که در آن گرفتار شده، بیابد. مخمصه‌ای که به واسطه بدذاتی و فرصت‌طلبی آدم‌ها ایجاد شده و می‌تواند برای شخصیت اصلی فیلم، گران تمام شود.

از سویی دیگر «ارفاق» قصه‌ی ظاهربینی و سطحی‌نگری آدم‌هاست. مدیر مدرسه (سیاوش چراغی‌پور) تنها با تکیه بر آن چه که دیده، قضاوت می‌کند و به این ترتیب ناخواسته در سودجویی پدر دانش آموز (اصغر پیران) سهیم و شریک می‌شود. پدری که فضای مدرسه او را به یاد زندان می‌اندازد و در لحظاتی که برای آقای معلم خط و نشان می‌کشد، چهره‌ی مخوف یک زندانبان را تداعی می‌کند. زندانبانی که فرصت را برای سوء استفاده و باج‌گیری از زندانی‌اش غنیمت شمرده و  نشان می ‌دهد وقتش که برسد، آدم‌های کوچک می‌توانند به چه هیولای بی‌رحمی تبدیل شوند. هیولایی سرشار از عقده‌ها و  ضعف‌های شخصیتی!

فیلم اما داستان تقابل نسل‌ها نیز هست. آقای معلم، دانش آموز و پدرش نماینده سه نسل مختلف هستند که در موقعیتی ویژه کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و هر کدام سعی می‌کنند گلیم خودشان را از آب بیرون بکشند. آدم‌هایی که هر یک تنها به منفعت شخصی خویش اندیشیده و اهمیتی برای بلایی که بر سر دیگری می‌آید، قائل نیستند. در ابتدای فیلم معلم به خواسته‌ها و مشکلات، دانش آموز اعتنا نمی‌کند و دانش‌آموز اهداف شخصی‌اش را با روش خاص خود دنبال می‌کند و پدر دانش‌آموز، بی‌توجه به وضعیت سلامت جسمی و روانی فرزندش، در اندیشه‌ی پاس شدن چک‌اش است. با این حال نیک که بنگری درد اصلی این شخصیت‌ها، تنهایی است. بشر امروزی حتی در جمع هم تنها به نظر می‌رسد و احساس تنهایی می‌کند و این چنین است که به تنهایی باید برای مشکلاتش چاره‌ای بیندیشد. درست مثل آقای معلم که به تنهایی تصمیمی می‌گیرد که او را از گردابی که در آن گرفتار آمده، نجات دهد. تصمیمی که باز هم تکیه‌اش بر ظاهربینی و سطحی‌نگری آدم‌هاست و پایان‌بندی دراماتیک فیلم را رقم می‌زند.

نقش‌آفرینی هوتن شکیبا که با میمیک صورت و حرکات بدنش، به خوبی چالش‌ها و تردیدهای درونی شخصیت معلم را منعکس می‌کند و فیلمبرداری آرمان فیاض و تدوین عماد خدابخش از نقاط قوت «ارفاق» به حساب می‌آیند. اثری با مدت زمان ۱۸ دقیقه که رضا نجاتی را به عنوان کارگردانی آینده دار معرفی می‌کند و اکنون علاقه‌مندان می‌توانند آن را از طریق پلتفرم نماوا به تماشا بنشینند.

پسر خورشیدی

قصه «پسر خورشیدی» به نویسندگی و کارگردانی آرمان فیاض، برمبنای یک ماجرای مستند پایه‌گذاری شده است. ماجرای بیماری دو برادر که گویا در پاکستان زندگی می‌کنند و دچار نوعی بیماری ژنتیکی هستند. بیماری نادر و عجیبی که باعث می‌شود شخص با تابش نور خورشید، نیرو بگیرد و با غروب آفتاب، دچار ضعف و بی‌حسی شود. قصه فیلم بر مبنای این قضیه شکل گرفته و سوء استفاده مرد جوانی از بیماری خاص برادرش را روایت می‌کند. سوء استفاده‌ای که در دل جامعه‌ای شکل می‌گیرد که بستر آماده ای برای پذیرش خرافات دارد و در این میان فرصت را برای سوء استفاده افراد مغرض فراهم می‌کند. این چنین است که برادر کوچکتر (کیوان پرمر)، برادر بزرگتر (نیما حسندخت) را راهی امامزاده می‌کند تا با نیرو گرفتن وی در صبح روز بعد، وقوع معجزه را القاء کند. با قبول وقوع معجزه از سوی متولی امامزاده  و مردمان روستا، سیل نذورات مردمی سرازیر می‌شود و برادر کوچکتر را به مقصودش نزدیک می‌کند.

 فیلم بیش از آن که دیالوگ داشته باشد، بر پایه تصویر استوار است. آرمان فیاض که خود فیلمبردار اثر نیز هست در قاب‌بندی و نورپردازی «پسر خورشیدی» سنگ تمام گذاشته تا فیلم از منظر جلوه‌های بصری نیز به شدت جذاب و تاثیرگذار باشد. استفاده از لوکیشن‌های زیبای استان گیلان نیز به مدد آرمان فیاض آمده تا با ثبت قاب‌هایی چشم نواز، نیاز به استفاده از دیالوگ را به حداقل برساند. در عین حال این لوکیشن امکان اشاره به درختانی که از دیر باز در برخی مناطق استان گیلان، مقدس شمرده شده و مدت‌هاست به محل مراجعه اهالی روستا تبدیل شده‌اند را فراهم می‌کند. موضوعی که دست سودجویان را برای فریب افکار عمومی و سر کیسه کردن آن ها باز می‌گذارد. کما اینکه برادر کوچکتر نیز این مسیر را در پیش می‌گیرد تا با اندوخته‌ی مالی مناسبی راهی آن سوی مرزها شود.

«پسر خورشیدی» علاوه بر قصه‌ی جسورانه‌اش، پایانی تکان‌دهنده و البته باورپذیر دارد که مخاطب را غافلگیر می‌کند. پایانی که همه‌ی تحقیرها، آزارها و فرصت‌طلبی‌ها را پایان می‌دهد و با تاکید بر تاثیر نور خورشید در نیرو بخشیدن دوباره به برادر بزرگتر، پایان ظلمت، تاریکی و گمراهی را متذکر می‌شود. پایانی که با موسیقی شنیدنی مسعود سخاوت‌دوست همراه می‌شود تا تاثیر تصاویر و مفاهیم فیلم، دوچندان شود.

«پسر خورشیدی» محصول سال ۱۴۰۱ است و با مدت زمان ۱۸ دقیقه، هم اکنون در پلتفرم نماوا قابل دسترس است.

تماشای «ارفاق» و «پسر خورشیدی» در نماوا