مجله نماوا، نغمه خدابخش

اگر تماشای سریال نوبت لیلی را شروع نکرده‌اید، این نوشته بخش‌هایی از داستان را لو می‌دهد

سریال نوبت لیلی اولین تجربه روح‌الله حجازی در حوزه ساخت مجموعه نمایش خانگی است که مخاطب را در همان قسمت نخست با آغازی جذب‌کننده غافلگیر می‌کند. حجازی با آثار سینمایی متفاوت و نگاه خاص به موضوعات و رویکردهای اجتماعی، نظر مخاطبان خاصی را به ساخته‌هایش جلب کرده است.

قسمت اول سریال اثری مستقل و شسته رفته‌ای است در حد یک فیلم سینمایی که با داستانی یک خطی و رئال آغاز شده و در ادامه افسانه‌ای جذاب را مطرح و مخاطب را در سفری عجیب با خود همراه می‌کند. در این سفر به موضوع زندگی موازی پرداخته و نظریه پیچیده مولتی ورس یا چند جهانی را مطرح کرده و تماشاگرش را وادار به تفکر و تعمق می‌کند و در فضایی ناشناخته و غریب با رعایت همه اِلِمان‌ها در راستای هدف اصلی یعنی رازآلود بودن رها می‌کند.

سازنده فراتر از انتظار مخاطب فضایی خاص و متفاوت را برای بستر درام خود انتخاب کرده و قصه‌اش را به تصویر می‌کشد. از هفت پیکر نظامی تا تصاویر سالوادور دالی (مثل صورت بی‌رخ) بهره برده تا خالق تصاویر خوش آب و رنگ و گاه خوف‌انگیز شود.

خلاقیت در ساختار و فرم، فضاسازی و طراحی قابل توجه میزانسن، روایت متفاوت، نقش آفرینی‌های قابل قبول در کنار قاب بندی‌های خاص و استفاده از وسایلی چون آیینه که بیانگر مفاهیم خاص هستند و به بار معناگرایی روایت کمک کرده‌اند در کنار موسیقی تاثیرگذار اثری قابل توجه و فراتر از سریال‌های معمول را به تصویر کشیده‌اند.

روایت در قسمت اول آغاز و پایان دارد. با تدارک یک عروسی شروع شده و با مرگ شخصیت اصلی قصه به پایان می‌رسد. روح‌انگیز، با بازی مریلا زارعی، زنی قدرتمند که تمام امور خانواده شش نفره‌اش را به‌عهده دارد به‌دنبال نیمه‌ی گمشده نگارگری ارزشمندی است تا بتواند به وصیت نیاکانش عمل کرده و نحسی و بدیُمنی را از خانواده خود دور کند.

سریال نوبت لیلی

قسمت دوم، ضربه دوم

قسمت دوم، اما بیش از قسمت آغازین مخاطب را غافلگیر می‌کند. روایت در راستای هدف اولیه و ایجاد فضایی غریب و پررمز و راز با مونولوگ کاراکتر اصلی بر روی صحنه تئاتر، البته صحنه‌ای بسته بدون نشانه و غیرمتعارف، شروع می‌شود. حجم دیالوگ، بازی و اکت‌های کاراکتر اصلی و نقش‌آفرینی غافلگیرکننده پردیس احمدیه، قلابی است که تماشاگر را در همان ابتدا درگیر کرده و همراهی او را باعث می‌شود. دیالوگ‌های آخر سکانس آغازین رو به دوربین و چشم در چشم تماشاگر گفته می‌شود تا تاثیرگذاری آن را دو چندان کند.

قسمت دوم با حفظ ایده اولیه در قسمت ابتدایی از سویی و برخلاف قسمت اولیه به لحاظ ساختار و قصه‌گویی و بر هم زدن اِلمان‌ها باعث ایجاد فضایی سورئال و رفت و برگشت به دنیاهای متفاوت شده است. درواقع در قسمت اول موضوع زندگی موازی را مطرح کرده و در قسمت دوم جهان‌های موازی را به نمایش درآورده است. جهانی با شخصیت‌هایی غریب که دنیایی از مفاهیم و اطلاعات را می‌توان از دیالوگ‌های آن‌ها به‌دست آورد. این حجم از اطلاعات ریز و درشت تا جایی پیش می‌رود که بیننده احساس عجز و ناتوانی کرده و به یک بار دیدن آن کفایت نمی‌کند مبادا نکته‌ای مهم از قلم بیفتد. در دقیقه ٢٨ ام از ۴۵ دقیقه کل زمان این اپیزود شوک بعدی زده شده و در یک غافلگیری تیتراژ آغازین پخش می‌شود. گویی قصد سازنده ایجاد فضایی است برای تنفس بیننده! برای هضم آنچه تا آن لحظه دیده است. ادامه روایت نیز رفت و برگشت بین فضای رئال و روزمرگی و فضای سورئال است که توانایی سازنده‌اش را به نمایش می‌گذارد.

سریال نوبت لیلی در دو قسمت پخش شده نویدبخش اثری است قابل توجه و تعمق که در صنعت فیلم و سریال‌سازی در روزگار مدرن به آن نیازمندیم هر چند شاید مورد پسند همگان نباشد و به ذائقه عده‌ای خوش نیاید، اما وقت آن رسیده که از آثار معمول و دم دستی فاصله گرفت و ذهن مخاطب را به سمت و سویی نو و جهانی تازه سوق داد. جهانی که بشود در آن، به نقل از سریال نوبت لیلی، جهان خود را ساخت.

تماشای آنلاین سریال نوبت لیلی در نماوا