پریسا الیاسی، فیلمنامه‌نویس

کمتر کسی است که نام «گوچی» به گوشش نخورده باشد و حتی اگر با خاندان گوچی آشنایی نداشته باشد؛ حتما نام این برند معروف را شنیده است. همین موضوع به تنهایی کفایت می‌کند تا مخاطب پای فیلم خاندان گوچی بنشیند. خاندانی با موقعیت پدرخوانده‌گونه و سرنوشتی عجیب! «خاندان گوچی» یک فیلم بیوگرافی درباره خانواده‌ی گوچی و با محوریت زندگی مائوریتزیو گوچی است. فیلم وفاداری زیادی نسبت به زندگی حقیقی مائوریتزیو و خانواده‌اش دارد.

«خاندان گوچی» تصویر یک زندگی تماما حقیقی بدون استفاده از مشخصه‌هایی است که آن را تبدیل به یک اثر هنری و ماندگار کند. کل فیلم روی یک خط ثابت و با روایتی کلاسیک پیش می‌رود. ریدلی اسکات، کارگردان اثر، به برشی از زندگی گوچی بسنده نکرده و تمام زندگی او را از لحظه‌ی آشنایی با پاتریتسیا تا زمان مرگش و اتفاقات بعد از آن به تصویر کشیده‌است. همین موضوع باعث طولانی شدن زمان فیلم شده و پرداختن به جزئیاتی غیرضروری گاها برای مخاطب خسته‌کننده می‌شود. فیلم، دو پاره است. در نیمه‌ی اول، شخصیت اول داستان پاتریتسیا، همسر مائوریتزیو، است. زنی جاه‌طلب، زیاده‌خواه، طماع که برای رسیدن به خواسته‌هایش و آن‌چه که فکر می‌کند حق همسرش و خودش است از هیچ اقدامی کوتاهی نمی‌کند. پاتریتسیا زنی است در سایه‌ی خاندان گوچی که به صورت نامحسوس کنترل امور را به دست می‌گیرد. در نیمه‌ی دوم فیلم اما ورق برمی‌گردد و مائوریتزیو شخصیت اول داستان شده و پاتریتسیا به حاشیه رانده می‌شود. اگر فیلم‌ساز تکلیفش را با شخصیت اول و نحوه‌ی روایت داستان روشن می‌کرد و تمرکزش را یا روی شخصیت مائوریتزیو و سرنوشت تلخش می‌گذاشت و یا روی شخصیت پاتریتسیا که بعدها به بیوه‌ی سیاه معروف شد؛ اثری یکدست‌تر و جذاب‌تر را شاهد بودیم.

نقطه‌ضعفی در فیلمنامه

نقطه‌ی ضعف بزرگ و اساسی فیلمنامه‌ی این اثر مربوط به شخصیت‌پردازی مائوریتزیو است. تغییر شخصیت با یک شیب ملایم و قابل درک اتفاق نمی‌افتد و به همین دلیل شخصیت آرام، متین، عاشق‌پیشه و دوست‌داشتنی فیلم به طور ناگهانی تبدیل به یک هیولای بی‌رحم می‌شود. این بعد از شخصیت مائوریتزیو برای مخاطب پذیرفته نیست چون کاشت‌های مناسبی در رابطه با آن شکل نگرفته‌است. موضوع مهم دیگری که اتفاقا باعث انتقاد بازماندگان خاندان گوچی هم شده، مربوط به شخصیت پاتریتسیا است. شخصیتی که در ظاهر باید ضدقهرمان داستان باشد، اما عملا تبدیل به یک قربانی و بیش از اندازه همدلی‌برانگیز شده‌است.

«خاندان گوچی» فیلم پرستاره‌ای است. از آلپاچینوی بزرگ گرفته تا ستاره‌هایی مانند لیدی گاگا، آدام درایور، سلما هایک، جرد لتو و … . لیدی گاگا در دومین تجربه‌ی بازیگری‌اش متفاوت ظاهر شده و توانسته همه‌ی آنچه که نیاز است از شخصیت پاتریتسیا درک شود به ببیننده منتقل کند. بازی آدام درایور، اما نتوانسته همدلی مخاطب را برانگیزاند و او را با خود همراه کند که البته بخش اعظم آن مربوط به ضعف در شخصیت‌پردازی مائوریتزیو است. جرد لتو با گریم بسیار متفاوت و طنزی که به شخصیت پائولو داده، بازی بسیار لب‌مرزی ارائه کرده‌است.

«خاندان گوچی» با تمام ضعف‌هایی که دارد؛ به دلیل قصه‌ی پرکشش و پایان‌بندی دور از ذهنش که کاملا منطبق بر واقعیت است؛ ببینده را از تماشایش پشیمان نمی‌کند. «خاندان گوچی» گاهی به فیلم «پدرخوانده» پهلو می‌زند و روایت آدم‌هایی است که ذره ذره تبدیل به هیولا شدند!

تماشای فیلم خاندان گوچی در نماوا